امام حسن(ع) میگفت اگر من یار داشتم با معاویه میجنگیدم
حجتالاسلام جواد سلیمانی در گفتگو با خبرنگار یزد آوا گفت: صلح امام حسن علیهالسلام با بنیامیه بود، بنیامیه استکبار جزیرهالعرب بود یعنی یک جریان زرسالاری بود که دنبال براندازی اسلام و حاکمیت اسلامی بود و هم و غمش این بود که اسلام را نابود کند و هیچ باوری هم به عالم آخرت و قیامت و خدا و قرآن نداشت.
اصل در سیره اهل بیت (ع) چالش با دشمن بود نه سازش
وی افزود: اصل در سیره اهل بیت علیهمالسلام چالش با این جریان بود نه سازش، اما چند بار با اینها سازش کردند، یعنی مصالحه و مذاکره کردند؛ یکی صلح حدیبیه بود، یکی در جریان حکمیت بود و سومی هم صلح امام حسن(ع) بود.
عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) اظهار داشت: اهل بیت علیهمالسلام جایی با اینها صلح میکردند که اگر میخواستند جنگ کنند ضربهای که اسلام میدید بیشتر از این بود که صلح کنند، یعنی در سایه صلح خیری نصیب اسلام میشد که در سایه جنگ نمیشد.
سلیمانی با اشاره به مقایسه صلح امام حسن(ع) با مذاکره با امریکا عنوان کرد: امروز برخی برای مذاکره با آمریکا به صلح امام حسن علیهالسلام استناد میکنند و میگویند چون امام حسن(ع) صلح کرد پس ما هم باید مذاکره کنیم؛ حال پرسش این است که آیا واقعا این مذاکره زمان ما شبیه صلح امام حسن(ع) است یا نه؟
وی اضافه کرد: مذاکرهای که در زمان ما انجام شد با استکبار جهانی بود که او هم دنبال براندازی حکومت اسلامی است و از این منظر شبیه آن دوران است، اما بین این دو، تمایز جدی و اساسی وجود دارد.
این کارشناس تاریخ اسلام یادآور شد: کسانی که پیشگام مذاکره بودند تلقیشان این بود که با مذاکره میتوانیم به اهداف و آرمانهای خودمان برسیم که تحریم برداشته شود و وضعیت جامعه بهتر شود؛ اما این تلقی غلطی بود که نوعی امید به دشمن و تصور مثبت داشتن نسبت به دشمن در آن بود و اینکه میگفتند امریکا گرگ نیست گاو است، نشان میداد که ارزیابی و محاسبهشان نسبت به دشمن اشتباه بود، فلذا مذاکره کردند و در این مذاکره چیزی عاید ما نشد و اینگونه نبود که حکومت اسلامی از این بحران تحریم نجات پیدا کند.
امام حسن(ع) گفت اگر من یار داشتم با معاویه میجنگیدم
سلیمانی خاطرنشان کرد: لذا مذاکره با آمریکا مثل صلح امام حسن (ع) نیست چرا که امام حسن (ع) دشمن را خوب میشناخت و تا آخرین لحظات میفرمود اگر من یار داشتم میجنگیدم و ایشان خطاب به لشکریانش گفت بجنگیم یا صلح کنیم؟ که آن ها گفتند صلح کنیم؛ حضرت فرمود شما در صفین وقتی به میدان جنگ میرفتید آخرت برایتان اصل و دنیا فرع بود اما الان دنیا برایتان اصل و آخرت فرع شده است. که این نشان میدهد که حضرت کار آنها را قبول نداشت و ارزیابیاش نسبت به دشمن غلط نبود.
وی تصریح کرد: بعد از اینکه امام صلح را انجام داد، وقتی معاویه به او گفت برو با خوارج بجنگ، مضمون فرمایشات امام در پاسخ این است که اگر من بخواهم بجنگم اول باید با تو بجنگم نه با آنها، که این به وضوح نشان میدهد ماجرای صلح امام حسن(ع) با بحث مذاکرهای که آقایان مطرح میکنند تا چه حد متفاوت است.
عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) تأکید کرد: اینطور نیست که صلحی که امام حسن علیهالسلام انجام داد با ارزیابیهایی که اینها امروز از دشمن دارند، یعنی امید به دشمن باشد، یا اینکه از روی رغبت باشد؛ نه ابدا اینگونه نبود. در حالی که آقایان امروز از روی رغبت میرفتند با دشمن مذاکره میکردند و اقدام امام حسن(ع) و اقدام امروز آقایان تمایز جدی و اساسی دارد.
سلیمانی اظهار داشت: اما اینکه چرا رهبر انقلاب اجازه مذاکره دادند و آنجا چرا امام حسن به صلح ورود کردند این بخاطر این بود که هر دو ارزیابیشان از دشمن یکسان بود، بهطوریکه امروز هم رهبر انقلاب فرمودند که به این دست چدنی که با پوشش مخمل دراز شده، دل نبندید.
رهبر انقلاب اجازه مذاکره دادند تا برای جامعه اتمام حجت شود
وی ادامه داد: هم امام حسن(ع) و هم امروز رهبر انقلاب دیدند جامعه به نقطهای رسید که احساس میکند که ولایت دارد در برخورد با جریان معارض زمانهاش لجبازی میکند؛ عدهای از سیاسیون مردم را به جایی رساندند که مردم احساس کردند بنیامیه و الان هم امریکا یک رقیب در خور تعامل است و نه دشمن درخور تقابل، که اینجا وظیقه ولی این است که جامعه را هدایت کند.
این کارشناس مذهبی اضافه کرد: اصلا ماهیت حکومت ولی -چه معصوم و چه غیرمعصوم- ماهیت استبدادی نیست و حتیالمقدور باید با هدایت کاری کند وعقل مردم را سرجایش بنشاند. اما حسن (ع) برای اینکه به آنها بفماند این حرکت درست نیست و برداشتشان از معاویه و بنیامیه غلط است، مفاد صلحنامه را امضا کرد، بعد که معاویه یکی یکی آن را نقض کرد، جامعه خودش به سمت امام حسن(ع) آمد و گفتند بیا بجنگیم ما اشتباه کردیم.
سلیمانی خاطرنشان کرد: در زمان ما هم رهبر انقلاب برای اینکه جامعه را روشن کنند که آمریکا قابل اعتماد نیست فرمودند اگر در این مذاکرات به نتیجه برسید رشد اقتصادی ایجاد میشود و اگر هم نرسید اتمام حجت میشود و الان شاهدیم که این اتمام حجت برای مردم صورت گرفت و ما یک نوع وحدتی را در تقابل با امریکا در جامعه خودمان می بنیم که این حکمت این بود که چرا ولی اجازه مذاکره داد.
وی تأکید کرد: این در تاریخ برای ما دارای عبرت بزرگی است و آن اینکه ما باید ببینیم تشخیص ولی چیست، چون اگر بنا باشد سیاسیون جامعه و آحاد جامعه همه چیز را بفهمند و همه چیز را تشخیص بدهند دیگر به ولی نیاز نیست، ولی را گذاشتند برای زمانی که شبهه میشود و لذا جامعه نباید به سمتی برود که فریب سیاسیون را بخورد و چیزی را بر ولی تحمیل کند، این به خیر و صلاح جامعه نیست چرا که موجب عقبافتادگی میشود و جامعه زیان میبیند.
انتهای پیام/
گفتگو
| |
| |
| |
| |
|