یزد آوا به نقل از یزد رسا، با مروری بر ادبیات این روزهای دولت آقای روحانی و دیپلماسی های "یهویی، اتفاقی و احتمالا عکس های سلفی همینجوری!" وزیر امور خوارجه در آینده، به خوبی می توان به پشت پرده دیپلماسی جاری دولت پی برد. دیپلماسی که اگرچه در ظاهر به دنبال حل مسائله هسته ای از راه برجام است، اما آنچه پی‌درپی در حال تایید شدن است این است که برجام بخشی از یک برنامه بزرگ‌تر است و برای طرف آمریکایی ـ و برخی در دولت روحانی نیز - فقط تا جایی ارزش دارد که تکمیل‌کننده پازل بزرگ‌تر «شکستن قبح رابطه با آمریکا» در ایران باشد.

تلاش برای تغییر ادبیات نسبت به آمریکا در دولت روحانی، کمرنگ کردن و حذف شعار "مرگ بر آمریکا" از سوی اشخاص و جریانات نزدیک به دولت اعتدال و یا درهمین مورد آخر-دیدار کاملا! اتفاقی ظریف و اوباما در راه روهای سازمال ملل همه و همه نشان از یک اراده مخفی برای تغییر سیاست های جمهوری اسلامی نسبت به رفتار در قبال آمریکا است.

"حسن روحانی(یکسال پیش در چنین روزهایی): در شب عاشورا، امام حسین (ع) خیمه‌ای برپا کرد و عمر سعد را به مذاکره دعوت نمود ... در آن شب، ساعت‌ها با عمر سعد مذاکره کرد تا نتیجه رویارویی آنان به جنگ ختم نشود".

"هاشمی رفسنجانی: مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ا"

کاملا واضح است که دولت در حال نگهبانی از زیرساخت رابطه با آمریکاست بدون اینکه به افکار عمومی توضیح بدهد در ازای به حراج گذاشتن سرمایه انقلابی و اعتبار ملت ایران مشخصا چه دستاوردی جز تعطیلی حقوق ملت یا تحقیر شدن توسط حکومت جاهلی عربستان سعودی به دست آورده است؟ پرسش دیگر این است که به تعبیری دیپلماسی ابن روزهای دولت روحانی که همان "نگه داشتن پا لای در است" با هدف رفع گرفتاری مردم در حال انجام است، پس چرا آقای سردرمدار این جریان باید پس از توافق اولیه در تلویزیون ظاهر شود و بگوید: «انتظارها خیلی بالا رفته، توقع نداشته باشید مشکلات به این زودی‌ها حل شود»! ؟

"حدود 2 ماه قبل، چند روز پس از اعلام برجام، وقتی یک مقام مسؤول در جلسه‌ای خصوصی به مخاطبانش گفت: «اشتباه نکنید! بزرگ‌ترین دستاورد این دو سال مذاکره، برجام نبوده بلکه شکل‌گیری یک زیرساخت ارتباط با آمریکا بوده است» - و این خبر عمدا به بیرون درز داده شد - کمتر کسی توانست به عمق مساله پی ببرد. این سخن، مستقیما موید آن تئوری بود که مدت‌ها پیش از اعلام برجام به جد معتقد بود تبعات فراهسته‌ای و فرامتنی برجام بسیار مهم‌تر از چیزی است که درون متن نوشته شده و اساسا بخش عمده خطر متن به دلیل «بستر»ی است که قرار است این متن در آن بنشیند و اجرا شود." (مهدی محمدی 8/7- وطن امروز)

این در حالی است که رهبری انقلاب بارها و بارها در سخنرانی های خود به خطر نفوذ آمریکایی ها و نقشه آن ها برای نفوذ فرهنگی، سیاسی و اقتصادی از راه مذاکرات تاکید داشته اند که در آخرین سخرانی خود، در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صراحتا به بیان نکاتی پیرامون طرح مسئله مذاکره با شیطان بزرگ- آمریکا پرداختند و آب پاکی را بر دست کسانی که چه از روی ساده اندیشی و سهل انگاری و چه از روی هوی نفسانی در صدد رابطه برقرار کردن باام الفساد جهان- آمریکای جنایتکار هستند، ریختند.

رهبر انقلاب اسلامی با انتقاد از عده ای سهل انگار و سهل اندیش در داخل که متوجه ابعاد و عمق این موضوع نیستند، افزودند: در کنار این افراد سهل اندیش، بی خیالان جامعه و افرادی هم هستند که به مصالح و منافع ملی کشور هیچ اهمیت و توجهی ندارند.

نکته قابل توجه این است که چرا دولت روحانی، از شخص رئیس جمهور گرفته تا دستگاه وزارت خوارجه و اشخاص نزدیک به دولت که خود را پدرخوانده نظام و دولت روی کار آمده می دانند، با توجه به تاکیدات رهبری عظیم الشان باز بر تکرار مواضع خود اسرار دارند و با اتخاذ مواضع ضعیف، در برابر توهین ها و زیاده خواهی های طرف آمریکایی که در این دوساله به وفور انواع و اقسام ان را مردم مشاهده کرده اند باز سر تعظیم فرود می آورند.

براستی چرا بعضی ها نمی خواهند بفهمند!؟ مشکل انقلاب ما از اول تا کنون بر سر همین مسئله بوده است که عده ای همیشه نخواستند بفهمند و با دلایل و توجیهات خود بر رفتار غلط خود ادامه دادند و هزینه برای کشو و نظام تراشیدند و رفتند.

نکند نان بعضی در همین نفهمیدن ها باشد؟ پس تکلیف نان مردم چه می شود؟

ابوالفضل دهقانی اشکذری