محتوا
نماز جماعتی که رهبری به آیت الله خاتمی اقتدا کردند.
همزمان با ورود به دبستان، توفیق می یابد تا در جلسات پربار قرآن که در خانه ی شهید مهدی نمازی زاده تشکیل می شده، شرکت کند. او همواره شکل گرفتن شخصیت دینی و موفقیت های معنوی اش را مدیون حضور در همین جلسات قرآنی می دانسته است.
یکی از مشاغلی که از همان دوران دبستان و در ایام تعطیل به آن اشتغال می یابد، شغل سنگبری بوده است. در واقع همین کار و فعالیت در کنار تحصیل، وجودش را برای تحمل سختی های آینده آماده می ساخت.
در سال های اوج گیری انقلاب، در اموری مانند: تظاهرات، پخش اعلامیه و … نقش فعالی را ایفا می کند. در سال های ۵۶ و ۵۷ با حضور در تشکیلات مخفی، در عملیات های مسلحانه علیه رژیم شرکت می کند.
در اولین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از مهره های اصلی کمیته و سپاه پاسداران اصفهان می شود. همزمان با شکل گیری پادگان پانزده خرداد در این شهر، پس از گذراندن دوره ای کوتاه در تهران به عنوان مربی سلاح و تاکتیک، در آن پادگان مشغول به کار می شود.
سال ۵۸ به دنبال شروع غائله کردستان، همراه یک گردان نیروی تازه نفس، راهی آن خطه می شود و با به عهده گرفتن مسوولیت عملیات در سنندج، خدمات شایانی در پاکسازی این شهر از لوث وجود ضد انقلاب می نماید. همین آغازی می شود برای ماندگار شدن در این استان محروم و مصیبت زده. ولی این ماندگاری مانع از حضورش در جبهه های جنوب نمی گردد. وی از طریق ارتباطی که با بچه های واحد اطلاعات-عملیات لشکر چهارده داشته است، شب های عملیات، خودش را به مناطق جنوب می رساند و پس از اتمام عملیات، سریع بر می گشت به کردستان.
سال ۶۲ فرماندهی کل عملیات ناحیه شمال غرب و کردستان به او محول می شود. تا هنگام پایان یافتن مدت این ماموریت، در بیش از سی و پنج عملیات پاکسازی غرب کشور حضوری فعال می یابد.
آن برگوار در دوران حضورش در کردستان رنج و مصیبت بسیاری می بیند که جز با مدد گرفتن از نیروی ایمان و معنویت، کسی از عهده ی تحمل آن ها بر نمی آمده است. پس از آن وی را به فرماندهی تیپ صد و ده شهید بروجردی بر می گزینند که از این طریق در اکثر عملیات های غرب و جنوب کشور، مثل والفجر ۹ حضور می یابد.
بین سال های ۶۶ تا ۶۸ به سمت فرماندهی تیپ الغدیر منصوب می گردد و پس از آن، عمده ترین مسوولیتش جانشینی لشکر چهارده امام حسین (ع) می باشد. او که در طول دوران جنگ در بیش از ۶۰ عملیات شرکت می جوید با داشتن افتخار ۷۰درصد جانبازی در سحرگاه چهارم شهریور ۷۵ به خاطر از کار افتادن کبد و برخی عوارض دیگر ناشی از صدمات مجروحیت شیمیایی بوده است، به فیض شهادت نایل می آید.
همچنین آن بزرگوار در دو عملیات کربلای ۱ و کربلای ۵ بدون هیچ گونه مسوولیتی به عنوان یک رزمنده عادی شرکت می کند.
