به گزارش صبح مهریز؛ حاج محمد بابایی، متولد سال 1320 و مسن ترین راننده مهریز است. وی در جوانی ساکن تهران بود و در سال 1341 گواهینامه پایه دو خود را در تهران دریافت کرد و راننده تاکسی کرایه ای شد. در سال 1354 تاکسی خود را فروخت و با خرید یک دستگاه بنز 7 تن راننده ترانزیت شد و در جاده تهران- بندرعباس مشغول به کار شد و تا زمان بازنشستگی این حرفه را ادامه داده است. با این راننده پیشکسوت، گفتگویی ترتیب داده ایم که با هم می خوانیم:

حاج محمد بابایی در گفتگو با خبرنگار صبح مهریز به اوایل کار خود اشاره کرد و گفت: قبل از انقلاب رانندگی را با یک دستگاه بنز 7 تن شروع و بعدها با بنز 10 تن ادامه دادم. در دوران انقلاب برای مدتی از کار رانندگی دست کشیدم و برای ورود امام دوشادوش مردم فعالیت می کردم و پای سخنرانی های علما و بزرگان می نشستم.

مسن ترین راننده مهریز که خود شاهد وقایع بسیاری در قبل و بعد از انقلاب بوده است با اشاره به تحقیر ایرانی ها در آن زمان از سوی غربی ها و مستشاران آمریکایی ادامه داد: الحمدالله بعد از انقلاب، ایرانی ها عزت از دست رفته خود را به دست آورد. در زمان رژیم پهلوی مستشاران آمریکایی بر همه امور مملکت تسلط داشتند و دخالت می کردند حتی نظامیان عالی رتبه ایران حقیقتاً نوکران مستشاران آمریکایی بودند و در برابر تحقیر و دخالت آنها سکوت و تحمل می کردند.

وی با بیان پیشینه شرارت های آمریکا و حقارتی که بر ایران و ایرانی تحمیل می کردند یادآور شد: آمریکایی هایی که برای حفظ منافع آمریکا در ایران ساکن بودند، حق توحش می گرفتند. به بیانی دیگر، در فیش حقوقی آنها مبلغی را بابت تحمل (به تعبیر آنها مردم وحشی) ایران دریافت می کردند!

این راننده پیشکسوت با اشاره به بددهنی و ناسزاگویی آمریکایی ها نسبت به ایرانی ها اظهار داشت: آنها ما را تحقیر می کردند و برای ما حقوق انسانی قائل نبودند.آمریکایی ها با کلماتی که فهمیدنش کار سختی نبود به ایرانی ها اهانت می کردند.

وی افزود: تکنیسین های آمریکایی به ایرانی ها آموزش نمی دادند تا مبادا ایرانی یاد بگیرد و به استقلال و خودکفایی دست پیدا کند.

بابایی گفت: ما از آمریکا دل خوشی نداریم چون آنها برای ایرانی دل نمی سوزانند و گذر زمان نیز این را ثابت کرده است و این بی حرمتی ها و جسارت های آنها فراموش شدنی نیست. در حال حاضر نیز آنها دست از شرارت و تحریم مردم ایران بر نداشته اند و تغییر نکرده اند. 

این راننده ترانزیت با ذکر خاطره ای از رژیم شاه، این دست نشانده آمریکایی ها صحبت هایش را ادامه داد: یک بار که از تهران به سمت جنوب در حرکت بودم. مردی چوپان همسفرم شد و قم پیاده شد. او تعریف می کرد در باطلاق های اطراف قم چیزی در میان باطلاق توجه ام را جلب کرد وقتی جلوتر رفتم مردی را دیدم که سر و یکی از دستانش بیرون بود. رفتم و مردم را باخبر کردم و وقتی او را نجات دادیم او گفت ساواک، او و هفت نفر دیگر را در این باطلاق انداخته تا سر به نیست شوند.

وی خاطرنشان کرد: کارمندان دولت قدرت پس انداز نداشتند؛ اما در حال حاضر الحمدالله همگی به سفرهای سیاحتی و زیارتی  می روند و ملک و املاک خریداری می کنند و این اصلا قابل مقایسه با وضعیت کارمندان در دوران قبل از انقلاب نیست.

بابایی با اشاره به سختی های کار رانندگی عنوان کرد: کار رانندگی بسیار سخت و طاقت فرساست اما زیاد به چشم نمی آید. فشارهای روحی و مشکلات عصبی و ضعیف شدن چشم، درد کمر و مفاصل، مشکلات گوارشی و بالا رفتن قند و کلسترول خون و اضطراب و دل نگرانی های مداوم بابت خانواده و بدهی و اقساط وام و بی خوابی و تشنگی و گرسنگی در بیابان ها و مسیرهای دور از شهر و آبادی از جمله بیماری ها و مشکلاتی است که رانندگان با آن دست و پنجه نرم می کنند. به عنوان مثال  برای بعضی بارها مانند تره بار، راننده باید شبانه روز رانندگی کند تا بار سالم و تازه به مقصد برسد.

وی از مشکلات رانندگان حمل و نقل گفت: اوضاع این کار نیز خوب نیست. یک راننده با این همه خرج و مخارج بالا و عدم مکان مناسب برای اسکان و هوای گرم جنوب، مجبور است یک هفته برای گرفتن بار در نوبت باشد و این معطلی و توقف اجباری راننده را دچار مشکلات بسیار و ضرر و زیان زیادی می کند.

این راننده پیشکسوت، مشکل عمده رانندگان را واردات بی رویه تریلی های چینی و هجوم افراد زیادی به این حرفه دانست و یادآور شد: واردات این ماشین ها باعث شده همه راننده شوند و همین امر سر منشأ مشکلات بسیاری برای رانندگان  و باعث سرگردانی آنها شده است و حتی ممکن است بدون بار بازگردند که خسارت و هزینه سوخت و استهلاک ماشین تامین نشده باید بازگردند.

بابایی با ابراز ناراحتی از وضعیت بیکاری جوانان و واردات بی رویه، راه حل را جلوگیری دولت از واردات غیر ضروری دانست و گفت: وارد کردن بعضی اجناس ضروری و قطعات لازم است. اما عده ای خائن با وارد کردن اجناسی که نمونه ایرانی آن را در داخل داریم ، نه تنها به اقتصاد مملکت ضربه می زنند بلکه جوانان را بیکار و ناامید می کنند. به سبب واردات کالاهای غیرضروری، کارخانه ها بسته می شود و جوانان ما بیکار و سربار خانواده ها می شوند و به اعتیاد و مسائل ضد اجتماعی روی می آورند و آمار ازدواج نیز پایین می آید.

وی با ابراز نگرانی و اشاره به اینکه جمعیت افزایش یافته است اما از کار خبری نیست گفت: من به عنوان کسی که سال ها در این مملکت به حرفه رانندگی مشغول بوده ام، در آستانه انتخابات به عنوان یک ایرانی و یک انقلابی به دولت توصیه می کنم برای نجات اقتصاد کشور و حل مشکلات جوانان بیکار، جلوی واردات بی رویه و افرادی که برای منفعت خود و اطرافیانشان، کالاهای غیر ضروری وارد می کنند بایستد و از این امر جلوگیری کند.

انتهای پیام/ج