به گزارش صبح مهریز به نقل از طنین خاتم؛در سال های اخیر هشدارهای زیادی از سوی سازمانها و نهادهای جمعیتی کشور داشته ایم . هشدار هایی که ما را متوجه آینده نه چندان دلچسب برای کشور و مردم عزیزمان می کند .

پیش بینی کارشنان با توجه به روند رو به کاهش رشد جمعیت در کشور حاکی از آن است که در سال 1429 شمسی  از هر 4 نفر ایرانی یک نفر پیر و سالخورده است .

جالب است در کشوری مسلمان نشین با اعتقادات مذهبی راسخ , مردم از فرزند آوری و زاد و ولد هراسان هستند و اینها همه در حالی است که در چندین جای  قرآن کریم (31 اسراء  , 140 و 151 انعام) بر این موضوع تاکید شده است که روزی دهند خداوند است .

به راستی بهانه جویی در مورد مسائل مالی مربوط به  افزایش تعداد فرزندان نادیده گرفتن حکم خدا در این آیات نیست ؟  گمان می کنیم با یک تولد یک دهان گشوده می شود اما با این تولد یک مغز هم متولد می شود .

آیا ارزش این مغز بالاتر است یا آن دهان ؟ تجربه ثابت کرده است که یک مغز متفکر و کارآمد  می تواند هزاران دهان را از گرسنگی نجات دهد . شاید همان نوزادی که مانع تولدش هستیم ناجی یک نسل باشد  . اگر به عقاید خودمان باور قلبی داشته باشیم بسیاری از مشکلات حل خواهد شد . چین با چند میلیارد جمعیت مصداق بارز این موضوع است .

اتکا به مغزها و نیروی کارآمد امروز آنها را در زمره ابرقدرتهای جهان قرارداده است نه ترس از میلیاردها دهان گرسنه . اما خوب است بدانید کمترین نرخ باروری که تضمین کننده بقای خانواده است میزان 2.1 فرزند برای هر زن است .

آماری که در کشور ما به دلیل نامعلوم به 1.6 برای هر زن در سالهای اخیر کاهش یافته است  و این در حالی است که کشورهایی مانند انگلستان , آمریکا  , فرانسه و ... که دارای فرهنگ بسیار ضعیف در بحث خانواده هستند نرخ باروری بسیار بالاتری از ما دارند .

به عقیده کارشناسان اقتصادی و جمعیت شناسی , توسعه اقتصادی یک کشور در گرو رشد جمعیت و افزایش نسل جوان آن کشور است که با این نرخ باروری پایین , چنین توسعه ای در انتظار ما نخواهد بود .  اگرنکات زیر را با دقت بخوانید متوجه خطرات و بحران هایی که درآینده پیش روی ماست خواهید شد .

1 – افزایش رشد جمعیت باعث توسعه اقتصادی خواهد بود . (چین و هند امروز بسیار قدرتمند هستند . ( روابط تجاری 1400 میلیاردی چین و آمریکا و تبدیل شدن چین به یکی از وزنه های اصلی تصمیم گیرنده در معادلات سیاسی اقتصادی واجتماعی منطقه )

2 – کاهش جمعیت =افزایش جمعیت ساخورده =کاهش نیروی کار =افزایش مهاجران خارجی به داخل کشور (رشد جمعیت ما 1.29 و رشد جمعیت اتباع افغان داخل کشور 3.7 یعنی سه برابر و نهایتا یعنی بروز یک فاجعه)

3- افزایش اقلیت های مذهبی و دینی 

 4 – کاهش جمعیت = کاهش توازن نظامی و قدرت بازدارندگی = ایجاد بحران , تهدید و خطر برای کشور( در سالهای اخیر تهدید علیه کشورهای کم جمعیت عملی شده است اما به علت جوان بودن بافت جمعیت ما تهدیدات علیه ما همه ابتر مانده است )

5 – کاهش جمعیت = کاهش نرخ باروری = افزایش تقاضای اشتغال زنان حتی با حقوق های کم به علت کم فرزندی = بیکاری و سرخوردگی مردان

و نهایتا در نمودار توزیع نرمال ضریب هوشی دنیا میانگین بهره هوشی ایرانیان در سال های اخیر به زیر 100 رسیده است .

حجت ناظمیان

انتهای پیام/ج