ID : 10398358
لایه پنهان انتخابات 88 وناگفته هایی از زبان تقوایی(2)

اعتراف«ستاد موسوی» در یزد به صحت انتخابات 88/برخورد شدید «مرحوم صدوقی»با صحنه گردانان تجمعات یزد/کناره‌گیری مسئولین یزدی ستاد«سران فتنه»با شروع اعتراضات خیابانی


مدیرکل وقت سیاسی و امنیتی استانداری یزد گفت: مسئول ستاد آقای موسوی آمد و گفت: هرجا بخواهید می‌نویسم انتخابات در کمال صحت و سلامت برگزار شد و هیچ مشکلی هم نداشتیم، ولی من دارم می‌روم، چون می‌دانم که حریف اینها نیستم!

به گزارش یزد رسا به نقل از دو هفته نامه امید و آگاهی، برای ثبت گوشه‌هایی از فتنه سال 88 در شهر و استان یزد به سراغ مهدی تقوایی، مدیرکل وقت سیاسی و امنیتی استانداری یزد رفتیم تا از زبان کسی که بنا به مسئولیتش در آن زمان، از بسیاری از ماجراها خبر دارد، اتفاقات رخ داده در یزد را بشنویم که بخش دوم مصاحبه تقدیم مخاطبین یزد رسا می شود.

خب این از روز انتخابات و اجرائیات انتخابات، اما بحث ستادهای انتخاباتی هم باید بررسی و درباره آن صحبت بشود.

یادتان هست مسئول ستاد موسوی در یزد چه کسی بود؟

بعد از اینکه چند نفر معرفی شدند و استنکاف کردند، آقای سید عباس پاکنژاد به عنوان مسئول رسمی ستاد آقای موسوی معرفی شد، اما در کنارش یک ستاد دیگری هم توسط اصلاح طلبان شکل گرفت که يكي افراد محوري در اين ستاد فرعي كسي بود كه زماني مسئوليت بالاي اجرائي در يزد داشت و ظاهرا دربسياري از حركت‌هاي اعتراضي و تجمعات بعد از انتخابات نقش اصلي به عهده او بود که البته به دلیل اختلافاتی که از لحاظ فكر و نگرش و اغراض بین اين افراد و ديگر حامیان موسوی وجود داشت، خیلی با آقای پاکنژاد آب‌شان در یک جوی نمی‌رفت.

یعنی حامیان موسوی بودند اما موازی ستاد رسمی ستاد زده بودند؟

بله به اسم ستاد مردمي و از اين جور اسم‌ها، ولی طبق قانون ما کسی را به عنوان مسئول ستاد قبول داریم که ابلاغ رسمی از سوی ستاد انتخاباتی مرکزی کاندیدا داشته باشد. خب ما جلساتی داشتیم با مسئولین ستادها برای توجیهات آيین‌نامه‌ها و قوانين تبليغات مجاز و... که یادم نمی‌رود یکی از مسئولین ستاد آقای موسوی گفت: من دیگر حریف نیستم، اینها هرکاری خودشان بخواهند دارند می‌کنند و نمی‌دانم چرا؟ و چه اتفاقاتی قرار است بیفتد! روز بعد از انتخابات هم زمزمه‌هایی شده بود که قرار است اتفاقاتی بیفتد. برای همین با مسئولین ستادها هماهنگ کردیم که از یزد بیرون نروید تا اگر برنامه‌ای بود، بتوانیم با هم هماهنگ باشیم. مسئول ستاد آقای موسوی آمد و گفت: هرجا بخواهید می‌نویسم انتخابات در کمال صحت و سلامت برگزار شد و هیچ مشکلی هم نداشتیم، ولی من دارم می‌روم، چون می‌دانم که حریف اینها نیستم! بقیه ستادها هم همین طور. آقای شرافت مسئول ستاد آقای کروبی بودند که الان مدیرکل میراث فرهنگی هستند. ایشان هم دعوت شدند که حالا ایشان مسائلی داشتند اما تعامل، تعامل خوبی  بین ما و مسئولین ستادهابود.

