ID : 9980705
گزارش/

وقتی معابر نامناسب زندگی معلولان را قفل می‌کند/ معابری که حتی برای افراد سالم خطرآفرین است


برای درک مشکلات یک معلول کافی است از آغاز یک روز خود را جای او قرار دهیم آنگاه خواهیم دید که از خانه تا کوچه و بازار و بانک و ... همه چیزهای عادی زندگی روزمره دست به دست هم داده‌اند تا حرکت را در همان ساعات اولیه صبح متوقف کنند.

به گزارش یزد رسا، هفته معلول شاید بهانه‌ای برای کنکاش در مشکلات جامعه‌ای باشد که خواسته یا ناخواسته، 10 درصد جمعیت را تشکیل می‌دهند و زندگی برای آنها نیز جریان دارد و شوق زیستن، فعالیت و حرکت به سمت تعالی در آنها بسیار بیشتر از برخی انسان‌های سالم است.

بخشی از معلولان به دلیل نوع معلولیت‌هایشان، ناچار به بستری در خانه یا آسایشگاه هستند و چه بسا که حتی در میان آنها نیز، تکاپو و تلاش برای گذران روزهای بهتر دیده می‌‌شود اما عده‌ای دیگر معلولیت‌هایشان در حدی است که می‌توانند حرکت کنند، کار و فعالیت کنند، ورزش کنند و زندگی را در شرایطی مطلوب بگذرانند.

در بسیاری از مواقع، آنچه معلول را محدود می‌کند، ناتوانی او نیست بلکه مشکلاتی است که در محیط پیرامونی، زندگی یک معلول را متوقف می‌کند.

پله‌، پل، نرده، جوی، چاله و ده‌ها مورد دیگر در محیط پیرامونی یک معلول به راحتی زندگی او را تحت تاثیر قرار می‌دهد و گرچه او برای عبور از همه اینها تلاش می‌کند اما انگیزه را هر روز نسبت به روز قبل کمتر می‌کند.

 

معابر نامناسب و اشتغال مشکلات اصلی معلولان استان یزد است

اغلب اعضای جامعه معلولان استان یزد نیز نامناسب بودن محیط پیرامونی زندگی که مسئولان از آن به عنوان مناسب‌سازی معابر یاد می‌کنند، یکی از مهم‌ترین مسائل و مشکلات خود عنوان می‌کنند که البته بیکاری، نگاه نامناسب افراد جامعه، عدم اعتماد به توانایی‌های معلولان و ...  را نیز باید در کنار آنها قرار داد.

یکی از معلولان موفق استان یزد که به علت تصادف دچار ضایعه نخاعی شده و از شانزدهمین بهار زندگی خود ویلچرنشین شده است، در گفت‌وگو با خبرنگار فارس اظهار داشت: در یک حادثه تصادف که در عید نوروز سال 1380 برایم رخ داد، جمع پنج نفره خانواده ما دچار دگرگونی‌های بسیار شد.

ریحانه صالحی بیان کرد: در این حادثه برادرم از دست رفت، پدر و مادرم دچار شکستگی‌های شدید شدند و من نیز دچار ضایعه نخاعی شدم و آن زمان که تنها 16 سال داشتم، به شدت از نظر روحی به هم ریختم تا جایی که حتی از ادامه تحصیل در آن سال نیز منصرف شدم.

وی عنوان کرد: پس از بهبود پدر و مادرم و سردتر شدن داغ برادرم، تلاش مادر کم‌کم برای سامان دادن زندگی و جریان یافتن نبض حیات در خانه سرد و افسرده ما آغاز شد و من گرچه همه چیز را از دست رفته می‌دیدم، اما با تلاش‌های پدر و مادر و به ویژه مادرم، دوباره به زندگی عادی بازگشتم.

صالحی یادآور شد: تحصیل را از سر گرفتم اما از همان روزهای ابتدای مدرسه، سختی‌های کارم شروع شد چون هر روز صبح پایین رفتن از شش پله‌ای که ایوان را به حیاط و درب خروجی وصل می‌کرد، بالا رفتن از هفت، هشت پله مدرسه، عبور از نرده‌های مقابل درب مدرسه و ... من را نیازمند کمک و همراهی دیگران می‌کرد و در بسیاری از موارد خجالت و شرم‌زدگی از به زحمت افتادن دیگران، همه روزم را خراب می‌کرد.

