صبح تفت؛ گاهی در ریشه یابی مشکلات و موانع موجود در شهرستان تفت که بخش نیر نیز یک عضو انکار ناپذیر و مهم آنست،  تنها به یک نقطه متمرکزمی شویم:

مهاجرت

جمعیت گزاره ای است که از دید حاکمیت لازمه ی پیشرفت است و از دید عموم مردم ملزوم پیشرفت. حاکمیت تخصیص اعتبار و امکانات را مستلزم وجود جمعیت می دادند اما این در حالیست که مردم وجود اعتبار و امکانات را شرط زندگی و سکونت  در منطقه می دانند. گره ی پیش رو یک گره کور است. زیرا در نظام اداری  و اجرایی موجود در کشورهنوز که هنوز است پیشرفت سیاسی و اقتصادی را مقدم بر رفاه اجتماعی می داند. کشور آنچنان درگیر نیلِ به توسعه  یافتگی است که گاهی تامینِ اجتماعی که یکی از زیر مجموعه های علوم انسانی-اجتماعی است را از یاد میبرد.

در این حین مردم شهرهای کوچک و روستا ها مجبورند برای تامینِ نیازهای اجتماعی_انسانی خود به شهر های بزرگ مهاجرت کنند. نتیجه ی این عملکرد نیز چیزی نخواهد بود جز اینکه  از سویی روستا ها و شهرهای کوچک رفته رفته خالی از سکنه شده و ادامه رشد سیاسی و فرهنگی نیز در آنها نا امید کننده می شود و از سویی دیگر شهرهای بزرگ ، بزرگ و بزرگتر می شوند و به دنبال آن تبعات اجتماعی دامان مهاجران را خواهد گرفت.

متاسفانه شهرستان تفت در طول سالیان متمادی تیشه ای آبدیده به سیاست را بر ریشه ی خود کوبیده است و با بی اعتنایی به شهرهای کوچکتر خود و روستاهای تحت پوشش خود موجبات یک مهاجرت تاریخی را برای این شهرستانِ پر جمعیت  فراهم کرده است.

در کنار مهاجرت بیش از حدِ مردم آبادی های تفت، شهر تفت، خود با سیاستی منفعلانه با ارائه ی امکانات به مردم خود، تنها  از مهاجرت داخلی شهر تفت جلوگیری کرد در صورتی که شهرستان تفت تنها شهر تفت نبود.

 تفت با خشکاندن ریشه های خود اکنون در تمام زمینه ها مجبور به محافظه کاری شده است...

این یک اشتباه تاریخی بود که تفت در برهه ای از زمان نسبت به پایه ها و ستون های ساختاری و سیاسی خود کم لطفی نشان داد و اکنون بعد از گذشت چند دهه خود را سر در گم می بیند.

نمونه ی بارز مشکلات تفت در این موضوع پشتوانه ی ضعیف آبادی های تفت از شهرستان است که بعد از چندین سال شهرستان تفت نتوانسته است یک نماینده مجلس را از میان نخبگان خود راهی مجلس شورای اسلامی کند.

 چرا تفت که  زمانی برای اخذ کرسی مجلس شورای اسلامی جدای از حرف میتوانست عمل را چاشنی پیشرفت خود بداند ،  اکنون سالیان سال است که در این زمینه هیچ اقدامی صورت نداده است؟

یعنی عملا نمی تواند انجام دهد... چه چیز باعث می شود تا مردم مقیم یا غیر مقیمِ آبادی های تحت پوشش تفت رای دادن به میبدی ها را به رای دادن به تفتی ترجیح می دهند؟

بدیهی است که مردم آبادی های شهرستان تفت علاوه بر شرایط اجتماعی-رفاهی از جهت فرهنگی نیز مورد کم لطفی قرار گرفته اند وگرنه چرا باید بجای انتخاب شهر تفت برای یک زندگی ایده آل، به شهر یزد یا شهرهای بزرگتر مهاجرت کنند؟

مردم از تفت گله مند هستند...

مهاجرانِ آبادی های شهرستان تفت را می توان به سه دسته تقسیم کرد:

1-افراد موفق و سرشناسی که امروزه در سطح استان و کشور کرسی دار پست های مهم هستند

2-قشر متوسط جامعه که برای هر چه بهتر زندگی کردن مجبور به مهاجرت شده اند

3-اقشار کم درآمد و مستضعف که برای نجات زندگی و ادامه ی حیات شرافتمندانه مجبور به مهاجرتند

وجه تمایز این سه قشر کاملا قابل لمس بوده و نیازی به توضیح ندارد اما تمام افرادی که در این سه دسته بندی جای گرفته اند دارای یه وجه تشابه نیز هستند و آن هم اینکه هر سه دسته یک نوع دلخوری و عدم اطمینان از مرکز شهرستان را در هر جایگاهی که هستند با خود یدک می کشند و این یک معضل پنهان و مهم برای شهرستان تفت است...

به هر حال کاهش جمعیت شهرستان تفت و نا امیدی از این قضیه دلایل متعددی نخواهد داشت و به طور کلی می توان یک دلیل ساده را برای افت جمعیت شهرستان مطرح کرد.

شهرستان تفت با مرکزیت شهر تفت تیشه ی آلوده به سیاست را با شدت تمام بر ریشه های خود کوبید. وقتِ آنست که  تفت بجای آراستن شاخ و برگ های خود اندکی هم به ریشه های خود توجه کند تا حیاتش به ممات تبدیل نگردد.

انتهای پیام/م*