پس اعتراضات معترضین چطور شروع شد؟

از فردای انتخابات یعنی روز شنبه اعتراضات در یزد هم شروع شد. اول به صورت کارناوال‌های خیابانی بود. معمولاً در انتخابات ها یک عده‌ای از جوان‌ها هستند که اصلاً کاری به کاندیدا و انتخابات ندارند، دوست دارند کارناوال راه بیندازند. برخی جریانات سیاسی از این وضعیت سوءاستفاده می‌کنند و آن را به نفع خود هدایت می‌کنند. تمرکز اعتراضات در یزد هم در محدوده دانشگاه بود و از چند جا مدیریت می‌شد. یک بخش توسط همان ستادی که گفتم در کنار ستاد اصلی آقای موسوی تشکیل شده بود انجام می‌شد که بعضي از آن آقایان الآن در یزد مسئولیت هم دارند. (البته من معتقدم این دولتی که در یزد تشکیل شده، نسبتي با دولت اعتدال مورد نظر رياست محترم جمهور ندارد. گرايشي خاص از جريان اصلاحات است. گرایش استاندار محترم و  معاونین و مدیرانی هم که منصوب کرده‌اند در رفتار و عملكردشان مشاهده مي‌شود.)

خاطرتان هست اولین شورش و اعتراضی که در یزد شد، کجا و چه زمانی بود؟

اولین اعتراضات اطراف صفائیه و میدان نعل اسبی و اطراف دانشگاه شکل گرفت. کم کم آن را کشاندند به سطح شهر. چون کنترل اعتراضات در آن مناطق قبلی خیلی راحت‌تر بود. زد و خورد هم داشتیم. خب درگیری هایی که مثلاً انجام می‌شد بین دو طرف و توسط همان آقایانی که می‌خواستند شهر را به آشوب بکشانند. کم‌کم این اعتراضات را آوردند در مرکز شهر که مخصوصاً پایگاه حظیره برایشان خیلی مهم بود. اینها هر شب بعد از نماز در مسجد حظیره یک تجمعی می‌کردند و شعار می‌دادند.

تجمع در حظیره از چه زمانی شروع شد؟

یکی دو شب بعد از انتخابات. فکر می‌کنم از 25 خرداد به بعد دیگر ما این اعتراضات را به صورت هر روزه و هر شب می‌دیدیم در یزد که در جاهای مختلف شهر هم بود. انصافاً مجموعه انتظامی و امنیتی خیلی به صورت هماهنگ و با تدبیر جریان را پیش بردند و عمل کردند و نگذاشتند گسترش پیدا کند. به هر حال با یک اختلاف 5-6 درصدی کاندیدای اصلاح طلب در یزد رأی بیشتری داشت و یزد همیشه خاستگاه اصلاحات بوده است.

به زعم خودم آن موقع خوب مدیریت شد، به خاطر اینکه مدیریت استان وسط میدان بود. در اتاق ننشسته بودند که گزارش بدهند و بر اساس گزارش‌هایی که در اتاق به دستشان می‌رسد، تصمیم بگیرند. همه آقایان انتظامی، امنیتی و سیاسی، سپاه و بسیج درگیر کار شدند. چون واقعاً احساس خطر می‌شد از جریانی كه داشت اتفاق می‌افتاد.

از طرفی هم گزارش‌هایی که از تهران و چند شهر بزرگ دیگر داشتیم بی‌تاثیر نبود در مدیریت جریان در یزد. همه نگران شده بودند. خب البته اکثریت کسانی که می‌آمدند در صحنه اعتراض، ناخواسته و بر اساس هیجانات به وجود آمده در هر انتخاباتی، نسل جوان، بود.

