جناب مدیرکل! با «محکومان امنیتی» رسانه ها، «برخورد امنیتی»کنید!
یزد رسا، اخیراً آقای پاک طینت مدیرکل روابط عمومی استانداری یزد در گفتگو با نشریه بشارت نو در پاسخ به این سوال که هنوز فشارهایی از مراکز یا افراد ذی نفوذ به رسانه ها وارد می شود و قطعاً این فشارها، اهل قلم را به خودسانسوری یا انفعال می کشاند گفته است:
«توجه داشته باشید که در این کشور تا قبل از پیروزی انقلاب، تجربه 2500 سال حکومت استبداری و ترویج روحیه اقتدار گرایی را داشته ایم و این روحیه در برخی از افراد نهادینه شده است و به سطح تحصیلات، موقعیت اجتماعی و موقعیت سیاسی هم ربط ندارد هر کسی در جایگاه خود می تواند این روحیه اقتدارگرایانه، البته از نوع منفی آن را داشته باشد و نباید توقع زدوده شدن این فرهنگ از اذهان عمومی را، در یک دوره چند ساله داشته باشیم.
مهم این است که در مسیر افزایش آزادی های مشروع شهروندی گام برداریم و جامعه را به سمت و سوی تمرین دموکراسی سوق دهیم و البته چون رسانه ها به عنوان رکن چهارم دموکراسی نقش بسیار مهمی در این خصوص دارند، طبیعی است که از بخش های دیگر جامعه، بیشتر مورد هجمه اقتدارگرایان قرار می گیرند.»
وی در پاسخ به ادعای دیگر این خبرنگار که «ولی این افراد یا مراکزی که شما معتقدید بنا به روحیه اقتدارگرایی این حرکات سلبی را دارند، در برابر حرکات غیر قانونی برخی از رسانه های همسو با خودشان، سکوت اختیار می کنند» در پاسخی عجیب می گوید:
«اتفاقاً همین برخورد دوگانه آن ها در برابر یک پدیده مشترک، برآمده از همان روحیه اقتدارگرایی است به عبارتی این ها درد دین، درد اجتماع و حتی درد انقلاب هم ندارند(!) و صرفاً اگر حوزه اقتدارگرایی خود را در حال کوچک شدن و محدود شدن ببینند عکس العمل نشان می دهند و فریاد وا اسلاما و وامصیبتا سر می دهند ، در حالی که ای بسا از طرف افراد یا رسانه های مورد تأییدشان، حرکاتی به مراتب ناهنجارتر سر بزند و سکوت اختیارکنند و حتی در مواقعی دست به توجیه بزنند».
مدیرکل روابط عمومی استانداری در بخش دیگری از گفتگوی خود گفته است:
«برخورد امنیتی، ساده ترین کاری است که یک نهاد حاکمیتی می تواند در قبال بداخلاقی های رسانه ای داشته باشد ولی دولتمردان تدبیر و امید، فقط برای انجام یک سری از امور جاری، این مسئولیت ها را قبول نکرده اند، بلکه قصد فرهنگ سازی نیز دارند و آنچه که به حوزه روابط عمومی مربوط می شود، مباحثی مثل ترویج آزادی های مشروع و قانونی رسانه ها و گسترش فضای نقد در جامعه است که حاضریم هجمه ها را تحمل کنیم ، ولی از راهبردی که برای پیشرفت این کشور به آن اعتقاد داریم، فاصله نگیریم.البته به برخورد امنیتی هم به عنوان آخرین راه حل نگاه می کنیم».
وی تصریح کرده است: «نگاه این دولت متفاوت است و دغدغه های اجتماعی و سیاسی دولت تدبیر و امید، صیانت از حقوق شهروندی، گسترش آزادی های مشروع و قانونی، ایجاد فضای باز گفتگو و عمل در چارچوب قانون است و از دولتی که داعیه دار ترویج این نوع گفتمان است، نباید توقع برخورد مثل گذشته را از او داشته باشیم ».
محتوای گفتگوی مدیرکل روابط عمومی استانداری برای نگارنده چندان تازگی ندارد و مشابه آن ـ هر چند با تعابیر دیگر ـ بارها ازسوی مسوولان دولت یازدهم در رده های گوناگون و رسانه های نزدیک به دولت مطرح شده است.
لذا در این خصوص نکاتی را یاد آور می شویم :
* مدیرکل محترم روابط عمومی استانداری در این گفتگو به افرادی اشاره کرده که آنها را «اقتدارگرا» می نامد؛ اما توضیح نداده که «اقتدارگرایان» مورد نظر وی دقیقاً چه کسانی هستند و در کدام سازمان و نهادی فعالیت دارند!
البته با توجه به برخی قرائن در محتوای گفتگو و پیشینه به کارگیری واژههای «اقتدارگرا»، «تمامیتخواه»، «انحصارطلب» و واژههای مشابه از سوی جناح موسوم به اصلاح طلب در گذشته می توان تا حدودی منظور وی را دریافت.
