ID : 22921318
در حاشیه اظهارات چند روز قبل رئیس جمهور؛

الحق که همین برجام برای تاریخ کشور کافی است


انتقاد از کدخدا سخت بود پیش چشم جماعتی که کدخدا برایشان حکم خدا داشت، جماعتی که روزنامه‌هایشان شده بود «سفارت‌خانه‌های کاغذی» کدخدا در ایران! در چنین شرایطی انتقادهای دلسوزانه منتقدین و پیش‌بینی این روزهای «برجام» واقعا تاریخ ساز بود.

یزد آوا به نقل از عصرسیاست؛ فرموده‌ بودند همین برجام برای تاریخ کشور کافی است. برخی‌ها اعتراض کرده‌اند به این حرف؛ در حالی که اتفاقا درست گفته‌اند آقای رئیس‌جمهور و جای اعتراض ندارد. اصلا حرف به این حسابی تا بحال شنیده بودیم از ایشان در رابطه با برجام؟! تا قبل از این، برجام آفتاب تابان بود و برجام را خدا آورده بود و برجام به معنای تسلیم قدرت‌های بزرگ در برابر ایران بوده و... اما حالا سخن از تاریخ‌ساز بودن برجام است، خب سخنی بس بجا است. برجام واقعا برای تاریخ ما کافی است.

برجام برای تاریخ ما کافی است در شناخت آمریکا و بدعهدی‌های او و اینکه نمی‌شود و نباید به دشمن اعتماد کرد. برای تاریخ ما کافی است آن سخنان و هشدارهای دلسوزانه‌ای که از همان روز اول فرمودند: «من خوشبین نیستم به مذاکره.» برای تاریخ ما کافی است آن مدیریت هوشمندانه‌ و حکیمانه‌ای که علیرغم میل خویش، دست دولت و دیپلمات‌ها را باز گذاشتند تا ایده‌ی موردنظرشان را برای حل وفصل مشکلات کشور عملی کنند. انصافا سخت است انسان فرصت کاری را به دیگران بدهد که خود به روشنی از فرجام بی‌سرانجام آن کار مطلع است اما چه کند که آن‌ها نمی‌فهمند. این فرصت را می‌دهد چون آن‌ها تصور می‌کنند باید آن کا را انجام دهند و در واقع لازم است تا این بی‌فرجامی آن را خود آن‌ها تجربه کنند و جامعه نیز برای روشن شدن واقعیت‌ها به آن نیاز دارد.

برای تاریخ کافی است هشدارهای مکرری که می‌فرمودند: آمریکا قابل اعتماد نیست و نباید گول دشمن را خورد. هشدارهایی که مدام از لزوم اتکا به داخل و تکیه بر پیشرفت درون‌زا و اینکه چشم باید به ظرفیت‌های داخلی باشد، بیان می‌شدند. هشدارهایی که می‌فرمودند: «کلید حلّ مشکلات اقتصادی در لوزان و ژنو و نیویورک نیست». هشدارهایی که تاکید داشتند نباید به بیرون چشم دوخت. هشدارهایی که حالا دیگر و به لطف اجرایی شدن برجام بجا و بحق بودن‌شان برای «همه» مبرهن شده است.

برای تاریخ کافی است تاکیدات مکرری که از غیرقابل اعتماد بودن آمریکایی‌ها سخن می‌گفتند و پاسخ‌های کنایه‌آمیزی که از سوی برجامیان شنیده می‌شد اما واقعیت‌ها اینقدر زود روشن شدند که حالا برخی از اعضای تیم مذاکره‌کننده هم ناچارند به اذعان آن غیرقابل اعتمادن بودن و عهدشکنی‌ها.

برای تاریخ کافی است که آنان که خود روزی از سوی نخست‌وزیر رژیم‌صهیونیستی بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران نامیده شده بودند، چگونه منتقدان برجام را به همنوایی با اسرائیل متهم می‌کردند! و چگونه همین جماعت برای توجیه جنایت‌های آمریکا سعی می‌کردند آمریکا را از اسرائیل تفکیک کنند.

برای تاریخ کافی است عملکرد آنانی که برای نیل به برجام‌شان حدی برای بی‌اخلاقی‌ها و اهانت‌ها و افتراها قائل نبودند و ناجوانمردانه منتقدین دلسوز خود را کاسب تحریم خواندند. غافل از اینکه خیلی زودتر از آنچه تصور می‌کردند، دست روزگار کاسبان واقعی تحریم را از زیر عبای آن‌ها نمایان کرد.

شاید این روزها نوشتن در این رابطه آسان باشد، اما آن زمان که ارتش رسانه‌ای دولت مست در توافق و برجام و ذوق‌زده از مذاکره با کدخدا بود، سخن گفتن از اینکه چشم را نباید به بیرون دوخت کار ساده‌ای نبود. کار ساده‌ای نبود چون انتقاد از مذاکرات در منطق آقایان همان قدر عجیب بود که سخن گفتن گالیله از گردش زمین به دور خورشید برای مردمان آن زمان!

انتقاد از کدخدا سخت بود پیش چشم جماعتی که کداخدا برایشان حکم خدا داشت، جماعتی که روزنامه‌هایشان شده بود «سفارت‌خانه‌های کاغذی» کدخدا در ایران! در چنین شرایطی انتقادهای دلسوزانه منتقدین و پیش‌بینی این روزهای «برجام» واقعا تاریخ ساز بود.

نوع برخورد رئیس‌جمهور و دولت‌مردان و شبکه‌ی رسانه‌ای وابسته به این جریان با منتقدان برجام در طول سه سال گذشته، خود برای تاریخ ما کافی است. همه‌ی اهانت‌هایی که به منتقدان شد: از بروید به جهنم تا بی‌‌شناسنامه تا بزدل و افراطی و... کافی است. دلسوزی‌های کارشناسان و انتقادهایی که زیر آتش اهانت‌ها و تخریب‌های روزنامه‌های زنجیره‌ای و رسانه‌های دولتی از برجام صورت می‌گرفت و چنین روزهایی از برجام را پیش‌بینی می‌کرد، خود برای تاریخ ما کافی است. همین مقایسه‌ی نوع مواجهه زنحیره‌ای‌ها با برجام در تیرماه سال 94 با تیرماه 95 خود برای تاریخ ما کافی است. مقایسه حالات کسانی که روز توافق به خیابان ریخته بودند برای شادی با یک سال بعد از آن کافی است برای تاریخ ما.

آری الحق و الانصاف برجام برای تاریخ کافی است، همین که بار دیگر برای ملت بزرگ ایران روشن شد آمریکای جنایتکاری که تاریخش پر است از جنایت‌های مکرر، چگونه باز هم در قبال ملت ایران جنایت‌هایش را تکرار کرد و چگونه باز هم بدعهدی و عهدشکنی کرد و نشان داد آمریکا همان آمریکا است.

نویسنده: ارسلان پورذهبی




Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.