محتوا
از سرمه کشیدن چشم ها تا درست کردن آتش بر روی پشت بام
به گزارش یزدامروز؛ با نزدیک شدن به سال نو و تکاپویی که در مردم برای خرید سبزه و ماهی و وسایل سفره هفت سین است، تصمیم گرفتیم تا گفتگویی با محقق اردکان شناس داشته باشیم تا رسومات اصیل اردکانی را از وی جویا شویم.
علی سپهری در گفتگو با خبرنگار اردکان گویا در خصوص رسومات قدیم و تاکيد بر حفظ آنها گفت: در اردکان قدیم دو تقویم وجود داشت که یکی از این تقویم ها همین تقویم رایج فعلی و دیگری تقویم ملتی است که هر 12 ماه را 30 روز حساب می کند. این تقویم 5 روز باقی مانده آخر سال را جدا می کند که در اردکان قدیم به این پنج روز پنجه می گفتند.
محقق اردکانی افزود: این پنج روز تشریفات خاص خود را داشت که مردم معتقد به انجام آن بودند و برای این رسوم احترام خاصی قائل بودند.
وی ادامه داد: در پنج روز اخر سال مراسماتی چون سورمه کشیدن به چشم، پختن آش، گذاشتن زردک در کلون خانه و خوردن آن برای دوری از گزیده شدن، ریختن خاکشیر در آتش برای دوری مورچه از خانه، نگه داری یک ظرف ماست سر بسته از شب پنجه تا صبح نوروز، آتش روشن کردن در ورودی خانه و ریختن خاکشیر و اسفند بر روی آن برای دوری از چشم زخم، تمام کردن کرباس های نیمه تمام در کارگاه ها، بردن پنجگی برای عروس و گرم نگه داشتن اجاق خانه، اجرا می شد که هر کدام پایه اعتقادی خاص خود را داشت.
چهار شنبه سرخي
سپهری با بیان این که چهارشنبه آخر سال را چهارشنبه سرخی می نامیدند گفت: در اردکان رسم بر اين بود كه هر خانوادهاي مقداري هيزم به پشت بام برده آتش ميزد و بچهها از روي آتش ميپريدند و اين شعر را ميخواندند:
سرخي تو به روي من
زردي من به روي تو
پس از پايان مراسم آتش را خاموش ميكردند و بعضي نيز آتش را در كوچه ميريختند تا كم كم خاموش شود.
محقق اردکانی در ادامه با بیان این که در گذشته هیچ مغازه ای برای عرضه ی لباس نو در اردکان وجود نداشته است افزود: یکی دیگر از رسوم اردکانی ها تهیه لباس و کفش نو بود اما چون هیچ مغازه ای برای تهیه لباس وجو نداشت عمدتا مردم به خیاط مراجعه می کردند و چند روز پایان سال را به دوخت و دوز مشغول بودند.
وی ادامه داد: كفش غالب مردم گيوه بود و كساني كه وضع مالي خوبی نداشتند براي عيد نوروز گيوههاي پارچه خود را به پينه دوز ميدادند تا با تيماج آن را دوره كند يعني يك نوار تيماج سفيد دور آن بگيرد. برای این کار گيوه شسته ميشد و پس از دوره كردن تقريباً به حالت نو در ميآمد.
حمام سالي
محقق اردکانی با اشاره به رسم حمام رفتن در شب عید اظهار داشت: در اردكان معمولاً دستمزد حمامیها را در شب عيد نوروز پرداخت ميكردند. به همين دليل ميگفتند حمامها سالي است. از طرفي ديگر چون هيچ حمام خصوصي در منازل اردكان وجود نداشت به همین دلیل در روزهاي آخر سال تقريباً تمامي مردم اردكان به حمام ميرفتند و پس از بيرون آمدن دستمزد يك ساله حمامي و عيدي دلاك و پادو نيز پرداخت ميكردند.
تهيه آجيل و شيريني
پهری اردکانی تهیه شیرینی را یکی دیگه از رسوم اردکانی ها قبل از نوروز نام برد و افزود: تهيه آجيل براي عيد يكي ديگر از اموري بود كه قبل از عيد ميبايست انجام شود و معمولاً هر كسي به اندازه بضاعتش سعي ميكرد آجيل تهيه كند. آجيل معمولاً عبارت بود از تخمه آفتابگردان، تخمه هندوانه، تخمه خربزه، هسته زردآلوي طف داده شده و در بعضي مواقع پسته جزئی از اجیل عید بود. تخم مرغ رنگی هم جزو جدا نشدنی عید ها بود که با رنگ های گوناگون رنگ آمیزی می شدند
وی رسومات صبح عید را برشمرد و افزود:صبح روز عيد تقريباً اكثرمردم مخصوصاً بچهها لباس نو پوشيده به خانه اقوام ميرفتند و طبق يك سنت قديمي، از بزرگان خانواده شروع کرده به ترتيب سن و موقعيت اجتماعي به مبارك باد آنها ميرفتند و عيدي دريافت ميكردند.عيدي معمول در قديم تخم مرغ رنگآميزي شده، دستمال جيبي، گاهي هم پول نقد كه بين 5 ريال تا20 ريال بود.
محقق اردکانی با ارزش ترین رسم اردکانی ها را در عید نوروز دیدار با علمای شهر برشمرد وادامه داد: يكي ديگر از رسمهاي بسيارخوب مردم در روز عيد نوروز و عيد فطر دیدار با علمای شهراست. براي همين امر عالم بزرگ شهر معمولاًدر حوزه علميه حضور مي يابد و مردم از اقشار مختلف به ديدن يا به اصطلاح مبارك باد عالم شهر مي روند که اين مراسم تا ظهر ادامه داشت
وی از هفتمين روز سال نو به عنوان نوروز سلطاني نام برد و تصریح کرد: مردم اردکان معتقدند كه در شب نوروز سلطاني بايد همان غذايي بخورند كه در شب نوروز خورده اند.به همین دلیل بزرگانی كه در شب عيد نوروز نتوانسته بودند اقوام را براي مهماني دعوت كنند در شب نوروز سلطاني اين كار را انجام مي دادند و با برنج و خورشت سبزي از آنها پذيرائي مي كردند، البته افراد مستمند و كساني كه دستشان هم خالي بود ناگزير نوروز را مي بايست به همان نان جو قناعت كنند لذا اين ضرب المثل معروف را به کار میبردند. نوروزُگ، نوروزُگ، نون جو هر روزُگ
سپهری اردکانی در پایان رسم روز سیزدهم نوروز را یاداور شد و ادامه داد: عصر روز سيزده نوروز اغلب مردم بیرون از خانه و گندمزارها مي رفتند و به اصطلاح سيزده را به در مي كردند. افرادي كه حاجت و يا دختر دم بخت داشتند در گندم زارها شاخههاي گندم را گره مي زدند و اشعار ذیل را ميخواندند و معتقد بودند كه جاجتشان روا مي شود يا به اصطلاح بختشان باز مي شود.
سيزده به در چهارده به تو
به حق مرغ كت كتو
سناري انداختم تو كدو
درش گرفتن با جُدو(شيره درخت زردآلو)
سال ديگر، خونه شوهر،بچهام بكول