به گزارش صبح مهریز به نقل از یزدرسا، یکی از مسائل تأمل‌برانگیز در روزهای اخیر، نوع مواجهه جریان حامی منافع غرب با پیروزی جبهه مقاومت بر تروریست‌های داعش است. این جریان که به کرات مخالفت خود را با تقابل با داعش نشان داده بود، بعد از اعلام پایان داعش توسط سردار سلیمانی به دو سبک متناقض با مسئله برخورد کرد. آن‌ها از یک طرف سعی کردند خود را شریک در این پیروزی قلمداد کنند و طوری القا کردند که انگار آن‌ها بودند که در مقابل داعش ایستادند و این گروه تروریستی را از بین بردند!

از طرف دیگر اما آن‌ها که انگار چشم دیدن این پیروزی را نداشتند سعی کردند آن را در رسانه‌هایشان سانسور کنند و یا خیلی کم‌رنگ به آن پرداختند. البته اینکه چرا جریان غرب‌گرا علاقه‌ای به پوشش موفقیت جریان مقاومت ندارد، چیز عجیبی نیست؛ چرا که پیروزی جبهه مقاومت و تقابل نظامی با تروریست‌های داعش با دیپلماسی ملتمسانه  آن‌ها مقایسه می‌شود و به نوعی سندی بر ناکارآمدی این جریان است.

این موضوع زمانی اهمیت بیشتری دارد که مواضع چندی قبل این جریان را بار دیگر مورد بررسی قرار دهیم. به عنوان مثال محمدجواد ظریف که در بهمن 92 طی مصاحبه با العربیه از لزوم خروج حزب‌الله لبنان از سوریه که با تکفیری‌ها می‌جنگید سخن گفته بود، در شهریور 94 نیز اعلام کرد: «حل بحران سوریه از طریق نظامی رویاست!» وی که در در نشست خبری مشترک با همتای اسپانیایی خود شرکت کرده بود، گفت: «ما اصرار داریم که برای پایان یافتن بحران سوریه باید از راه‌حل سیاسی استفاده شود و افرادی که این رؤیا را دارند که بحران سوریه را می‌توان از طریق نظامی حل کرد باید این رؤیا را فراموش کنند.»

غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی نیز در افتتاحیه ستاد انتخاباتی حسن روحانی در اصفهان در تاریخ 9 اردیبهشت 96، دیپلماسی و مذاکره را راه‌حل مقابله با داعش عنوان کرده و گفته بود: «ما هم دلمان می‌خواهد در سوریه و لبنان و یمن و همه این‌جا صلح برقرار شود. دفاع از مظلوم شود. شیعیان آن‌جا تقویت بشوند. ولی آیا این کار فقط با پول دادن و اسلحه خریدن و کشتن و زدن این‌ها حاصل می‌شود. این دولت با غیرت دینی می‌گوید که بذارید ما از توان دیپلماسی برای حل مسائل منطقه استفاده کنیم. توان دیپلماسی بزرگان دیپلماسی که شش تا ابرقدرت را جلوی خودش بنشاند و بزرگ‌ترین مسئله تحریم که شورای امنیت بوده را حل بکنه می‌تواند با توان دیپلماسی بیاید این مسائل را حل کند. مگر ما این جوان‌های عزیز را از سر راه آوردیم همینطوری بفرستیم تا شهید شوند. ما دلمان می‌سوزه که جوان‌هایمان چرا باید شهید بشوند. چرا مردم باید کشته بشوند.»

همچنین محمدرضا خاتمی عضو شورای مرکزی حزب منحله مشارکت و نائب رئیس مجلس ششم نیز در تیرماه 96 در سخنانی مواضع اصلاح‌طلبان پیرامون داعش را اینگونه بیان کرد: «اصولاً اصلاح‌طلبان معتقدند که راه و روش دیپلماسی جواب می‌دهد. مسئله اصلی این است که آیا حضور نظامی ما در سوریه منطقی و قابل قبول است یا نه؟ از نظر اصلاح‌طلبان این حضور نظامی خیلی معنا ندارد. البته این تبلیغات و شعار وجود دارد که اگر ما آن‌جا نجنگیم باید با آن‌ها در شیراز و اصفهان بجنگیم. البته من نمی‌د‌انم این چقدر واقعیت داشته باشد. بالقوه داعش برای همه خطرناک است اما به علت تفاوت‌های زبانی، مذهبی و روشنفکری ایران خیلی امکان نفوذ آن‌ها در کشور وجود ندارد.»

مصطفی تاج‌زاده از دیگر چهره‌های اصلاح طلب و از عناصر فتنه سال 88 نیز در گفت وگو با دو هفته نامه "روبه‌رو" در آبان ماه 95 با بیان اینکه "سوریه هم برجام می‌خواهد"، گفته بود: «مثل برجام رفتار کنیم. با قدرت‌ها بنشینیم و به توافق برسیم که این داستان، فاتح نظامی ‌ندارد. اسد نمی‌تواند مخالفان مسلح خود را نابود کند. آن‌ها نیز نمی‌توانند اسد را به زیر بکشند. پس باید مذاکره کنند که چگونه می‌توانند به توافقی برسند که حداقل خواست‌های همه را پوشش دهد.»

همان‌گونه که از اظهارت آن‌ها مشخص است، جریان حامی منافع غرب خود را به تجاهل زده و مضحکانه از راه‌حل مذاکره برای تقابل با تروریست‌های داعش سخن گفت. این در حالی است که مذاکره در جریان توافق هسته‌ای و برجام هم نتوانست گره‌ای از مشکلات کشور حل کند و درست در روزهایی که در محور مقاومت پایان داعش اعلام می‌شود، فریاد مگ برجام به عنوان اصلی‌ترین دستاورد و نماد دیپلماسی جریان مدعی مذاکره نیز به گوش می‌رسد.

انتهای پیام/ج