 

وقتی زندگی تحت تاثیر شرم‌زدگی برای کمک گرفتن از دیگران برای عبور از پله‌ها می‌شود

وی ادامه داد: به کمک‌های پدر و مادر و خواهرم عادت کرده بودم اما همین که در محیط مدرسه ناچار به کمک گرفتن از بچه‌ها برای عبور از پله یا کمک برای عبور از نرده‌ای که مقابل درب مدرسه بود، برایم بسیار دشوار بود و کافی بود یکی از هم مدرسه‌ای‌ها از روی نا‌آگاهی و نوجوانی، ناتوانی من را به رویم آورده یا مسخره می‌کرد آنگاه بود که می‌خواستم قید درس و مدرسه را بزنم.

صالحی عنوان کرد: در دو سالی که از مدرسه‌ام تا زمان گرفتن دیپلم باقی‌مانده بود، شاید هزار بار گفتم "از فردا دیگر مدرسه نمی‌روم" اما دلداری‌های مادر و مزه‌پرانی‌های خواهر و جدیت‌های پدر مرا وادار به ادامه تحصیل می‌کرد.

وی افزود: هرچه می‌گذشت انگار روحیه‌ام مقاوم‌تر می‌شد و وقتی مادر این روحیه را در من می‌دید من را برای شرکت در برخی دوره‌های آموزشی هنری در مقابل عمل انجام شده قرار می‌داد و این شد که اکنون می‌گویند یکی از بهترین معرق‌کاران استان یزد هستم.

ریحانه صالحی به تازگی از تحصیل در رشته حقوق نیز فارغ شده و سخت به دنبال گرفتن پروانه وکالت است. او گرچه موفق است و می‌خواهد با هجرت از یزد، کارش را در شهر زادگاه مادرش، در کاشان ادامه دهد، اما از دشواری‌های بسیار کار می‌هراسد.

 

گیر افتادن در شهر بر اضطرابم از حضور در اجتماع افزوده است

وقتی از او می‌پرسم چه چیز تو را از همه بیشتر ناراحت می‌کند و بر اضطرابت در مسیری که انتخاب کرده‌ای، می‌افزاید، می‌گوید: اینکه نتوانم در شهر، آن هم شهری که برای غریبه‌تر از یزد است اما فعلا به خاطر شرایط زندگی خانوادگی ناچارم به آنجا سفر کنم، عبور و مرور کنم، به شدت نگرانم می‌کند.

وی افزود: حتی وقتی خوابم، دائم خواب می‌بینم در خیابان گیر کرده‌ام و نمی‌توانم عبور کنم، دائم چرخ ویلچرم را در میان پل‌های نرده‌ای گیر کرده می‌بینم و با وجود اینکه سال‌های سختی را گذرانده و به قول معروف فولاد آبدیده شده‌ام، هیجان حضور در شهر بدون کمک پدر و مادر و خواهرم، به شدت مضطربم کرده و هر گاه می‌خواهم از خانه خارج شوم، مدام به اعضای خانواده تاکید می‌کنم که گوشی‌های تلفنشان در دسترس باشد چون مدام فکر می‌کنم در شهر جایی گیر می‌کنم و نیاز به کمک آنها پیدا می‌کنم.

این نگرانی‌ها نه تنها برای ریحانه، دختری که از 16 سالگی ویلچرنشین شد و اکنون در سن 29 سالگی یک وکیل آماده به کار و یک هنرمند معرق‌کار حرفه‌ای است بلکه برای ده‌ها و صدها معلول دیگر نه تنها در استان یزد بلکه در سایر شهرهای کشور هم وجود دارد.

او تمام سال‌های مدرسه و دانشگاه را به کمک پدر و مادر و خواهرش در کلاس‌های درس حاضر شده و هر روز کسی بوده که او را ببرد، برساند و بازگرداند اما دیگر برای حضور در عرصه کاری، کمک گرفتن از دیگران برایش مقدور نیست.

