محتوا
مسئولین مردم داری را سرلوحه کار خود قرار دهند/جوانان،امانت دار خون شهدا باشند
سید احمد میرزمانی بافقی در سال 1318در محله خرمشاه یزد در خانواده ای روحانی به دنیا آمد و در سال 1325 در حالی که هفت ساله بود به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد.
وی پس از تحصیل در مقطع ابتدایی به شغل بنایی روی آورد و سپس در سال 1337 ازدواج و حاصل این ازدواج 4پسر و 2دختر شد و سید احمد که به تربیت دینی فرزندان حساسیتی خاص داشت با تعالیم اسلامی فرزندانی مومن و متدین را پرورش داد.
دو پسربزرگتر او به نام های سید مهدی و سید محمد در پی لبیک به ندای مقتدای خود حضرت امام خمینی (ره) در سال 1361 پس از کسب اجازه از محضر پدر که خود از دلدادگان پیر جماران بود راهی جبهه های حق علیه باطل شدند.
سید مهدی درسن 20سالگی و در تاریخ 22 فروردین 62 در عملیات والفجر 1 و سید محمد در سن 18سالگی و به تاریخ 22اسفند 63 در عملیات بدر مفقودالاثر شدند و پیکرمطهرشان به ترتیب 12سال پس از شهادت یعنی در سال های 46 و 76 شناسایی و در بهشت زهرا تهران به خاک سپرده شدند.
فرزند سوم سید احمد نیز پس از مفقودالاثر شدن برادران عازم جبهه شد و درراه اسلام و دین به درجه جانبازی نائل آمد.
سید احمد در سال 70 و در پی گرفتاری با شهرداری شعری را در پی احقاق حق خویش سرود که در روزنامه همشهری به چاپ رسید و از آن پس به سرودن اشعار با موضوعات اجتماعی و مذهبی پرداخت. «نقش زندگی»« نقش زمانه»«نقش روزگار» و «نقش آفرین» از آثار و سروده های سید احمد میرزمانی بافقی می باشد.
به مناسبت روز پدر به سراغ این پدر بزرگوار رفته و دقایقی را با وی به گفتگو نشسته ایم. گفتگوی یزد امـــــــروز را با سید احمد مبرزمانی بافقی از دست ندهید؛
به عنوان اولین سوال لطفا بفرمائید این دوشهید بزرگوار دارای چه ویژگی هایی بودند؟
«سید مهدی» پسر بسیار خوب اما پرجنب و جوشی و« سید محمد» سر به زیر و آرام بود یادم هست در جریان انقلاب منزل ما در قصر دشت بود وفرزندانم هم در تظاهرات ها و فعالیت های انقلابی شرکت داشتند. روزی در نزدیکی منزل ما درگیری بین انقلابیون و ماموران رژیم اتفاق افتاد و دوجوان به شهادت رسیدند. مردم جنازه ها را برداشته و فرار کردند. من درب منزل ایستاده بودم که مردم جناره را داخل کوچه آورده و به طرف منزل ما دویدند ابتدا فکر کردم جنازه یکی از فرزندانم می باشد اما پس از انتقال جنازه متوجه شدم برای فرار از دست مامورین به خانه من پناه آوردند. شهدای من هم مانند همه شهدا، نسبت به حراست و حفاظت ازاسلام اهمیت زیادی قائل بودند و در دوران مبارزات انقلابی به اتفاق خودم اعلامبه ها و نوارسخنان امام را پخش می کردیم .با شروع جنگ ودستور امام راحل در سال 61 به جبهه ها اعزام شدند. پسرم سوم هم به تبعیت از دوبرادر به جبهه رفت و یک روز زنگ زد که من با یک مجروح عازم تهران هستم وقتی به راه آهن برای استقبال از وی رفتیم متوجه شدیم خودش مجروح شده است.
شهید سید مهدی میرزمانی
درروز پدرهستیم مهمترین انتظار یک پدرازفرزندانش چه می تواند باشد؟
به نظر من مهمترین انتظار یک پدر ازفرزند پایبندی فرزندان به اصول دینی، رعایت ادب و احترام با مردم و حفظ آبروی پدرو مادر می باشد.
جنابعالی به عنوان پدر دوشهید بزرگوار چه انتظاری از مسئولین کشور و استان دارید؟
با مطالعه زندگی رسول خدا (ص) و امیرمومنان و سائر ائمه هدی(ع) در می یابیم که بارزترین ویژگی آنان مردم داری و اخلاق حسنه است .من برای خودم چیزی نمی خواهم اما ازمسئولین خواهشمندم این دو ویژگی را سرلوحه دوران مدیریتی خود قرار دهند.
شهید سید محمد میرزمانی
به عنوان آخرین سوال جنابعالی به عنوان پدر دو شهید جوان چه توصیه ای به جوانان دارید؟
بنده از جوانان انتظاردارم اوقات بیکاری را به مطالعه بپردازند و قدردان این انقلاب بوده و پشت سررهبر معظم انقلاب حرکت کنند تا امانت دار خوبی برای این انقلاب که امانت الهی است و با قطره قطره خون شهیدان به دست ما رسیده است باشند.