به گزارش یزد رسا به نقل از عصر فرهنگ، حجت الاسلام محسن قرائتی در تفسیر آیه «أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَداً يَرْتَعْ وَ يَلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ»‏ (او را فردا با ما بفرست تا (در صحرا) بگردد و بازى كند و قطعاً ما نگهبانان (خوبى) براى او خواهيم بود.آیه 12 سوره مبارکه یوسف) می نویسد:
«كودك و نوجوان بلكه همه‏ى انسان‏ها، نيازمند تفريح و ورزش هستند و چنانكه در اين آيه قوى‏ترين منطقى كه توانست حضرت يعقوب را تسليم خواسته فرزندان كند، اين بود كه يوسف نياز به تفريح دارد.

در روايات آمده است: مؤمن بايد زمانى را براى تفريح و بهره‏بردارى از لذّت‏هاى حلال اختصاص دهد تا به وسيله‏ى آن، بر انجام ساير كارها موفّق گردد.(33)
نه تنها ديروز، بلكه امروز و حتّى آينده نيز به نام ورزش و بازى، جوانان را از هدف اصلى جدا و در غفلت نگه خواهند داشت. بازى‏ها را جدّى مى‏گيرند تا جدّى‏ها بازى تلقّى شود.
استكبار و توطئه‏گران، نه تنها از ورزش سوءاستفاده مى‏كنند، بلكه با هر نام پسنديده و مقبول ديگرى نيز، اهداف شوم خود را تعقيب مى‏كنند.
به نام ديپلمات خطرناك‏ترين جاسوس‏ها را به كشورها اعزام مى‏كنند. به نام مستشار نظامى، توطئه‏گرى مى‏كنند و به اسرار نظامى دست مى‏يابند. به نام حقوق بشر، از مزدوران خود حمايت مى‏كنند. به نام دارو، براى مزدوران خود اسلحه مى‏فرستند. به نام كارشناس اقتصادى، كشورهاى ناتوان را ضعيف نگه مى‏دارند. به نام سم‏پاشى، باغها و مزارع را از بين مى‏برند و حتّى به نام اسلام‏شناس، اسلام را وارونه جلوه مى‏دهند.»

موسسات نظرسنجی گمنام؟!
چند صباحی است عده ای در استان یزد، با استناد به یک سری نظرسنجی ها و آمار و ارقام ادعای افسردگی مردم یزد را مطرح می کنند. این ادعاها بعد از سخنان استاندار یزد در افسرده خواندن مردم یزد و مرتبط دانستن آن با عزاداری مردم حسینیه ایران تشدید شد.
هر چند بعد از اعتراض شدید علما و مردم متدین یزد، استاندار یزد حرف خود را اصلاح کرد، اما عده ای هنوز  بر ادعای افسردگی مردم یزد پافشاری می کنند.

به تازگی یکی از سایت ها اقدام به انتشار  نظرسنجی در خصوص بررسی شادترین استان ها در ایران کرده است. در توضیح این نظر سنجی آمده است: «نتایج یک پژوهش بر روی ۲۷ هزار و ۸۸۳ ایرانی با میانگین سنی ۱۸ تا ۶۵ سال در کشور نشان داده که ۳۹.۳ درصد مردم از شادکامی سطح متوسطی برخوردارند. ۳۵.۴ درصد نیز شادکامی خود را کم توصیف کرده و در این میان، تنها ۳ درصد خود را در سطح «بسیار زیاد» شادکام می دانند.» در نهایت هم با ارائه آمار ادعا شده است که مردم یزد، ناشادکام ترین مردم ایرانند!

دروغ خباثت آمیز
فارغ از این که در تمام این توضیحات اسمی از موسسه ای که اقدام به برگزاری این نظر سنجی کرده است، به میان نیامده، تا بتوان در مورد اعتبار نتایج آن قضاوتی کرد، بد نیست نظر رهبر انقلاب در مورد ادعای افسردگی جوان ایرانی و آمارهایی که در این خصوص عرضه می شود را بدانیم.
رهبر انقلاب در 20 تیرماه در دیدار و در جمع دانشجویان فرمودند: «جوان ایرانی خوشبختانه جوان پرانگیزه و پرشوری است؛ درست نقطه‌ی مقابل آن چیزی است که بعضی از مراکز مغرض آماری و غالباً با منشأ خارجی یا اساساً خارجی اعلام میکنند. آنها میگویند جوان ایرانی افسرده است؛ یک طبقه‌بندی هم میکنند و میگویند جوان ایرانی در فلان درجه‌ی از افسردگی -یک درجه‌ی خیلی بالایی- قرار دارد. این یک دروغ محض و خباثت‌آمیزی است که دارد امروز انجام میگیرد و بهانه‌ی یک سلسله کارهای خلاف دیگر است؛ جوان ایرانی افسرده است، پس بایستی برایش محیط نشاط درست کنیم؛ چه‌جوری؟ با کنسرت موسیقی، با جلسات و اردوهای مختلط جنسی، و آزادی‌هایی از این قبیل؛ این دنباله‌ی آن حرف است. نخیر، بعکس، جوان ایرانی امروز جزو بانشاط‌ترین و فعّال‌ترین و سرزنده‌ترین جوانها است.»