 

وضعیت مناسب سازی معابر در یزد به هیچ وجه خوب نیست

مسئولان به ویژه مسئولان بهزیستی استان یزد خود معترف به مشکل عدم مناسب‌سازی محیط هستند و مدام از رسانه‌ها برای همراه کردن مسئولان استان برای مناسب‌سازی محیط یاری می‌طلبند.

مدیرکل بهزیستی استان یزد در این زمینه به خبرنگار فارس گفت: متاسفانه در استان یزد وضعیت خوبی در زمینه مناسب‌سازی معابر برای معلولان نداریم و شرایط بسیار نامناسبی برای آنها وجود دارد.

جلیل عفتی خاطرنشان کرد: برخی فضاها نه تنها برای معلولان بلکه برای افراد سالم نیز خطرآفرین است و ممکن است سلامت آنها را تهدید کند که از آن جمله مثلا می‌توان به پله‌های نرده‌ای که برای برخی عابربانک‌ها در نظر گرفته شده یا پله‌های غیراستاندارد پل‌های عابر پیاده یا پل‌های فلزی بر روی جوی‌ها و ... اشاره کرد.

وی عنوان کرد: نه تنها معلولان بلکه اقشار دیگری نظیر سالمندان، زنان باردار، کودکان و برخی بیماران نیز برای استفاده از فضاهای شهر دچار مشکلاتی هستند.

 

بودجه، بهانه مسئولان برای عدم مناسب‌سازی معابر

معاونت توانبخشی بهزیستی یزد نیز در این زمینه به خبرنگار فارس گفت: اغلب ادارات برای مناسب‌‌سازی فضاهای خود، نداشتن بودجه را مطرح می‌کنند و حتی در ساختمان‌های جدیدالاحداث نیز کمتر به بحث مناسب‌سازی توجه شده است.

محمدحسین غنیمت عنوان کرد: جلسات متعددی با ادارات مختلف در استان یزد برگزار شده و تلاش کرده‌ایم آنها را برای مناسب‌سازی متقاعد کرده و مشکلاتی که بر سر راه معلولان در این زمینه وجود دارد را به آنها گوشزد کنیم اما کمتر به نتیجه مطلوب رسیده‌ایم.

وی خاطرنشان کرد: حتی با بانک‌ها نیز جلساتی برگزار کرده‌ایم تا آنها را متوجه نامناسب بودن جایگاه عابربانک‌ها، ورودی بانک‌ها و ... کنیم که البته بانک‌ها نسبت به دیگر دستگاه‌ها همکاری بیشتری در این زمینه داشته‌اند.

نمونه‌های متعددی در سطح استان به ویژه مرکز استان یزد وجود دارد که به عنوان مانعی بر سر معلولان و دیگر افراد کم‌توان به شمار می‌روند که البته اغلب آنها متوجه شهرداری است.

 

معابری که حتی برای افراد سالم خطرآفرین است

نرده‌هایی که در پیاده‌روها،‌ ورودی برخی پارک‌ها، پیاده‌روها و اداره‌ها و دیگر اماکن عمومی به عنوان مانع برای عبور موتورسیکلت‌ها گذاشته شده، پل‌های نامناسبی که بر روی جوی‌های کوچک کنار خیابان‌ها نصب شده که اغلب یا فلزی هستند یا دارای شیب نامناسب و ... از جمله موانع عبور و مرور معلولان هستند.

حتی پل‌های عابر پیاده که از یک سال پیش بالابر بر روی آنها نصب شده، هنوز راه‌اندازی نشده‌اند و به رغم تجهیز چندین پل هوایی عابر پیاده به این دستگاه‌، هنوز هیچ‌یک از آنها بهره‌برداری نشده است.

جامعه معلولان امیدوارند حداقل به بهانه نامگذاری روزها و هفته‌ها به جای به صدا درآوردن انواع زنگ‌ها و برگزاری جشن‌ها و آیین‌های مختلف، مراسم‌های نمادین و ... اندکی به فکر آسایش، رفاه، استقلال و عزت نفس معلولان باشند و کاری کنند که زندگی یک معلول در عبور از خیابان‌ها و کوچه‌ها از حرکت باز نماند.

منبع: فارس

انتهای پیام/ع




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.