در حالی که شایسته بود مدیرکل جوان روابط عمومی به جای کلیگویی، به طور دقیقتر مشخصات افراد و یا نهادهایی که آن ها را «اقتدارگرا» می داند، معرفی کند تا خوانندگان آن گفتگو، خود قضاوت کنند که آیا «اقتدارگرایان»(!) مورد نظر، همان گونه که آقای پاک طینت ادعا کرده است، « درد دین، درد اجتماع و حتی درد انقلاب هم ندارند» و «صرفاً اگر حوزه اقتدارگرایی خود را در حال کوچک شدن و محدود شدن ببینند، عکس العمل نشان می دهند و فریاد وا اسلاما و وامصیبتا سر می دهند»؟! یا این که «اقتدارگرا» برچسبی است که با آن ، عناصر خدوم، ایثارگر و امتحان داده در هنگامههای دشوار را به حاشیه برانیم؟!
طبیعی است کلی گویی آسانترین راه برای فرار از پاسخگویی محسوب میشود؛ اما لزوماً به معنای پسندیده ترین گزینه نیست؛ به ویژه این که در اثر کلی گویی ذهنیت برخی مخاطبان به اشخاص و سازمان هایی مخدوش شود.
*آقای پاک طینت در این گفتگو از تلاش دولت برای «ایجاد فضای باز گفتگو و عمل در چارچوب قانون» دم زده و ادعا کرده است «از دولتی که داعیه دار ترویج این نوع گفتمان است، نباید توقع برخورد مثل گذشته را داشته باشیم ».
این سخن جناب مدیرکل اگر چه ظاهری شیرین و جذاب دارد؛ اما افرادی که دستی در فضای سیاسی و رسانه ای کشور دارند، می توانند به خوبی میزان صحت این ادعاها را به وسیله مقایسه رویکرد دولت یازدهم با دولت پیشین ارزیابی کنند.
به عبارت بهتر ادعای جناب پاک طینت مُوّهِم این ادعاست که فضای گفتگو و نقد رسانه ای در این دولت از دولت سابق بهتر است و به همین علت با ادبیاتی تأمل برانگیز می گوید «از دولتی که داعیه دار ترویج این نوع گفتمان است، نباید توقع برخورد مثل گذشته را داشته باشیم»!
هرچند ممکن است در دوران دولت گذشته در برخی مصادیق اعمال سلیقه هایی ناموجه رخ داده باشد و برای مثال طبق ادعای مصاحبه کننده، برخی نشریات مکتوب به دلایلی- شاید غیرموجه ، همچون برخی نشریات خاص با پشتوانه خاص- امکان توزیع در برخی ادارات را نداشته اند؛ اما در رویکرد کلان، نوع نگاه شخص رئیس جمهور و دولت سابق به رسانه ها و احترام به نقادی و منتقدان از چنان استحکام و اتقانی برخوردار است که به مراتب بر نوع نگاه فعلی ترجیح دارد.
کافی است عینک قضاوت های جناحی را کنار بگذاریم و میزان انتقادهای خرد و کلان و توهینهای ریز و درشت به رئیس جمهور و دولتمردان سابق را بررسی کنیم و واکنش شخص رئیس جمهور سابق و دولتمردانش را در مقایسه با واکنش های روحانی و دولتمردانش و بالتبع در استان به مقایسه بنشینیم.
رئیس جمهور سابق علیرغم این که تعدادی به ظاهر دانشجو در جلسه سخنرانی اش، عکس وی را در محیط دانشگاه به آتش کشیدند، نه تنها از کوره در نرفت؛ بلکه با لبخند و خونسردی با این رخداد سخیف روبرو شد.
رئیس دولت سابق همچنین علی رغم برخورداری از پشتوانه آرای بی نظیر 24 میلیونی و پایگاه اجتماعی بسیار قوی تر در مقایسه با دکتر روحانی، هیچگاه منتقدان داخلی را با برچسب هایی نظیر« بزدل» و «ترسو» مخاطب قرار نداد و آنان را «به جهنم» حواله نداد!
در زمان دولت سابق، رسانه ها به راحتی رئیس جمهور و دولت و برنامه هایش را نقد می کردند و بدتر این که در موارد بسیاری به جای نقد، می کوشیدند تا با ابزار تمسخر و هتاکی، به تخریب وجهه دولت و رئیس جمهور بپردازند؛ اما فضا به گونه ای بود که به طور معمول، از عواقب این رفتارهای غیراخلاقی خود واهمه نداشتند و شرح صدر رئیس جمهور، آنان را به تداوم رفتارهای گاه ناجوانمردانهشان تحریک می کرد.
حتی در یکی از آخرین کنفرانس های خبری هنگامی که خبرنگار یکی از رسانه ها انتقادهای تند و تیزی را با چاشنی ادبیات آن چنانی نثار منتخب ملت کرد، وی نه تنها ذره ای عصبانی نشد، بلکه با لبخندی به یادماندنی و با سخنانی از سر محبت و صمیمیت خطاب به آن خبرنگار گفت :«تنها جلوی احمدی نژاد می توانید این گونه سخن بگویید» و واقعیت هم همان بود.
