به گزارش یزد رسا، آذرماه امسال به دنبال تماس‌های مردمی با فوریت‌های پلیسی ١١٠، ماموران در جریان کشف پیکر بی‌جان مردی میانسال که در یکی از خیابان‌های یزد رها شده بود قرار گرفتند و به سرعت تیمی از کارآگاهان را برای بررسی موضوع به محل مورد نظر اعزام کردند. 

پیکر غرق خون مرد میانسال که آثار ضربات مرگباری روی سر و صورت او دیده می‌شد نخستین صحنه‌یی بود که ماموران با رسیدن به محل جرم با آن روبه‌رو شدند. آثاری که همگی فرضیه قتل را پر رنگ می‌کرد.

با انتقال جسد به پزشکی قانونی نیز مهر تایید بر مرگ مرد جوان بر اثر وارد آمدن جسم سخت به سر زده شد و به این ترتیب پرونده‌یی با موضوع «قتل عمد» در پلیس آگاهی یزد تشکیل و بررسی آن در دستور کار ماموران قرار گرفت. 

به گزارش پایگاه خبری پلیس، با بررسی اسناد و مدارک همراه مقتول، هویت او آشکار شد و ماموران را به بررسی خانه‌اش در یکی از محله‌های یزد کشاند.

به گفته سرهنگ خالقی، رییس پلیس آگاهی استان یزد، با قرار گرفتن پرونده در دستور کار کارآگاهان اداره مبارزه با جرایم جنایی یزد به سرعت بازجویی از اعضای خانواده و همسایه‌های مقتول در دستور کار قرار گرفت که در جریان آن پرده از راز جنایتی هولناک برداشته شد.

در همان تحقیقات اولیه ماموران مشخص شد که مقتول پیش از این به دلیل اختلافات خانوادگی با همسر خود بارها با او درگیری‌های شدیدی داشته است. موضوعی که فرضیه قتل به دلیل اختلافات خانوادگی را پیش روی ماموران قرار داد. 

سرهنگ خالقی در تشریح روند شناسایی و دستگیری متهم پرونده گفت: «کارآگاهان پلیس مبارزه با جرایم جنایی پس از انجام اقدامات پلیسی پی بردند که مقتول مرتب، همسرش را مورد ضرب وشتم قرار می‌داد. موضوعی که احتمال وقوع درگیری مرگبار در روز حادثه بین او و همسرش را تقویت می‌کرد.»

به این ترتیب و با شواهد به دست آمده، پس از کسب مجوز از مراجع قضایی، بازرسی از خانه مقتول انجام شد که در جریان آن غیرعادی بودن شرایط یکی از اتاق‌های خانه مورد تایید کارشناسان پلیس آگاهی قرار گرفت؛

«روشن بودن پنکه دستی و باز بودن پنجره به همراه خیس بودن بخشی از فرش اتاق خواب مقتول» آثاری بود که خبر از جنایتی هولناک می‌داد. 

به گفته سرهنگ خالقی از آنجا که تمامی شواهد به دست آمده، وقوع درگیری در خانه مقتول را تایید می‌کرد به همین دلیل همسر او به عنوان متهم اصلی پرونده بازداشت و برای انجام بازجویی‌ها به پلیس آگاهی منتقل شد.

سرهنگ خالقی در تشریح روند بازجویی گفت: همسر مقتول که در جریان بازجویی‌ها چاره‌یی جز اعتراف نداشت سرانجام لب به سخن گشود و به قتل همسر خود اعتراف کرد و گفت: «مدت‌ها بود که اختلافات شدید خانوادگی و درگیری‌هایی زیادی با همسرم داشتم، شب حادثه نیز بار دیگر با هم درگیر شدیم و همسرم که به دلیل مصرف مواد و قرص‌های آرامبخش در حالت عادی نبود ناگهان کارد میوه خوری را برداشت و با آن چند ضربه به دست و بدن من زد که من هم عصبانی شدم و او را هل دادم. او عقب عقب رفت و سرش به تخت خورد و دچار خونریزی شد.»

هرچه اعترافات متهم پیش می‌رفت پرده از جزییات جنایتی هولناک بر داشته می‌شد که مو را بر بدن سیخ می‌کرد.

متهم با حالتی پریشان ادامه داد: او که سرش به تخت خورده بود مدام سر و صدا می‌کرد. «من هم که ترسیده بودم تصمیم گرفتم با حل کردن مقداری قرص آرامبخش و خوراندن به او، همسرم را بیهوش کنم. چند ساعت بعد فرزند ۱۰ ساله‌ام را به منزل اقوام برده و مادرم را از موضوع با خبر کردم و به همراه او به خانه برگشتم و جسد همسرم را داخل پتو گذاشته و به پارکینگ بردم و در صندوق عقب خودرو گذاشتم.»

دیگر می‌شد باقی جزییات جنایت را حدس زد؛ اختلافات خانوادگی بار دیگر فاجعه‌یی مرگبار آفریده بود.  زن جوان ادامه داد: «وقتی به خارج از شهر رفتیم، جسد همسرم را در انتهای یکی از خیابان‌های بیرون شهر انداخته و برای اینکه مطمئن شوم که فوت کرده است چند ضربه با آچار لوله گیر که از منزل برداشته بودم به پشت سر او زدم و پتو و وسایل دیگر را در محل دیگری‌‌ رها کرده و به منزل بازگشتم و به اتفاق مادرم اقدام به از بین بردن لکه‌‌های خون ریخته شده در داخل اتاق با استفاده از مایع پاک‌کننده کردم.»

به گفته سرهنگ خالقی، به این ترتیب مادر متهم نیز به جرم همدستی با او از سوی ماموران بازداشت شد و در بازجویی‌ها به جرم خود اعتراف کرد. به این ترتیب جزییات پرونده با اعترافات متهمان تکمیل و برای سیر مراحل قانونی به مراجع قضایی تحویل داده شد.