پیش نماز مسجد حظیره مرحوم آقای صدوقی بودند، ایشان واکنشی نشان نمی‌دادند به تجمعات؟

خب یک عده‌ای که حتی نماز هم نمی‌خواندند و از همان اول در محوطه حیاط حظیره جمع می‌شدند و شعارهایی بر علیه نظام می‌دادند. اما کار اصلی این ها بعد از نماز بود که تجمع می‌کردند و شعار می‌دادند. البته مرحوم آقای صدوقی(ره) خودشان گرایش به چپ داشتند، ولی انصافاً بحث نظام و رهبري که پیش می‌آمد، دیگر جناح برایشان مهم نبود. شما جائي نمي‌بينيد که آن مرحوم بر خلاف منویات آقا حرفی بزنند یا حرکتی کنند. آن زمان ایشان فشار زیادی را تحمل می‌کردند. از یک طرف جریان سیاسی چپ بود که خودشان را همراه و وابسته به ایشان می‌دیدند و از طرفی اصل نظام در خطر بود. جلساتي هم در حضور ایشان برگزار شد، از جمله بر سر همین موضوع مسجد حظیره که به عنوان پایگاه انقلاب شناخته می‌شود و تولیت آن دست مرحوم صدوقی بود. در یکی از این جلسات، ایشان تماسی می‌گیرند با صحنه‌گردان اصلی تجمعات و به شدت برخورد می‌کنند. بعد از این برخورد مرحوم آقاي صدوقی، آنها مجبور شدند تجمعات را از مسجدحظیره به ميدان امیرچخماق بكشانند. نکته‌ای هم که بود، این بود که هر چه زمان می‌گذشت از انتخابات، جمعيت افراد معترض ریزش داشت و در میدان میرچخماق شاید فقط 3-4 شب دوام آوردند اینها و کسی دیگر به آن صورت آقایان را همراهی نکرد.

در تجمعات حظیره و میرچخماق زد و خوردی هم شد؟

نه، هیچ درگیری به وجود نیامد. خیلی توصیه شد که بچه‌های حزب‌اللهی ومؤمن به انقلاب و امام و رهبري سعی کنند حتی مراسم جشن پیروزی و اینها هم برگزار نکنند تا باعث تحریک معترضین نشود.

یکشنبه بعد از انتخابات در اطراف دانشگاه یزد یک درگیری بین معترضین و نیروهای انتظامی به وجود آمد که شدید هم شد و دانشجویان با پاره‌های آجر و سنگ به نیروهای انتظامی حمله می‌کردند، نیروهای انتظامی هم برخورد می‌کردند.

چیزی از آن درگیری در خاطرتان هست؟

ببینید این درگیری مختص به آن روز نبود. چندین شب ما آنجا شاهد درگیری بودیم. عجیب بود که تعدادی از خانه‌های اطراف دانشگاه و میدان نعل اسبی در اجاره دانشجویان بود که حالا یا از قبل برنامه‌ریزی شده بود یا به هر شکلی در اختیار دانشجویان قرار داده شده بود و شب که می‌شد از همین خانه‌ها با سنگ و چوب و... درگیری ایجاد می‌شد و منطقه متشنج می‌شد که عده‌ای از آنها هم بازداشت شدند و غیریزدی هم در بین‌شان زیاد بود. بعضی چهره‌ها را می‌دیدیم که می‌آمدند در اعتراضات و خودشان را نشان می‌دادند، که وقتی با آنها صحبت می‌شد توجیه می‌شدند و کنار می‌کشیدند. چون به باورشان رسیده بود كه تقلب رخ داده. در آن فضای احساسی و هیجانی هم شما هر چه ادله و منطق و استدلال بیاورید کسی گوش شنوایی نخواهد داشت. ولی افراد به صورت گروهی یا تکی دعوت می‌شدند و با توصیه‌ها و صحبت‌هایی که می‌شد، ریزش معترضین زیاد شد و انصافاً شاید کمتر از 10 روز این تحرکات در یزد دوام داشت.

