ID : 40427217
علیرغم حمایت های آمریکا؛

پهلوی ها ناتوان در ساماندهی آموزش/وابستگی از کتاب درسی تا مستشار آمریکایی


در زمان پهلوی اول و دوم، علیرغم جمعیت محدود ایران و اوج وابستگی به آمریکا یا به اصطلاح داشتن حمایت آمریکا، انگلیس و ابرقدرت ها، کشور ایران و حکومت شاهنشاهی از پس برآورده کردن ابتدایی ترین نیازهای مردم آن زمان بر نمی آمد.

به گزارش یزدرسا، سفیر وقت آمریکا در ایران در کتابی با عنوان «خاطرات سولیوان سفیر آمریکا ، مأموریت در ایران» که به خاطرات خود در ایران اشاره دارد با بیان نشانه های تفکر وابستگی پهلوی از کم توجهی شاه نسبت به مشکلات مردم می گوید و این مسئله را علت حضور متخصصین و تکنسین های خارجی همراه با صرف هزینه های گزاف می داند.

این چند جمله مطرح شده توسط سولیوان، بیانگر اوج وابستگی شخص اول رژیم پهلوی به قدرت بیگانگان و نهادینه کردن تفکر وابستگی در خود و مردم آن زمان است که می توان با قطعیت گفت که عامل اصلی سال ها عقب ماندگی ایران و مردمانش است به گونه ای که در تاریخ پهلوی به وضوح می توان مشاهده کرد که سکان اداره کشور در دستان ابرقدرت ها بود و رضا خان و محمدرضا توان و قدرتی از سوی خود نداشتند و شاید همین ناتوانی و وابستگی، باعث شد که تصمیم ها و برنامه های پهلوی برای آبادانی کشور علیرغم حضور ابرقدرت ها، به نتیجه نرسد و تنها ره آورد آن عقب ماندگی در پنج حوزه حیاتی و مهم آموزش، بهداشت و درمان، صنعت، عمران و کشاورزی بود.

*حضور مستشاران فرهنگی فرانسوی در ایران به بهانه کمک به آموزش کشور

در زمان رضاخان، در راستای پیشرفت در زمینه آموزشی، نظام نوین آموزشی توسط فرانسوی‌ها، پایه‌گذاری شد و مدارسی با اسامی کاملا فرانسوی در ایران ساخته شد که همین موضوع، پای مستشاران فرهنگی فرانسه را به ایران باز کرد.

سیستم آموزشی کشور در زمان رضاخان به گونه ای اسفبار ضعیف بود که در نهایت به علت کمبود نیروی انسانی متخصص، مجلس به ناچار مجبور شد که قانون استخدام در مغلم آلمانی را برای استان فارس به تصویب برساند.

این موضوع درست است که در زمان پهلوی، تحریم وجود نداشت و حمایت غربی ها همواره به سوی ایران روانه بود، اما باید به این نکته توجه کرد که این حمایت ها آیا در راستای پیشرفت کشور ایران بود و یا در راستای اهداف خود ابرقدرت ها؟؟!!

در زمینه آموزشی کشور، غربی ها از هیچ حمایتی دریغ نکردند اما با بررسی وضعیت سواد و روند علمی آن زمان و آمارهای موجود میتوان به این نکته رسید که تنها یک پنجم جمعیت ایران باسواد بودند و درصد بی سوادی در کشور در سال 1355 در مناطق شهری معادل 52.5 درصد و در مناطق روستایی 70 درصد بود و با بررسی آمار از سال 1345 تا 1355، رشد دو برابری جمعیت باسواد کشور را شاهد هستیم اما رشد مطلق بی سوادان با شیب سریعتری اتفاق افتاد و این نشان دهنده نامتناسب بودن رشد سالانه آموزش با رشد جمعیت است.

*عدالت آموزشی و برابری جنسیتی شعارهایی که در حد شعار بود

پهلوی همواره شعار برابری جنسیتی و برابری حقوق زن و مرد را سر می داد و حتی در تقویم، روزی را به برابری جنسیتی اختصاص داده بود اما نبود عدالت در حوزه آموزش و آمار نسبت با سوادی به تفکیک جنسیت نشان دهنده تبعیض جنسیتی است و اختلاف با سوادی بین مردان و زنان، بسیار زیاد و شدید بود.

با بررسی شرایط آموزشی در زمان پهلوی می توان به این نتیجه رسید که ملاک ارزیابی باسوادی در رژیم پهلوی فقط مختص به « خواندن و نوشتن» بود، اما پهلوی حتی نتوانست در این زمینه با موفقیت عمل کند که حتی نیمی از جمعیت ایران بتوانند در حد « خواندن و نوشتن» با سواد باشند.

حوزه های بهداشت و درمان، کشاورزی، صنعت و عمران در ادامه مورد بررسی قرار خواهند گرفت اما این پرسش مهم تا پایان سلسله گزارش های عقب ماندگی ایران در زمان پهلوی را نباید فراموش کرد و آن این است که آیا حمایت های ابرقدرت ها از ایران در زمان پهلوی برای پیشرفت و حرکت ایران در راستای اهداف آبادانی کشور بود و یا در راستای اهداف خودشان؟

انتهای پیام/




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.