آقا در جبهه به روایت سردار سرتیپ شهید حاج اکبر آقا بابایی
مقام معظم رهبری در سال ۱۳۶۰ ابتداء به سنندج تشریف آوردند و سپس به مریوان رفتند ایشان به محض ورود با برادران رزمنده در سنندج دیدار کردند و در بلوار شبلی برای رزمندگان سخنرانی فرمودند . در آن روزها افراد کمی به کردستان می آمدند و یک حالت غربت و مظلومیتی بر آن جا حاکم بود ، چون جنگ جنوب شروع شده بود و همۀ حواسها به آنجا بود و کسی سراغی از بچه های رزمنده در کردستان نمی گرفت ، ولی آن حضورٍ ؛ آقا اثرات عجیبی در روحیه رزمندگان داشت . در آن دیدارها «آقا» که رئیس جمهور و رئیس شورای عالی دفاع بودند با یک صمیمیت و مهربانی با بچه ها می نشستند و در خطوط مقدم و خطرناک ترین نقاط ، حضور پیدا می کردند .
این شهامت و جوشش ، رزمنده ها را به وجد می آورد و آنان را به دفاع از مرزهای کشور ، ترغیب می کرد . در خط مقدم جبهه « دزلی » دشمن متوجه حضور ایشان شده بود ، با انواع توپ و هواپیما آنجا را زیر آتش گرفت اما آقا با خونسردی و بی اعتنا به هیاهوی دشمن ، به بازدیدهای خود ادامه دادند . پیش از آغاز عملیات بدر ؛ بعد از مانور و تمرینات به اتفاق برادران به مشهد رفتیم ، یک سفر ۲۴ ساعته بود ، شب تا صبح را در حرم بودیم ، حرم خالی و خلوت بود ، فرماندهان همه بودند : شهید خرازی ، شهید باکری ، شهید عباس کریمی ، شهید جعفرزاده ، شهید کاوه و بعضی دیگران از برادران بودند که من نامشان یادم نیست . آن شب در حرم مطهر ، شبی استثنائی و توأم با معنویت بود . صبح بلافاصله سوار هواپیما شدیم و به تهران آمدیم و خدمت امام رسیدیم ، ایشان برای ما سخنرانی کردند و صبحانه را در بیت ایشان خوردیم ، در آن جا یک حالت خاصی بود که هیچگاه یادم نمی رود . ناهار را درخدمت مقام معظم رهبری رفتیم که آن موقع رئیس جمهور بودند . ناهار چلوکباب بود و دسر میوه هم پرتغال بود . آقا خودشان بر سر سفره تشریف داشتند ولی از چلوکباب نخوردند بلکه فقط نان و ماست خوردند نه این که حالا نمی خواستند یا دوست نداشتند بلکه از روی زهد و خود نگهداری بود . این برای من خیلی جالب بود که مهمانان «آقا» همه چلوکباب می خوردند و خود ایشان نان و ماست می خورد.
یکی از نمونه های زهد ایشان را که من دیدم در تیپ «الغدیر» بود هنگام نماز جماعت بود ، وقت نماز فرا رسید ، مرحوم حضرت آیت ا… خاتمی تشریف داشتند ، هرچه مرحوم آیت ا… خاتمی اصرار کردند «آقا» امام جماعت شوند ، قبول نکردند ، بلکه ایشان اصرار زیاد داشتند که مرحوم آیت ا… خاتمی ، پیش نماز باشند . بالاخره نماز جماعت به امامت آیت ا… خاتمی برگزار شد و بعد از آن ، آقا سخنرانی کردند و در بین صحبتها فرمودند : یکی از دلایلی که به تیپ الغدیر آمدم دیدن آیت ا… خاتمی بود ، چون من حدود سی سال هست که این مرد را می شناسم و هر وقت می خواهم روحیه بگیرم به حضورشان می رسم .
یک مورد دیگر این بود آقا توی جمعی که علما و مرحوم آقای خاتمی هم بودند سفره انداخته شد شام هم چلومرغ و ماست یزدی بود ، یادم است غیر از مرحوم آقای خاتمی که مریض بودند و اصلاً چیزی نخوردند همگی آقایان خوردند (آقای خاتمی اواخر عمرشان بود ، ایشان در جبهه مریض شدند و دیگر بهبود پیدا نکرده و به رحمت خداوند رفتند ، هوای گرم جبهه خیلی ایشان را اذیت کرد ، چون پیرمرد بود و قوه و توان جسمی کمی داشت ) اما مقام معظم رهبری فقط ماست کیسه ای یزدی خوردند و آن هم خیلی کم ! اینها برای ما مهم و عجیب بود.
