یزد آوا؛ بیش از دو سال و اندی از مدیریت مهندس میرمحمدی بر مسند نمایندگی « دولت تدبیر و امید» در استان یزد می گذرد . در این مدت نسبتاً طولانی،با وجود گذشت چندین «صد روز» از عمر دولت «راستگویان» ، همچنان آمار خوبی از وضعیت صنعت ، تولید ، رفاه عمومی، معیشت مردم ، وضعیت اشتغال جوانان ، وضعیت رها شده مسکن مهر، اوضاع امنیتی نامناسب در بسیاری از معادن و کارخانجات استان و ... در دسترس مردم آگاه یزد نیست .

از جمله مهم ترین این معضلات، تعطیلی و یا بحران های مالی در بیش از 126 کارخانه ، معدن و شرکت تولیدی استان و تجمع ها و اعتراضات پی در پی کارگران را می توان نام برد .

از طرفی سفرهای پی درپی خارجی وی در کنار این عدم حضور ، با وجود ارتزاق از بیت المال ، در ماه های اخیر واکنش های منفی بسیاری از چهره ها و رسانه های اصلاح طلب را در پی داشته است که برخی به وی تذکراتی را داده اند که :

«  جناب استاندار! دریافت روزانه یک میلیون تومان حقوق و در یزد تشریف نداشتن منصفانه است؟ » و ...

مهندس میرمحمدی نیز که هنوز پس از گذشت چندین «صد رورز» از عمر صدارتش در دولت یازدهم بر مسند «استانداری یزد»، همچنان زندگی مجردی را بر سکونت دائمی در این استان ترجیح داده و روزهای پایانی هفته خود را به جای «وقف خدمت به مردم دارالعباده یزد» ، اغلب «وقف خانواده» خود که پایتخت نشین هستند نماید و هر از گاهی برای تثبیت پایه های قدرت خود ـ که گفته می شود از برکت همشهری بودن با نماینده اردکان  دارد ـ و اظهار ارادت خود به رأس فتنه در مأموریت های مختلف به پایتخت نیز به دستبوسی و چاکرخواهی! وی می شتابد، این هفته نیز سر ازپا نشناخت! ( لینک خبر )

با این روش معهود جناب استاندار ، به نظر می رسد در اذهان مردم یزد ، باوجود این که وی که در بسیاری از مراسم های بزرگ استان حضور ندارد ؛ اما در سریع ترین زمان ممکن و با دستور اکید به مدیران زیرمجموعه استان، «پادویی رأس فتنه» را بر « خدمتگزاری مردم دارالعباده» ترجیح داده است.

پس از انتشار خبر این ملازمت جناب استاندار با «رأس فتنه» در یک بازدید ساده در رسانه ها ، برخی افراد که در پرونده سیاه امنیتی خود ، ملازمت با سرکردگان گروهک تروریستی « مجاهدین خلق» (مناقفین) و همچنین دستگیری ، محکومیت و زندان چندین ماهه به واسطه اقدام بر علیه امنیت ملی و ... را در دو فتنه ( منافقین و فتنه 88 ) با افتخار! به یدک می کشند ، در یادداشتی دیکتاتور مآبانه و فرار روبه جلو در شبکه های مجازی و برخی رسانه های اصلاح طلب استان ، بدون اشاره به سوابق تیره خود در هتاکی بر علیه سران و نهادهای انقلابی ، چنین درخواست کردند : « یک تقاضای جدی از مسئولان قضایی: فضای رسانه ای استان یزد را از لوث هتاکی هتاکان پاکسازی کنید» !!

وی در ادامه در حرکتی «لمپنیسم» ، این چنین خواستار راه اندازی کمپینی عجیب شد :

« در پی اهانت و هتاکی سایت معلوم الحال افراطی یزد به فرزند فاضل و با تقوای امام و استاندار پرتلاش یزد، برخی افراد در فضای مجازی با راه اندازی کمپین از واژه نامناسبی که سایت مزبور به کار برده استفاده نموده اند و آورده اند که «کمپین حمایت از حرکت اخلاقی استاندار یزد؛ اگر مشایعت فرزند فاضل، باتقوا و متعهد حضرت امام(ره) پادویی است .... پس من هم یک پادو هستم.»!!!

به محض انتشار راه اندازی این کمپین در شبکه های مجازی ، عده قلیلی که همواره چشم و گوش بسته با هر حرکتی همراه می شوند، به این کمپین پیوستند؛ اما به سرعت موجی از انتقادها و فحاشی های اصلاح طلبان به سمت نوع ادبیات و اهداف افراد محرک این کمپین سرازیر شد و جمعی هم این توع حرکات را موجب « خودزنی سیاسی اصلاح طلبان استان» و «حرکتی عوامانه» قلمداد کردند.

البته اکثر مردم استان دارالعباده یزد ، هوشیار بوده و از افتادن در دام چنین شیادان سابقه داری که به جای « حق گرایی» و « حقیقت جویی»، «شخص گرا» و «شخصیت گرا» هستند را نخواهند خورد و همواره همچون « ولی امر» خویش ، « فتنه» و « فتنه گران» را خط قرمز نظام می دانند و بر این صراط مستقیم نظام مقتدر اسلامی و «ولایت» پای خواهند فشرد و افتخار «مطیع ولایت» بودن را بر «پادویی فتنه کران» ترجیح می دهند.

«بِعَونِ اللهِ وَفًضلِه»

نویسنده: مرصـــاد بصیــر