دروغ خباثت آمیز در یزد به دنبال چه هدفی است؟
راندن همه مدعیان افسردگی در یزد با یک چوب کار درستی نیست. شاید در میان تمام کسانی که ادعای افسردگی مردم یزد را دارند عده ای هم واقعاً از سر دلسوزی چنین ادعایی مطرح کنند، اما از نتایج چنین سخنانی نباید غافل بود.
طبق بیانات رهبر انقلاب این دروغ های خباثت‌آمیز عمدتاً بهانه‌ای می شود برای یک سلسله کارهای خلاف دیگر. یکی از مهمترین این کارهای خلاف برگزاری کنسرت موسیقی است که یزد هم مبتلا به آن است. 
این بهانه جویی ها به قدری واضح است که تقریباً هر زمان خبری از برگزاری کنسرت در یزد به گوش می رسد، ناگهان دوباره بحث افسردگی مردم یزد پیش کشیده می شود. در این میان نمی توان از انگیزه های مادی که پشت این ادعاها و نتیجتاً برگزاری برنامه های سودآور است هم به سادگی گذشت.
البته این سلسله کارهای خلاف تنها به «خلاف کنسرت» محدود نمی شود. یزد تا کنون جنگ ها و جشن های زیادی به خود دیده است. جشن هایی که بعضاً به بهانه اعیاد مذهبی برگزار می شود اما در آن هیچ اثری از معنویت دیده نمی شود( نظیر جشن هایی که در میلاد حضرت زهرا(س)، نیمه شعبان و ماه رمضان شاهد آن بودیم.)، جشن هایی که برگزارکنندگان برای سود بیشتر  بلیط مازاد بر ظرفیت عرضه کرده اند، جشن ها و کنسرت هایی که برای خالی نماندن صندلی ها ادارات دولتی هزینه ها را تقبل کرده و کارمندان خود را به زور برای بالا بردن سرانه شادکامی به چنین مجالسی می فرستند!

داد و قال‌هایی که مکتب سیدالشهدا را حفظ کرد
شاید خباثت آمیز ترین هدف این دروغ کم کردن رونق بازار اهل بیت در حسینیه ایران باشد، هدفی که البته لزوماً همه مطرح کنندگان این ادعا از آن مطلع نیستند. امام خمینی (ره) در مورد اهمیت روضه سیدالشهدا و گریه بر ایشان می فرمود:
« روضه سیدالشهداء برای حفظ مکتب سیدالشهداست. آن کسانی که می‌گویند روضه سیدالشهداء را نخوانید، اصلا نمی‌فهمند مکتب سید  الشهداء چه بوده و نمی‌دانند یعنی چه، نمی‌دانند این گریه‌ها و این روضه‌ها حفظ کرده این مکتب را. الان 1400 سال است که با این منبرها با این روضه‌ها و با این مصیبت‌ها و با این سینه‌زنی‌ها ما را حفظ کرده‌اند. سیدالشهدا را این گریه‌ها حفظ کرده است مکتبش را، این مصیبت‌ها و داد و قال‌ها حفظ کرده، این سینه‌زنی‌ها و این دستجات ... اینها حفظ کرده ... هیاهو می‌خواهد، هر مکتبی هیاهو می‌خواهد، باید پایش سینه بزنند، هر مکتبی تا پایش سینه‌زن نباشد، تا پایش گریه‌کن نباشد، تا پایش توی سر و سینه زدن نباشد حفظ نمی‌شود ... این گریه‌ها زنده نگه داشته مکتب سیدالشهدا را، این ذکر مصیبت‌ها زنده نگه داشته مکتب سیدالشهدا را. ما باید برای یک شهیدی که از دستمان می‌رود علم (پرچم) به پا کنیم، نوحه‌خوانی کنیم، گریه کنیم، فریاد کنیم ... این یک میتینگ و فریادی است برای احیای (زنده نگاه داشتن) مکتب سیدالشهدا ... این روضه‌خوانی‌ها و مصیبت و گریه است که کشور شما را حفظ کرده ... با این هیاهو، با این گریه، با این نوحه‌خوانی، با این شعرخوانی، با این نثرخوانی ما می‌خواهیم مکتب را حفظ کنیم، چنانچه تا حالا هم حفظ شده است.»(صحیفه نور 8/ 69-71)

طبیعی است که دشمن برای نابودی مکتب امام حسین(ع)(مکتبی که با درس آزادگی، سرفرود نیاوردن در مقابل ظالم و شهادت طلبی خود تا قیامت سر منشا انقلاب ها، حرکت های انقلابی و مبارزه با استعمارگران و متکبران عالم است) دست به هر اقدامی می زند. یک بار با برخورد چکشی عاملی چون رضاخان سعی در خاموش کردن نور اهل بیت دارند و یک بار دیگر با آمار و ارقام ساختگی!

ما هیچ، ما نگاه!
آیا وزارت کشور نباید با احترام به دغدغه های رهبرمعظم انقلاب به آمار ارائه شده توسط «مراکز مغرض آماری و غالباً با منشأ خارجی» و سو استفاده های بعداز آن اندکی حساس باشد؟
آیا وزارت ارشاد اسلامی نباید با توجه به اینکه رهبر انقلاب برگزاری کنسرت را «خلاف» می خوانند تجدید نظر جدی در برگزاری اینگونه برنامه ها داشته باشد؟ نباید اندکی در اعطای مجوز به سایت هایی که برای سیاه نمایی هم قسم شده اند تجدید نظر کند؟