خاطره ای از مادر شهید
نه تنها ما ، بلکه خیلی از دوستان و آشنایان ، نذر و نیاز زیادی برای شفای حاج اکبر کردند که ظاهراً هیچ کدام جواب نداد . خود ما درهمان چندماه آخر ، بیشتر از ده تا گوسفند کشتیم و این تازه یک موردش بود . به هر حال این نذر و نیازهای زیاد و جواب نگرفتن و نهایتاً شهید شدن حاجی، یک تأثیر بدی تو روحیه برادرش احمدرضا گذاشت و رو حساب انس و الفت زیادی که با حاجی داشت ، اصلاً یک جور حالت شک و دو دلی در وجودش پیدا شد که خیلی اذیتش می کرد .
طولی نکشید که یک شب خواب دیدم همراه احمد و حاج اکبر جلو یک دیوار ایستاده و هر سه به آن تکیه داده ایم . رو به رومان ، تا چشم کار می کرد بیابان خشک و برهوتی بود که انتهایش مشخص نبود . چون دلم برای احمد شور می زد و نگران او بودم ، جریان آن شک و تردیدها را به حاج اکبر گفتم ، و گفتم : خیلی هم غم و غصه می خورد .
خنده کنایه آمیزی کرد و گفت : اونا همه اش وسوسه شیطونه ، چرا به شون گوش می ده ؟
بعد رو کرد به احمدرضا و گفت : ببین این بیابونو .
ناگهان صحنه ای دیدم که دیدنش در خواب هم مایه تعجب بود ! تمام آن بیابان خشک و برهوت ، یک باره چنان زیبا شد که هوش از سر آدم می برد ؛ تا چشم کار می کرد ، سبزی و خرمی بود ، و نزدیک ما رود بزرگی هم جریان گرفت . حاجی با همان حالت کنایه آمیزش به احمدرضا گفت : چون تو دنیا مصلحت بود که شفا نگیرم ، نتیجه همه اون نذر و نیازها رو این جا به من دادن ، تازه یک ذخیره بزرگی هم برای روز قیامت شد .
با دیدن این خواب و تعریف کردن آن برای احمدرضا ، ان حالتش به کلی برطرف شد و بعد از آن پی انجام وصیتنامه اقتصادی حاج اکبر افتاد تا حساب – کتابهایش را مشخص کند. در همین رابطه چند بار کارش حسابی گره خورد که هر بار با توسل به حاجی و دیدن او در خواب و استفاده از راهنمایی اش ، گره کار باز شد .
وصیتنامه
عزیزانم بدانید که دفاع از ولایت فقیه و مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای دفاع از علی (ع) و فرزندان اوست و این محقق نمی شود جز با تلاشی صادقانه در اجرای اوامر بر حق ایشان. عزیزانم بدانید که دشمنان قسم خورده انقلاب وقتی مایوس می شوند که بدانند شما مردانه در پشت سر رهبر و قائد خود ایستاده اید و از او پیروی می کنید.
بسم الله الرحمن الرحیم
والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا
شهادت می دهم به وحدانیت خداوند باری تعالی که همه ی هستی از اوست و شریکی ندارد.
شهادت می دهم که محمد (صلی ا… علیه و آله و سلم) رسول خدا و امین حق اوست و خاتم انبیاء الهی است.
شهادت می دهم علی (ع) و اولاد او امام بر حق و جانشینان رسول اکرمند.
شهادت می دهم راه امام خمینی (ره) راه اسلام ناب محمدی و ادامه راه حسین (ع) بوده و جانشین بر حق او حضرت آیت الله العظمی خامنه ای ولی امر مسلمین می باشند.
خداوند باری تعالی را شاکرم که این حقیر سراپا تقصیر را هدایت فرموده و در مسیر این راه حق و اسلام عزیز قرار داد که اگر هدایت و رحمت او نبود بنده ای ضعیف چون من به ورطه ی هلاکت می افتاد.
