ازدواج؟! سري رو که درد نمي کنه، دستمال نمي بندند!!!
البته تمام اين ها که گفتم، نيمه خالي ليوان است . ازدواج خوب آنقدر مزايا دارد که صدها صفحه هم براي گفتن آنها کم است.
اهميت و جايگاه خانواده بر هيچ کس پوشيده نيست. انسانها از کودکي در کانون خانواده رشد مي يابند و معمولاً انسان هايي از موفقيت بيشتري برخوردارند که کانون خانواده آنها گرمتر و محکم تر بوده است.
ازدواج از همان روز نخست آفرينش جهان هستي، جزء قوانين آفرينش بود. آدم و حوا اگر باهم ازدواج نمي کردند الان انساني روي زمين وجود نداشت. نه فقط انسان، بلکه قانون زوجيت براي همه موجودات جهان از گياهان و جانوران گرفته تا مولکول ها و اتم ها وجود دارد و انسان هم براي اين که به کاميابي حقيقي برسد، بايد خودر ا با قوانين هستي هماهنگ کند.
هر انساني احتياجات و نيازهايي دارد که بسياري از آن بايد در کانون خانواده تأمين شود. اين نيازها به طور کلي عبارت است از :
الف: نيازهاي فيزيکي و جسمي
اين دسته از نيازها شامل نياز به غذا، لباس، و حتي روابط جنسي ميان همسران است، هرچند نياز به روابط جنسي را مي توان در دايره نيازهاي رواني نيز جاي داد.
ب: نيازهاي امنيتي
هر انساني به طور طبيعي دوستدار آن است که در آرامش و امنيت باشد و حتي براي زندگي و آينده آن هراسي به دل راه ندهد. امنيت و آرامش نيازي است که بخش عمده اي از آن بايد در خانواده تأمين شود. هر يک از اعضاي خانواده سالم مي داند که پناهگاه اول و آخر او خانواده است.
ج: نيازهاي عاطفي
نياز به محبت در وجود همه افراد بشر چه خردسال و چه بزرگسال وجود دارد، نياز به مورد توجه واقع شدن، دوست داشتن و دوست داشته شدن و ... اولين و مهمترين جايگاه تأمين عواطف خانواده است.
اهميت و جايگاه خانواده بر هيچ کس پوشيده نيست. انسانها از کودکي در کانون خانواده رشد مي يابند و معمولاً انسان هايي از موفقيت بيشتري برخوردارند که کانون خانواده آنها گرمتر و محکم تر بوده است
د: نيازهاي شخصيتي
نيازهاي شخصيتي ناظر به نيازهايي است که توجه به آن احترام و عزت نفس آدمي را پاس مي نهد . هرکسي دوست دارد شخصيت و احترام او حفظ شود و با حرمت و بزرگواري با او برخورد گردد. احساس ذلت شايد از هر رنجي بدتر باشد. شکل گيري پايه اوليه اين امر نيز به خانواده باز مي گردد.
ه: نياز به رشد و کمال
ازنظر فطري همه انسانها خواهان مسير رشد و کمال اند، نياز به کمال چندان به جنسيت ربطي ندارد. مردان و زنان مايلند که افراد محترم و توانمند و م?ثري باشند. مشکلات فکري و اقتصادي و اجتماعي شان حل شود و به ويژه در مسائل اخلاقي و معنوي ارتقاء يابند و مسأله هويت و هدف از زندگي را سامان دهند. خانواده اولين و مهمترين بستر براي رشد کردن و به کمال رسيدن افراد مي باشد.
و: نياز به معنويات
گذشته از پنج نياز فوق نياز ديگري در همه انسانها وجود دارد که گاه از آن غفلت مي شود. مهمترين و بالاترين نياز هر فرد نياز به معنويات است. نياز به ارتباط با خداي سبحان در وجود هر فردي سرشته شده است و باعث جلوگيري از بسياري از اضطرابها و نگرانيها مي شود؛ زيرا دلها با نام و ياد خدا آرام مي گيرد. «اَلا بِذِکرِ اللهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ» آگاه باش که با ياد خدا دلها آرامش مي يابد.
در روايت داريم که اگر همسر انسان صالح و مومن باشد ، انسان را در رسيدن به امور آخرت خيلي کمک مي کند.
