به گزارش یزد آوا؛ یکی از عوامل پایداری و ثبات اعتماد عمومی نسبت به نظام سیاسی و دولت مستقر احساس رضایت شهروندان به برقراری عدالت و مساوات در جامعه است؛ این احساس برقرای مساوات در جامعه تا بدان جا دارای اهمیت است که حتی قادر است سرنوشت دولت ها و نظام های سیاسی را و محتوای صفحات تاریخ را تغییر دهد.

در همین راستا همه نظام های سیاسی و دولت های مستقر تلاش فراوانی برای ایجاد و استمرار احساس عدالت و مساوات بین شهروندانشان صورت می دهند تا با اینکار بقای خود و نظام سیاسی را تضمین کنند. در همین راستا قواعد و قوانین متعددی نیز مورد استفاده قار می گیرد تا این روند مساوات و عدالت در جامعه مورد خدشه قرار نگیرد. برای مثال دولت ها با به کارگیری برخی قوانین مالیاتی چون قانون مالیات های تصاعدی تلاش می کنند تا از اوج گرفتن فاصله طبقاتی که مستقیما عدالت در جامعه را به خطر می اندازد جلوگیری کنند.

این موارد خود به خوبی گویای اهمیت تضمین عدالت و و اعتماد عمومی مردم به نظام و دولت حاکمه است. 

این موارد وقتی در کنار بحران فیش های نجومی برخی از مدیران دولت تدبیر قرار گیرد به خوبی می تواند اثرات خود را نشان دهد به صورتی که با اندک گشت و گذاری در سطح جامعه و صحبت با اقشار مختلف مردم می توان از نارضایتی عمومی به روند پرداخت های نجومی به برخی مدیران و آفات همراه آگاه شد به گونه ای که این آفات را می توان به سبب خدشه به اعتماد عمومی به نظام منکری غیرقابل بخشش دانست.

موضوع فیش های نجومی برخی از مدیران دولت تدبیر آن هم در زمانی که بسیاری از شاخص های اقتصادی کشور از وضع بد اقتصادی مردم حکایت دارد به خودی خود قادر است اثرات منفی بیشتری را بر کشور،نظام و جامعه وارد آورد.

در همین رابطه دولتمردان علی رغم آگاهی از اثرات خطرناک چنین امری نه تنها مدیران نجومی بگیر را مورد انتقاد و پیگرد قرار ندادند بلکه در مقابل مطالبه ای عمومی مبنی بر برخورد با نجومی بگیران گارد گرفته و رسما به دفاع از مدیران خاطی پرداخته و در انتها سعی کردند با طرح مباحث فرعی چون بحران کنسرت ها جو عمومی را به سمت و سویی دیگر منحرف کنند.

دولت در راستای برنامه ادعایی خود برای برخورد با روند غیرقانونی پرداخت های نامتعارف سقف 20 میلیون تومانی را برای دریافتهای مدیران درنظار گرفته است؛ موضوعی که با اندکی تامل می توان از ناعادلانه بودن آن نیز آگاهی یافت. برای مثال می توانیم به زندگی اقشاری اشاره کنیم که برای گذران زندگی روزمره خود نه تنها در مشت  سختی اند بلکه شب های متمادی با گرسنگی و نگرانی از فردای سیاه صبح می کنند. 

در همین رابطه سایت اردکان گویا مصابه ای با یکی از این خانواده ها صورت داده است که در ادامه می خوانیم:

در گذر از شهر اگر در گوشه پیاده روها به اشخاص پیاده نگاه کنی گاهاً جلوه ای جدید را مشاهده خواهی کرد. پیرزنی که با بدنی ضعیف کیسه ای بزرگ بدست دارد و برای کسب رزق حلال ضایعات اطراف شهر را جمع می کند تا روزی بخش سفره خالی نوه های یتیمش که مدتی است سرپرست شان شده باشد.

با انتشار تصویر این پیرزن در اینستاگرام و فضای مجازی موجی تازه در مردم شهر اوج گرفت. بدین واسطه به سراغ وی رفتیم تا گزارشی را تهیه کنیم . به سمت خانه اش رفتیم و پس از کسب اجازه از تهیه گزارش،  درب را به رویمان گشود.
داخل اتاقی محقر شدیم.

با لیوان چای مهمانش شدیم و لب به سخن گشود:

نازبی بی یوسفی هستم ، شوهرم 23 است که فوت شده و با کمک پسرهایم چرخ های زندگی را چرخاندم ولی روزگار سردی بار دیگر روی خشن خود را به من نشان داد و دو پسرم در سانحه رانندگی جان خویش را از دست دادند. عروس هایم پس از مدتی فرزندانشان را پیش من گذاشتند و به دنبال خوشبختی خویش رفتند.

حال من هستم و یتیمان 8 ساله ، 5 ساله و 3 ساله!

شهرمان  شهرستان نهبندان واقع در خراسان جنوبی است و مدت دو سال است که به  شهر اردکان آمده ام تا بتوانم مخارج زندگی را تامین کنم از همین رو به جمع آوری ضایعات روی آوردم. قبلا در مرغداری مشغول بکار بودم تا اینکه دستم شکست و تحت عمل جراحی،  پلاتین در دستم گذاشتند  و از کار اخراجم نمودند.

نازبی بی در ادامه گفت : از فروش ضایعات حدودأ هفته ای 50 هزار تومان در آمد دارم.  مردم کوچه و بازار که از وضعم آگاهند برای نوه هایم کیف و کتاب مدرسه می خرند و کمک هایی نیز می کنند و گاهی غذای پخت شده برای سفره خالی ام می آورند . از همه بندگان خوب خدا ممنون هستم.

ناز بی بی در مورد منزل مسکونی خود نیز گفت : این خانه را خواهر زاده ام کرایه نموده و با هم اجاره اش را می پردازیم.

این تنها گوشه ای از شرایط اقشار پایین جامعه است؛ اقشاری که صدایشان در مقابل بانگ نجومی بگیران غارت گر بیت المال به جایی نمی رسد و در فقر و تبعیض عامدانه دولتمردان آینده بدتری را به انتظار نشسته اند.

انتهای پیام/