این وصیت را در حالی می نویسم که عازم ماموریتی هستم به منطقه ای که اسلام عزیز سال ها در غربت به سر برده است و برای رشد آن نیاز به جهاد و شهادت است. از او که صاحب مرگ و حیات است خواستارم این حقیر گنهکار را به لطف و مرحمت خود بخشیده و شهادت که فخر اولیاء الهی است را نصیبم گرداند.
اینجانی اکبر آقابابایی فرزند حسینعلی به خانواده و دوستان عزیزم سفارش می کنم دست از اسلام عزیز بر نداشته و اسلام عزیز را که سال ها در غربت بوده یاری کنند و از ولایت تا پای جان دفاع نمایند و بدانند که اسلام بدون ولایت یعنی اسلام بدون علی (ع) در هر زمان.
عزیزانم بدانید که دفاع از ولایت فقیه و مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای دفاع از علی (ع) و فرزندان اوست و این محقق نمی شود جز با تلاشی صادقانه در اجرای اوامر بر حق ایشان. عزیزانم بدانید که دشمنان قسم خورده انقلاب وقتی مایوس می شوند که بدانند شما مردانه در پشت سر رهبر و قائد خود ایستاده اید و از او پیروی می کنید.
عزیزانم بدانید دشمنان اسلام با بهره گیری از زر و زور در پی آنند که شما را از گذشته درخشان خود مایوس سازند و شما را به سمت دنیای پر از نیرنگ خود کشانده و از میسر حق جدا سازند.
آنها می خواند با زیبا جلوه دادن دنیای خود، شما را از دین و اسلام جدا سازند و برده خود نمایند و به همین دلیل است که شما باید کاملا هوشیار باشید و فریب دنیای آنها را نخورید و بدانید که همه ی دنیا فانی است و آنچه باقی می ماند اعمال نیک و کارهای صواب شما است.
مجاهدین و رزمندگان عزیز که سال های جنگ را در رکاب رهبر و پیشوای خود حضرت امام خمینی کبیر (ره) مجاهدت نمودید، بدانید که شیطان از هر سو در کمین است تا ما را منحرف نماید، بنابراین، مراقب باشید و جهاد در راه خداوند را در هر زمان و مکان فراموش نفرموده، شهادت را در آغوش کشید و این انقلاب را به دست صاحب اصلی اش امام زمان (عج) بسپارید.
در پایان از همه ی عزیزان و از رهبر عزیزم طلب بخشش دارم. امیدوارم از خطاهای این حقیر در گذرید.
وااسلام
اکبر آقابابایی
عکس های کمتر دیده شده از شهید آقابابایی
اخبار شهرستان
- احداث جایگاه ویژه بافت زیلوی بزرگ میبد با هزینه ۴ میلیاردی (Opens New Window)
- دوقطبی سازی جامعه هدف دشمن از تحریم سپاه است (Opens New Window)
- انجمن عکاسان شهرستان تفت فعالیت رسمی خود را آغاز کرد (Opens New Window)
- توزیع ۴۰۰ بسته کمک معیشتی در چهاردهمین رزمایش همدلی بسیج تفت (Opens New Window)
- تعاونی دامداران تفت در محدودیتهای دو هفتهای تعطیل نیست/عدم کمبودی در تخصیص نهاد به دامداران تفت (Opens New Window)
- اجراي طرح پاکسازي و دستگيري 36 نفر معتاد تابلو در يزد (Opens New Window)
- دام دامداران تفتی با ۶ روز تعطیلی گرسنه خواهند ماند؟! (Opens New Window)
- زنگ خطر محیط زیست تفت با انتصاب سرپرستی بی تجربه و نابلد! (Opens New Window)
- «اتوبوس های تفت» تعطیل نمی شوند/مناقصه اتوبوسرانی روی سایت شهرداری تفت (Opens New Window)
- بومی یا غیربومی ، مسئله این است!!! (Opens New Window)