به گزارش عصر سیاست، ایده «گفتگوی تمدن ها» که رئیس دولت اصلاحات با آب و تاب خاصی مطرح کرد را همگان به یاد دارند.این ایده باعث شد یک سال به همین عنوان نام گذاری شود. اکثر مردم ایران و جهان با ظاهر این ایده موافق بودند ولی در خصوص ماهیت آن ابهاماتی وجود داشت که باید برای شناخت ماهیت آن به حوادث سال های بعد از آن توجه کرد.

«گفتگوی تمدن ها» که از مشی «تساهل و تسامح» اصلاح طلبان برخواسته بود از ایران در صحنه جهانی تصویری ساخت که که این کشور حاضر است برای تعامل با جهان و غرب دست به هر اقدامی بزند. در راستای همین «رویکرد تساهلی اصلاح طلبان» بود که باعث شد ایران طی توافقنامه های «بروکسل»، «سعدآباد» و...تمامی فعالیت های هسته ای خود را تعلیق کند و غربی ها بدون توجه به اقدامات بی سابقه ی اعتماد ساز ایران از کوچکترین تعهد خود سرباز زدند.

پیامد دیگر «گفتگوی تمدن ها» که به گفته بانیان آن با هدف نفی جنگ مطرح شده بود، محور شرارت خوانده شدن ایران بود و در همین راستا آمریکا با لشکر کشی به عراق و افغانستان عملا پیامد دیدگاه «تعامل  به هر قیمتی» را به رخ بانیان آن کشاند.

حال که ملت ایران با تمام وجود خود حس کردند این ایده نخ نما برای کشور هیچ دستاوردی بجز تحقیر نداشته است برخی با پوست اندازی این ایده و مطرح کردن ایده «صلح و وحدت میان ادیان» در صدد تکرار سناریوی مشابه ای در داخل هستند. در همین راستا «موسسه کودک و صلح پایدار» با هدف زنده کردن ایده نخ نمای «گفتگوی تمدن ها» با دوره گردی در سراسر ایران قصد احیای این ایده را دارد تا از این طریق فتنه گر باغی را با استفاده ابزاری از هر موضوعی احیا کند.

در راستای همین «پروژه احیا» که قبلا در استان یزد توسط برخی مسئولین کلید خورده بود این موسسه با حضور در یزد مبادرت به برگزاری «جشنواره فرهنگی صلح و وحدت» با محوریت کودکان کرده است تا در این راستا با استفاده از زنده کردن «ایده گفتگوی تمدن ها» هر چه بیشتر در راستای زنده کردن باغی به نظام گام بردارد.

البته این رویکرد احیاگری در استان یزد سابقه دارد و برخی مسئولین از هر فرصتی جهت مطرح کردن این فتنه گر استفاده می کنند و در آخرین اقدامات خویش با حمایت تمام قد خود از این جشنواره که مشکل شرعی آن نیز از طرف علمای استان گوش زد شده بود گام دیگری در راستای احیای این باغی به نظام برداشتند.

در چند روز گذشته نیز یکی از سایت های ادارات استان به بهانه بازدید یکی از مسئولین ارشد استان از دفتر یک روزنامه سناریوی مشابهی را تکرار کرد و با نقض مصوبه شورای امنیت ملی در خصوص ممنوع التصویری این فتنه گر به قوانین کشور دهن کجی کرده بود.

جشنواره صلح وحدت با محوریت کودکان در یزد که با ذوق زدگی برخی مسئولین استان در زنده کردن ایده تاریخ گذشته گفتگوی تمدن ها همراه بود در استان برگزار شد و مسئولین برخی ادارات استان یزد با حمایت خود در اذهان عمومی این سوال را ایجاد کردند که چرا در راستای صلح و حدت باید در مکانی بود که متعلق به اقلیت است و این اقدام در راستای ترویج این آئین تاریخ گذشته صورت گرفته است.

آیا برای کشوری اسلامی که داعیه دار اسلام ناب محمدی است و مسئولین با تمسک به همین عقاید به مسئولیتی رسیده اند بهتر نبود در راستای ترویج اسلام چنین جشنواره ای در مکانی اسلامی برگزار می شد تا کودکان و نوجوانان دیگر ادیان نیز با فضای ملکوتی مکان های مذهبی آشنا شوند.براستی چرا برخی مسئولین گل بخودی می زنند و با دستان خود اسلام را با دیگر ادیان اقلیت در یک راستا قرار می دهند؟

البته با کمی تأمل در می یابیم که ریشه این گونه اقدامات را باید درسخنان برخی مسئولین دولت تدبیر و امید مبنی بر اجرای قوانین و نه اجرای اسلام جستجو کرد.

برخی مسئولین با ایراد سخنانی جهت دار با طرح مسأله لزوم اجرای قوانین و نه اسلام قصد دارند اسلام را از جایگاه سیاسی و اجتماعی خود دور کنند و آن را در حد یک دین شخصی تقلیل دهند تا با این اقدامات اسلام را از صحنه مبادلات سیاسی اجتماعی خارج سازند و بنیان های «سکولاریسم» و جدایی دین از سیاست را بگذارند.

این اظهارات را باید در پروژه ای عریض و طویلی تفسیر کرد که برخی قصد دارند اسلام را با سایر ادیان اقلیت در یک راستا قرار دهند تا بعد سیاسی آن کم رنگ شود و با این اقدامات بتوانند فارق از اسلام دست به هر اقدام ضد ارزشی بزنند.

«جشنواره صلح و وحدت ادیان» در یزد نیز در راستای همین هدف پایه گذاری شده است تا اسلام را در یک راستا با دیگر ادیان اقلیت قرار دهند تا با این اقدام فضا را برای برگشت عناصر ضد دین و باغی بازکنند و اسلام را در حد زندگی شخصی تقلیل دهند.