شما کانون این اعتراضات و آشوب آفرینی‌ها را می‌شناختید و می‌دانستید از کجا مدیریت می‌شود؟

بله. گفتم اغلب کسانی که جریان را مدیریت می‌کردند از همان ستادی بودند که در کنار ستاد اصلی آقای موسوی زده شده بود.

این کانون فتنه در یزد، ستاد دانشجویی هم داشت؟

خیلی از این تجمعات و اتفاقات به اسم دانشجویان انجام می‌شد و ستاد دانشجویی‌شان هم به موازات ستاد دانشجویی اصلی موسوی در یزد راه افتاده بود.

هیچ جلسه‌ای با سران آنها برگزار نشد که متقاعدشان کند به کوتاه آمدن؟

جلسات را مجموعه امنیتی با دعوت چند تا از همان آقایان تشکیل می‌داد که چندین بار تذکر و توصیه دادند و بی تاثیر هم نبود. هم این جلسات و تذکرات تاثیر داشت و هم اینکه خودشان می‌دیدند ریزش دارند. خب بعد از بیانات رهبری، نیروهای مومن به نظام و ایران و معتقد به انقلاب دیدند که واقعیت چیز دیگری است و خودشان را کنار کشیدند از همراهي باجریانات. خود مردم هم می‌دانستند که خوشبختانه در نظام ما انتخابات توسط خود مردم برگزار می‌شود و نیروهای دولتی، کارگزاری بیش نیستند و بستر کار را فراهم می‌کنند. هیات اجرایی به جز فرماندار، همه از مردم هستند و عملاً کار اصلی را نیروهای مردمی خارج از دولت انجام می‌دهند. در یزد هم اینجور نبود که ما برویم افراد را گزینش کنیم که الّا و لا بد چنین آدم‌هایی با چنان قیافه‌هایی باید بیایند. نه، کسانی هستند که تقریباً در اکثر انتخابات‌ها می‌آیند و همکاری می‌کنند و شناخته شده هستند. از طرفی خود مردم می‌دیدند که مثلاً وقتی آقای کروبی می‌گوید داخل صندوق‌های رای یک استوانه شیشه‌ای گذاشته‌اند که مردم رای می‌انداختند و رای شان خوانده نمی‌شود، این مضحکه‌ای بیش نیست. از طرف دیگر هم اتفاقاتی که در سطح کلان کشور می‌افتاد، بیانات صادقانه رهبری و جلساتی که برای اتمام حجت با سران معترضین برگزار می‌شد و حمایت‌هایی كه از سوی غرب از این جریان نفاق صورت می‌گرفت مردم را بیدارتر می‌ساخت.

البته ما با مسئولین ستادها جلساتی داشتیم ولی بعد از اینکه اعتراضات خیابانی شروع شد، مسئولین ستادهاکنارکشیدند . واقعاً هم کشیدند کنار، چون می‌گفتند دیگر کاری از دست ما بر نمی‌آید! اما صادقانه آمدند این نکته را گفتند که ما قبول داریم انتخابات در کمال صحت و سلامت برگزار شد و برخی اشکالات هست که خب در هر انتخاباتی به وجود می‌آید، اما اینکه جریانی هدفمند بخواهد نتیجه را تغییر دهد، این را قبول نداریم. اصلاً مسئولین اصلی ستادها که حکم مسئولیت ستاد داشتند، در اعتراضات و سازماندهی اغتشاشات نقشی نداشتند.

تلاشی هم نکردند که آتش فتنه را بخوابانند؟

خودشان می‌گفتند دیگر زورمان نمی‌رسد! ما حتی وقتی قرار شد بازشماری 10 درصد از صندوق‌ها انجام شود، این کار را در یزد انجام دادیم و در فرمانداری همه آقایان را دعوت کردیم، مسئولین ستادها را دعوت کردیم، صدا و سیما را دعوت کردیم و دوربین‌ها را گذاشتیم، ولی هر چه نشستیم کسی نیامد!

