ایمان، عامل مقاومت اسرا/ اردوگاه الرمادی، جنبه تبلیغاتی داشت/ در اسارت اقتصاد مقاومتی را عملی کردیم
به گزارش یزد آوا؛ « محمد رضا اقبال» متولد اول شهریورماه 1347، اهل یزد در تاریخ 21 بهمن 1361 در سن 14 سالگی در عملیات والفجر مقدماتی، غرب فکه به اسارت دشمن بعثی درآمد و بعد از جا به جایی در دو اردوگاه، 90 ماه اسارت خود را در اردوگاه الرمادی در استان الانبار گذراند.
محمدرضا اقبال بمناسبت 23 مردادماه سالروز آغاز ورود آزادگان به میهن در گفتگو با خبرنگار یزدندا گفت: 90 ماه اسارت خود را همراه با 400 نفر از رزمندگان کم سن بامیانگین سنی 16 سال که به اسارت در آمده بودند از جمله آن 23 نفر معروف در عملیات بیت المقدس در اردوگاه الرمادی که یک اردوگاه تبلیغاتی بود گذراندیم.
وی اظهار کرد: صدام که در جنگ نظامی شکست خورده بود و حرفی برای گفتن نداشت، با تشکیل این اردوگاه تبلیغاتی در نظر داشت با کمک رسانه های غربی و عربی القا کند که ایران دیگر نیروی نظامی ندارد و بچه ها را ازمدارس به زور به میدان جنگ می آورد و دائم خبرنگارها به خصوص در روزهای دوشنبه برای مصاحبه با بچه ها به اردوگاه می آمدند و اسرا اسم دوشنبه ها را روز مصاحبه نامیده بودند.
اقبال افزود: خبرنگارها که بی طرف نبودند با غرض ورزی تمام از اسرا می خواستند تا علیه نظام اسلامی مصاحبه کنند اما بچه ها یا مصاحبه نمی کردند و یا خیلی کوتاه حرف هایی می زدند که خبرنگاران دوست نداشتند، برخی نیز خبرنگاران زن را دعوت به حجاب می کردند و ماجرای خواندن شعر « ای زن به تو از فاطمه اینگونه خطاب است ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است » در اردوگاه ما اتفاق افتاد که خبرنگار زن خوشش آمد و خواست تا دوباره شعر برایش خوانده شود.
این استاد دانشگاه اذعان کرد: ما معنی واقعی اقتصاد مقاومتی را زمان اسارت به خوبی فهمیدیم و سال های اسارت را با اقتصاد مقاومتی سپری کردیم، عراقی ها به ما امکانات نمی دادند، غذای کم، لباس کم، ما دفتر نداشتیم در ظرف غذا خاک می ریختیم وبرای نوشتن استفاده می کردیم .
وی افزود: در اردوگاه اوایل یک جلد قرآن بود و در سال های بعد به سه چهار جلد رسید، در زمان اسارت هر کس هر چیز بلد بود به دیگران یاد می داد، با اسرار اسرا دو سال آخر چند جلد کتاب درسی مانند زبان انگلیسی، فیزیک، فرانسه آوردند و ما می خواندیم، برای همین اکثر اسرا به یک و یا بعضی به چند زبان مانند انگلیسی، عربی، فرانسه مسلط هستند، در دوران اسارت برخی تفسیر و ترجمه و حفظ قرآن را فراگرفتند.
اقبال در خصوص سختی ها و شکنجه های دردناک دوران اسارت خاطرنشان کرد: جا از شکنجه های دردناک، کم بودن غذا، عدم و جود بهداشت، ممنوع بودن برگزاری نماز جماعت، جلسات قرآن، برگزاری عزاداری بخصوص در ماه محرم، نبود هیچ رسانه، نبود تلوزیون، و عرم امکان برقراری تماس با ایران به جز نوشتن تعداد محدودی نامه در مدت اسارت، چیزی جز «ایمان و عقیده راسخ» دلیل مقاومت بچه ها اسیر در اردوگاه های وحشتناک عراق نبود و همین ایمان بود که باعث شده بود بچه ها روحیه قوی داشته باشند و اسیر تبلیغات دشمن نشوند.
اسیر 6143 در مورد زندگی شخصی خود بعد از اسارت گفت: سرانجام در اول شهریورماه 1369 همزمان با سالروز تولدم آزاد شدم، همان سال ازدواج کردم، در آن زمان برای اسرا امکانی فراهم شد که جهشی درس بخوانند و من هم در مدت یکسال دوران دبیرستان را تمام کرده و در کنکور سال 70 شرکت کرده و رشته روانشناسی دانشگاه اصفهان قبول شدم.
وی ادامه داد: به دلیل اینکه متاهل بودم در سال 72 با تولد دومین فرزندم و سختی شرایط زندگی از دانشگاه اصفهان انتقالی گرفته و با تغییر رشته به علوم تربیتی در یزد مشغول به تحصیل و همزمان کار در سپاه پاسداران شدم، مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته علوم قرآن و حدیث از دانشگاه آزاد تهران مرکز اخذ کردم و همزمان با تریس در دانشگاه علوم قرآنی میبد، در رشته علوم و معارف نهج البلاغه در مقطع دکتری تحصیل می کنم که در حال تککمیل پایان نامه هستم و به زودی فارغ التحصیل می شود و جزء اولین نفراتی هستم که از این رشته فارغ تحصیل می شود.
محمد رضا اقبال گفت: سخت تر از دوران اسارت تحمل فراق دومین فرزندم بود که با وجود تمام افتخار آفرینی ها در رشته قرآن، دوسال پیش در اثر عارضه قلبی فوت شد، او حافظ قرآن بود و فراقش خیلی دردناک.
این آزاده سرافراز اذعان کرد: هنگام آزادی حس خاصی داشتم و وقتی به یزد رسیدم، دیدم خیلی چیزها تغییر کرده، باورم نمی شد آزاده شده ام همیشه در دوران اسارت با خود می گفتم یا آزاد می شوم که خوب است و اگر هم شهید شوم قطعا رستگار خواهم شد.
* اسیر6143: کد اسارت محمد رضا اقبال بوده است. هر اسیر یک کد در مدت اسارت داشته است.
انتهای پیام/ک
Related Assets:
- سوء استفاده برخی آقازادهها و مسئولین آفت انقلاب شده است/ اعتمادسازی در بین مردم، راه برون رفت از مشکلات
- امام موسی صدر و یارانش همچنان اسیر بقایای نظام قذافی است
- کتاب «عشق و شباب و رندی» در یزد رونمایی میشود
- یک آزاده یزدی از شکنجه های اسرای ایرانی می گوید
- «روزهایی به رنگ آسمان»؛ روایت چهل و دو ماه تحمل حیات در اردوگاه مخوف تکریت 11
- روایت آزاده یزدی از دفن غریبانه یک اسیر شهید در عراق
گفتگو
| |
| |
| |
| |
|