به گزارش یزد آوا به نقل از رهیاب نیوز، فیش‌های نجومی دولت یازدهم به راحتی می‌تواند فرق بین مردم عادی جامعه با یک مدیر اجرایی در دولت تدبیر و امید را نشان دهد توصیه می کنیم اگر قلبتان درد می کند این هشت سکانس را نخوانید.

سکانس اول

1- زینب جانش را از دست داد چون خانواده‌اش پولی در بساط نداشتند. 7 سال زندگی این دختر با بیماری سپری شد و پدرش می‌گفت: دکتر نبردمش چون من اگر معجزه کنم فقط نان خانواده‌ را تأمین می‌کنم.

زینب به «هیدروسفالی» مبتلا بود و علی‌رغم اینکه مسئولان از بیماری این کودک 7 ساله خبر داشتند اما چون زینب شناسنامه نداشت، برایش کاری انجام ندادند تا این دختر خرداد امسال جانش را از دست دهد.

زینب ارزش پول و شناسنامه را نمی‌دانست، اما تنها آرزویش نشستن روی نیمکت‌های مدرسه‌ای بود که خواهرانش به دلیل نداشتن شناسنامه از نشستن روی آنها محروم شدند.

سکانس دوم

2- مقتدایی در روز تودیعش تازه یادش افتاد که خوزستان پدرخوانده هایی دارد که بر ثروت استان چنبره زده اند استاندار سابق خوزستان در توضیح صحبت‎‌هایش گفت: برخی از خوزستانی‌های تهران نشین اجازه تزریق منابع مالی به خوزستان را نمی‌دهند در صورتی که این افراد در شهرهایی متولد شدند که جزو محروم‌ترین مناطق خوزستان هستند.

سکانس سوم

3- روستاهای سادات حسینی از روستاهای اطراف سد کارون 3 هستند که راه‌ ارتباطی خشکی ندارند و در چند سال گذشته به دلیل ایمن نبودن مسیر تردد(تردد با بارج) این روستا حوادث ناگواری در این منطقه رخ داد. یکی از این حوادث مرداد 92 بود که یک مینی بوس در دریاچه سقوط کرد و 16 نفر از اهالی روستا را در این دریاچه غرق کرد.

سکانس چهارم

4- جلال سجادی از اهالی روستای سادات حسینی مخترع جوان خوزستانی که به دلیل دیدن ناملایمات مسئولان تا ترکیه رفت اما تماس مادر پیرش او را به کشور بازگرداند. سجادی در دوران دانشگاه پول خرید برخی از وسایل نقشه کشی را نداشت و مجبور به ساخت آنها می‌شد و در نهایت توانست پهباد بدون سرنشین با قابلیت امداد، نجات و شناسایی را اختراع کند.

سکانس پنجم

5- سید صفدر حسینی از اهالی روستای سادات حسینی در فاصله سال‌های ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۶ مشاور رئیس سازمان برنامه و بودجه بود و در سال ۱۳۷۶ به‌عنوان استاندار چهارمحال و بختیاری منصوب شد. وی در سال ۱۳۷۹ معاون امور تولیدی سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور شد و در سال ۱۳۸۰ در کابینه دوم دولت اصلاحات، عهده‌دار وزارت کار و امور اجتماعی شد. حسینی در سال ۱۳۸۳ نیز وزیر امور اقتصادی و دارایی شد و تا پایان دولت هشتم در این سمت بود. وی در سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۵ ریاست صندوق توسعه ملی را بر عهده داشت و تیر امسال به دلیل دریافت حقوق‌های نجومی از سمت خود استعفا داد.

سکانس ششم

6- سیده فاطمه حسینی متولد ۱۳۶۴چهره سیاسی اصلاح طلب و نماینده مردم تهراندر دهمین دوره مجلس شورای اسلامی است؛ او دختر سید صفدر حسینی است. حسینی فارغ التحصیل رشته مهندسی مکانیک و یکی از فعالان بازار سرمایه تهران است که در سال 90 به همراه همسر خود یک صرافی را افتتاح کرد.

در فیش حقوقی پدر فاطمه حسینی مشخص شد که سید صفدر برای اوقات فراغت فرزندان، کمک هزینه خرید لباس، خرید خوار و بار و یارانه غذا حقوق دریافت می‌کند و به همین دلیل در جلسه علنی روز یکشنبه 13 تیر به دفاع از خود، پدر و همسر خود پرداخت. نکته حائز اهمیت در این نطق، آن بود که حسینی برای پاسخ به وزیر ارتباطات پشت تریبون ایستاد ولی به دفاع از خود و خانوده‌اش پرداخت.

سکانس هفتم

7- هزینه برگزاری یک دقیقه علنی مجلس 17 میلیون و 800 هزار تومان است. فاطمه حسینی در نطق خود در دفاع از حقوق نجومی پدرش در حدود 5 دقیقه صحبت کرد که در مجموع 89 میلیون تومان هزینه این نطق می‌شود.

سکانس هشتم

8- به نظر می‌رسد فاصله طبقاتی دختر «عوده» و دختر «سید صفدر» در اینجا به خوبی نمایان است که شاهکار عوده نان خالی درآوردن برای خانواده و شاهکار سید صفدر دریافت یارانه غذا برای حقوق 57 میلیونی خود است؛ در روزگاری که سیده فاطمه حسینی، صاحب یک صرافی در تهران، نماینده مردم تهران در مجلس دهم و دختر سید صفدر حسینی یارانه غذا و حق اوقات فراغت دریافت می‌کند یک دختر 7 ساله در جنوب خوزستان و شهرستان هویزه در آرزوی تحصیل و دست و پنجه نرم کردن با بیماری هیدروسفالی، به دلیل نداشتن پول جان خود را از دست می‌دهد.

انتهای پیام/