بازشماری هم شد در یزد؟

بله. قرار شد 10 درصد به صورت رندوم انتخاب شود و بازشماری بشود. اما مسئولین ستادها دیگر همراهی نکردند و نیامدند. اما يك تعدادي از صندوق‌ها را که بازشماری شد، یادم هست که باز رأی به سمت آقای احمدی نژاد افزایش می‌یافت که این بر اثر اشتباهات احتمالی در شمارش اولیه است! به هرحال تا ساعت حدود 1 هم منتظر ماندیم، اما در مرکز، آقای موسوی از حضور در بازشماری استنکاف ورزیدند و اینجا هم کسی نیامد. چون خودشان ایمان داشتند که تقلب در انتخابات ما امکان‌پذیر نیست. جالب است که بعد از انتخابات سال 92 یکی از آقایان گفتند که این، یکی از دموکرات‌ترین انتخابات‌ها بود. در حالی که مجریان انتخابات 92  همان‌هایي بودند که با همان ساز و كار انتخابات سال 88 را برگزار کردند، همان تدابيري لحاظ شد كه که در سال 88 انجام شد، همان عوامل سر صندوق‌های رأی بودند. دیدید که کسی که به عنوان رئیس جمهور معرفی انتخاب و معرفی شد، نصف به اضافه كمتر از 1 درصد رأی آورد، با 7/%(هفت دهم درصد) بیشتر به عنوان رئیس جمهور معرفی شد. خب اگر بنا به اعتراضی هم باشد، اینجا جایش بود که صحبت از 7/% بود، نه آنجا که 11 میلیون رای بیشتر بود! ولی بلافاصله کاندیداهای دیگر تبریک گفتند و برای همکاری با رئیس جمهور منتخب اعلام آمادگی کردند.

بعضی چیزها را باید برای نسل جوان گفت. سال 76 اولین کسی که به آقای خاتمی تبریک گفت، آقای ناطق نوری بود و خیلی تاثیر داشت در سرد کردن هیجانات مردم. سال 76 هم اوج هیجانات سیاسی مردم و چپ و راست بود، ولی همان تبریک آقای ناطق نوری همه چیز را تمام کرد. بعد سال 84 و سال 88 را ببینید! چگونه مملكت را به پرتگاه سقوط كشاندند.

جریانات اعتراضات و اغتشاشات آشکار در استان یزد چه زمانی فروکش کرد؟

به دو هفته کشیده نشد و جمع شد. یکی از دلایلش مدیریت بسيار خوب شخص مرحوم حجة الاسلام والمسلمين آقاي صدوقی بود. موضع‌گيري‌هاي ايشان و حتي حضوري كه ایشان در جریان 9 دی داشتند و حتی در یزد که بچه‌ها روز قبل، یعنی 8 دی تجمعی داشتند، مرحوم آقای صدوقی هم حاضر شدند. این رفتار مرحوم آقاي صدوقی پیام داشت. هم برای کسانی که در تهران بحث جریانات نفاق و فتنه را مدیریت می‌کردند و هم برای عوامل‌شان در یزد.

به نظرتان آقایان صحنه‌گردان در یزد، چرا موفق به ادامه رفتار آشوب‌گرانه خودشان نشدند و کارشان در همان ابتدا متوقف شد؟

