Navigation Navigation

محتوا محتوا


عبور از خاتمی و روحانی چرا؟


برخي اصلاح‌طلبان در فضاي عمومي با عبور از روحاني مخالفت مي‌كنند اما طراحان عبور را معرفي نمي‌كنند. عبور از حمايت‌شدگان عرصه قدرت بيش از 20 سال است به مثابه يك باور مشروط و نانوشته به ادبيات سياسي كشور وارد شده است.

یزدامروز؛ برخي اصلاح‌طلبان در فضاي عمومي با عبور از روحاني مخالفت مي‌كنند اما طراحان عبور را معرفي نمي‌كنند. عبور از حمايت‌شدگان عرصه قدرت بيش از 20 سال است به مثابه يك باور مشروط و نانوشته به ادبيات سياسي كشور وارد شده است.در جبهه انقلاب اين موضوع يك بار نه در يادداشت‌ها و سخنراني‌ها كه در عمل اتفاق افتاد و آن هم باور به فاصله گرفتن رئيس‌جمهور از باورهاي بنيادين تشيع، فقه، روحانيت و نگرش به نوع انسان بود.به تعبير ديگر علت عبور به خاطر حركت گريز از مركز و ايجاد يك ريل ناشناخته و نارفته  در حوزه فكري ـ معرفتي و رفتاري بود.

اما در حوزه اصلاح‌طلبي مسئله بسيار عميق و چارچوب‌مند است. شاخص عبور از امثال روحاني و حتي خاتمي چه مي‌تواند باشد؟ شكل ظاهر كار اين است كه شما به شعارها و وعده‌ها عمل نمي‌كنيد و ما نيز با شما عقد اخوت نبسته‌ايم. لذا تا زماني كه به شعارهاي خود پايبند باشيد ما نيز همراه شما هستيم وگرنه ... اين شكل ظاهر، منطقي و شيك ماجرا است اما «عبور» در قاموس اصلاح‌طلبي از چارچوب مشخص، تعريف شده، نانوشته و سوخته‌ ديگري تبعيت مي‌كند.

خاتمي يا روحاني به كدام شعار خود عمل نكردند كه با عبور مواجه مي‌شوند؟ گشايش در زندگي مردم یا اصلاح نظام با خط‌كش استانداردهاي غربي؟ براي فهم اين مسئله بايد چارچوب فكري عبوركنندگان را كاويد. آيا اصلاح‌طلبان ناب براي گران و ارزان شدن كالا و ارز، عدم رونق و اشتغال، ركود، اشرافي‌گري و ... از روحاني عبور مي‌كنند؟ هرگز، مگر در رسانه‌هاي آنان اين مسائل به تيتر اصلي يا مطالبه تبديل مي‌شود؟ مطالبات اصلاح‌طلبان در ايران 200 ساله است و از چارچوب ثابتي پيروي مي‌كند. اگر سه مسئله اصلي در دستور كار دولتمردان جمهوري اسلامي ايران قرار گيرد واجد عبور اصلاح‌طلبانه است:

1 ـ تأكيد بر ولايت فقيه و سياست‌هاي كلي نظام 2 ـ تأكيد بر اجراي شريعت و اسلام اجتماعي توسط حكومت 3 ـ نفي غرب‌گرايي و اصرار بر استكبارستيزي. هر رئيس جمهوري بر اين سه اصل اصرار ورزد مورد تنفر اصلاح‌طلبان است و هر كس با اين سه درگير شود مورد حمايت آنان خواهد بود، حتي سكوت هم در اين دوگانه قابل پذيرش نيست. خاتمي در آذرماه 1383 به صورت دقيق از مدل حمايت ـ عبور پرده برداشت كه: «اصلاحات مدنظر من در چارچوب نظام است، فراتر از جمهوري اسلامي سراب است. كدام دروغ را گفتم و ...»

ترجمه عريان عبور از... به اين معني است كه حتي احساس و بوي براندازي و درگيري با نظام موجب حمايت است اما اگر احساس كنند حفظ نظام و همسويي با آن مدنظر انتخاب شونده است حتماً عبور اتفاق خواهد افتاد. مطمئن باشيد هيچ كس در جريان اصلاحات به خاطر ركود و اشتغال از روحاني عبور نخواهد كرد. هيچ كس به خاطر تحقق نيافتن شعار انتخاباتي «اگر ما رأي بياوريم هيچ كس در فقر مطلق نخواهد بود» از روحاني عبور نمي‌كند. حمايت از روحاني عروج و افولي دارد. عروج زماني بود كه روحاني به جاي رئيسي با نظام رقابت مي‌كرد. از 38 سال زندان و اعدام و در بند بودن جوانان صحبت مي‌كرد و افول زماني است كه مذاكره با امريكا را ديوانگي مي‌داند، اختلاف را حرام و سپاه را يك جريان مردمي معرفي مي‌كند و اصحاب فتنه را پشت دروازه‌هاي قدرت به بست‌نشيني واداشته است. اين روحاني واجد عبور است. اصلاح‌طلبان‌ ناب با مفهوم‌سازي انتصابي- انتخابي، رئيس‌جمهور را واجد صلاحيت براي ورود به امر قضا، نيروهاي مسلح، حوزه رهبري، شوراي نگهبان و ... مي‌دانند وگرنه باورشان به دموكراسي مي‌ميرد.

انتهای پیام/ح






آخرین اخبار آخرین اخبار