حضرت رسول (صلي الله عليه و آله و سلم) بعد از ازدواج فاطمه سلام الله عليها به ايشان سر زدند و گفتند علي جان، فاطمه را چگونه مي بيني؟ عرض کردند : خوب همکاري است بر اطاعت خدا .
پس اگر ازدواج خوب انجام گيرد، عامل معنويت است و معنويت يعني تکامل.
چند سوال
آيا مي دانيد بيشترين رشد در مردان زماني است که مسئوليت خانه و زندگي را به دوش مي گيرند و براي رفع نيازهاي خانواده خود تلاش مي کنند؟
آيا مي دانيد که زماني که بانويي همسر و سپس مادر مي شود، کمالات بيشتري از جمله گذشت ، فداکاري و ... را به دست مي آورد و عشق بيشتري را از ديگران دريافت مي کند؟
آيا مي دانستيد نفس ازدواج عامل تکامل است؟
يک داستان
در زمان حضرت امام محمد باقر (عليه السلام) ، خانمي خدمت ايشان رسيد و گفت: مي خواهم مجرد بمانم تا به کمال برسم.
حضرت فرمودند :اين کار را نکن، اگر انسان مي توانست با مجرد بودن به کمال برسد، حضرت فاطمه سلام الله عليها ،شايسته تر از تو بود به اين فضيلت .اگر مجرد بودن فضيلت بود، فاطمه ازدواج نمي کرد و مجرد مي ماند، ولي فاطمه ازدواج کرد تا به کمال الهي برسد.
مقايسه ي افراد متاهل و مجرد
در يک مطالعه که اخيرا در 17 کشور پيشرفته دنيا انجام شد، مشخص شد که:
1) «افراد متاهل بسيار خوشبخت تر از مجردها هستند و آرامش بيشتري در زندگي دارند» وقتي ازدواج مي کنيم رابطه مان را با کسي که به او عشق مي ورزيم، دايمي و هميشگي مي کنيم و همين مي تواند ما را از استرس ها و تنش هاي يک رابطه عاشقانه نجات دهد. با ازدواج رابطه ما از آن چه که هست استوارتر مي شود و ديگر اين نگراني را نداريم که ممکن است او را از دست بدهيم.
يک علت اين آرامش، عشق است. نيروي عشق، آرامشي بي نظير به ما مي دهد که در کمتر جايي مي توانيم آن را پيدا کنيم. اين نکته را خداوند هم در قرآن مجيد فرموده است: «براي شما همسراني از جنس خودتان آفريديم تا به واسطه آنها به آرامش برسيد و بين شما محبت و دوستي برقرار کرديم.»
2) رابطه خوب با همسر سيستم دفاعي بدن را به ميزان قابل توجهي تقويت مي کند و اين که حتي زخم هاي افرادي که رابطه خوبي با همسرشان دارند زودتر خوب مي شود!
نقش ازدواج در سلامتي روان هم به همين ميزان ثابت شده است. نتايج يکي از اين مطالعات بسيار جالب توجه بود: افراد متاهل درصد کمتري از افراد بستري شده در بيمارستان هاي رواني را تشکيل مي دهند . بيشترين تعداد، مربوط به کساني بود که در رابطه شکست خورده و از همسر خود جدا شده بودند. ازدواج سالم مي تواند شما را از گرفتاري به بسياري از ناراحتي هاي رواني ازجمله افسردگي نجات دهد.
3) متوسط درآمد سالانه متاهل ها بيشتر از مجردهاست. پر واضح است که افراد متاهل براي آينده بهتر همسر و فرزندانشان، تلاش بيشتري مي کنند، پول بيشتري پس انداز مي کنند، وام مي گيرند و ...
4) رشد سحر آميز ، بيشتر از پيش. شما وقتي ازدواج مي کنيد ، مسئوليت پذيري در شما ايجاد مي شود، چون احساس مسئوليت بيشتري مي کنيد ،هوشتان را بکار مي گيريد و ابتکارتان بيشتر مي شود و استعدادهايتان شکوفا مي شود و خود شکوفايي ، مي تواند ما را در مسير تکامل کمک کند.
مارک تواين مي گويد: «ازدواج دو خط شکسته را يکي مي کند، به دو زندگي بي هدف، کار مي بخشد و نيروي هرکدام را براي انجام آن کار، دوبرابر مي کند. به دو سرشت جست و جو گر، دليلي براي زندگي کردن مي دهد و چيزي که به خاطر آن زندگي کنند»