بنابراین کلی گویی و قرارگرفتن پشت تعابیری همچون «از دولتی که داعیه دار ترویج این نوع گفتمان است، نباید توقع برخورد مثل گذشته را داشته باشیم»، نمی تواند واقعیت ها را پنهان سازد.
البته این همه به معنای نادیده گرفتن برخی ضعف ها در زمینه انتقادپذیری دولتمردان گذشته نیست؛ بلکه به معنای ضرورت انصاف در قضاوت هاست.
* به عنوان نمونه ای دیگر از فضای واقعی آزادی ادعایی در رسانه ها می توان به رویکرد دو گانه وزارت ارشاد در قبال نشریات اشاره کرد.
برای مثال، روزنامه بهار در آبان 1393 در مقاله ای اساس امامت و ولایت حضرت علی(ع) را زیر سوال برد؛ اما علی رغم اعتراض های فراوان، وزارت ارشاد سکوت پیشه کرد، تا این که هیأتنظارت بر مطبوعات رأی به توقیف روزنامه داد و شگفت این که این توقیف، موجب ابراز تأسف وزیر ارشاد شد!
این در حالی است که در دولت سابق ، وقتی هفتهنامه «یالثاراتالحسین» توقیف شد، وزیر ارشاد نه تنها ابراز تأسفی نکرد؛ بلکه ادعا کرد: «آن چه در چندین شماره اخیر این نشریه بررسی کردیم مشحون از نشر اکاذیب، توهینهای بسیار بارز به مقامات کشور است. در این نشریه نوعی لمپنیسم در بهکارگیری کلمات و ادبیاتی در سطح بسیار سخیف و زشت مشاهده میشود. مجموعه عواملی بوده است که موجب توقیف نشریه یالثارات شد... این هفتهنامه در شأن جمهوری اسلامی نیست.»
*بعد دیگر سخنان جناب پاک طینت که برای مردم ما قبال تأمل است، تهدیدی است که در خصوص رسانه های منتقد کرده اند: « به برخورد امنیتی هم به عنوان آخرین راه حل نگاه می کنیم »!
سئوال مردم این است که مگر یکی از شعارهای اساسی جناب دکتر روحانی، رئیس «دولت راستگویان» در ایام انتخابات « برداشتن سایه امنیتی از نهادهای فرهنگی و رسانه ها » نبود؟!
چه اتفاقی رخ داده که مدیرکل جوان روابط عمومی استان را به وحشت انداخته و تاب تحمل انتقاد از کف داده و به این زودی منتقدان را به برخورد امنیتی تهدید می کند؟!
*اگر فرض بر «برخورد امنیتی» با رسانه هاست، چرا رسانه های متخلف که به جریان دفتر روابط عمومی استانداری و برخی مدیران استان در متشنج و رادیکال کردن فضای استان به نفع این جریان خاص و کم مخاطب دخالت دارند،تاکنون مصونیت داشته اند؟!
چرا افرادی که در با درج مطلب در سایت و وبلاگ خود در ایام فتنه 88 دستگیر شده و یا محکوم شدند و یا به رغم ممنوعیت مصوبه شورای امنیت ملی، با نصب تصویر فتنه گران در معابر عمومی ـ با لوگوی سایت کم مخاطب خود ـ مردم و شورای تأمین شهرستان و استان را درگیر حرکت کودکانه و غیرقانونی خود کردند و یا افرادی که یار غار( ر . ح ) کارشناس فراری شبکه بهایی BBC بوده و هستند و سابقه محکومیت و دستگیری در شورش های خیابانی سال 88 را در پرونده دارند ، امروز در کنار شما لانه کرده اند و مسئولان ارشد استان به جای برخورد با این افراد متخلف ، در کمال ناباوری ، به خاطر خوش خدمتی به آنها «پست دبیر شورای اطلاع رسانی استان»! هدیه می دهند ؟!
*راستی چرا افرادی که سابقه زندان و محکومیت امنیتی و ... در پرونده سیاه خود دارند ، امروز در کنار شما رشد کرده و در جلسات خصوصی ، سایت ها و وبلاگ های منتسب به حامی مقامات ارشد استان و حتی در شبکه های مجازی ، اقدام به خط دهی رسانه ی برای فشار بر نیروها و رسانه های حزب اللهی استان می کنند و شما به جای «برخورد امنیتی » همچنان در برابر تخلفات آنها سکوت اختیار کرده و گاه آنها را مورد تفقد و تشویق قرار می دهید ؟!
*اینک که عمر صدارت شما بر این مسند حساس رو به پایان است ، کمی هم در عقبای خویش اندیشه کنید که «انصاف» و «صداقت» و «تقوا » کارساز است . .
به هر روی سخن در این باره بسیار است و این مقال را مجال پرداختن بیش از این نیست؛ چه این که در صورت واکاوی ادعاهایی همچون وضعیت برتر نقد و آزادی بیان در دولت یازدهم و مقایسه آن با رویکرد دولت سابق، مثنوی هفتاد من کاغذ شود...
وَالامرُ الیکُم
وَالعاقِبهُ لِلمُتَّقین
نویسنده: مهدی باغیانی
Related Assets:
گفتگو
| |
| |
| |
| |
|