خب اولاً برخورد مرحوم صدوقی با آنها خیلی تاثیر داشت. تدابير و هماهنگي كه مسؤلين استان داشتند و در کنار آن، دیدند که به شدت ریزش پیدا کردند و کسی از مردم آنها را همراهی نمی‌کند. آنها یک تجربه‌ای در سال 78 داشتند و می‌خواستند اغتشاشات را به مناطقی از شهر یزد بکشانند، اما نتوانستند. دیدند اطراف‌شان خالی شد. مردمي هم كه درانتخابات به موسوي راي داده بودند وقتي رفتار ايشان و بيانيه‌هاي ايشان را برعليه اركان نظام و حمايت معني‌دار اسرائيل و استكبار و منافقين را از اين جريان ديدند، نه تنها همراهي نكردند، بلكه با حضور خود در 9دي انزجار خودشان را از سران وطن‌فروش فتنه و عوامل‌شان نشان دادند. لذا اينها جرئت نكردند تا به حركات‌شان ادامه بدهند. هرچند اينها نشان دادند كه در لحظه‌هاي سخت، بزدلي بيش نيستند و شما سوابق‌شان را در دوره انقلاب و دفاع مقدس مرور كنيد.

 تحلیل شخصی‌ام این است که این افراد،(صحنه گردانان اصلي) همچنان برعقيده خود باقي هستند. حتی اگر در این دولت هم مسئولیت گرفته باشند و از مجریان نظام هم باشند، چون برخی‌شان اعتقادی به نظام مبتني بر ولایت فقيه ندارند از عملكردشان و موضع‌گيري‌هاي‌شان پيداست. برخي از عواملی که کانون فتنه 88 در یزد و معرکه‌گردان بودند، تغییری نکرده‌اند و همچنان بر همان عقیده مانده‌اند. در یکی از جلساتی که در استانداری برای احزاب تشکیل دادیم، یکی از همین آقایان گفت: من مقلد آقا (آیت‌الله خامنه‌ای) هستم! خب نمی‌شود هم مقلد آقا بود و هم سرسپرده کسانی بود که خون به دل آقا کرده‌اند. هنوز برای برخی از این آقایان، سران اصلي فتنه، خط قرمز هستند و حمايت مي‌كنند، اما می‌بینیم که در صحبت‌هایشان از مقام معظم رهبری و ولی امر مسلمین و... دم می‌زنند. این نفاق و دو چهره بودن برخی آقایان شاید برای خیلی‌ها مشخص نباشد، اما برای ما که سال‌هاست می‌شناسیم‌شان، محرز است.

برخی از این کسانی که به کانون فتنه بودن‌شان در سال 88 در یزد اشاره کردید، در این دولت حتی تا یک قدمی استاندار شدن هم رفتند. چطور می‌شود که یک نفر یک زمانی  رو در روی نظام بایستد و به فاصله 4 سال بعد بتواند در آستانه استاندار شدن در همین نظام قرار بگیرد؟

این موضوع شاید ساعت‌ها جای بحث داشته باشد. اما به طور کلی عدم شناخت صحیحی که مسئولين كشوري  نسبت به وضعيت فعلي این افراد دارند، و همچنين روابطي كه اين آقايان با برخي از مسؤلين دولتي از قبل داشته‌اند موثر است. گاهي رأفت نظام هم شامل حال اين افراد مي‌شود. به‌هرحال اين از مظلوميت نظام اسلامي ماست. ولي مردم بيدارند و حافظ نظام و خون شهدا. درلحظه‌ها وعرصه‌هاي خطر حضوري آگاهانه دارند. لطف و عنايت خدا هم البته سرجاي خودش.

در جریان فتنه در یزد، با مورد امنیتی خاص مثل جاسوس‌ها و عوامل بیگانه مواجه نشدید؟

ارتباط با بیگانگان که بود. عواملی هم شناسایی شدند که البته یزدی نبودند و برای جریان فتنه به یزد آمده بودند که اطلاعات کامل آن را دوستان امنیتی دارند.

 از زمان فروکش کردن فتنه در یزد تا 9 دی دیگر اتفاق خاصی در یزد نیفتاد؟

نه اتفاق خاص دیگری نبود، البته سخنرانان شان می‌آمدند و می‌رفتند اما اینکه برنامه و تجمع یا اتفاق خاصی بیفتد، نه.

گفتگوی خوبی بود. امیدواریم برخی مسائل برای مردم یزد روشن شده باشد. متشکرم از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.




Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.