از گشایش صدروزه تا انتقال آب به یزد
یزدرسا؛ سفر دکتر روحانی به استان یزد، بسیار گذرا انجام شد و نشانی از سرکشی ریاست محترم جمهوری به شهرستانهای استان وجود نداشت. این در حالی است که مردم استان خاطره سفرهای رئیس دولت قبلی را به خاطردارند که افزون بر مرکز استان، از همه شهرستانها سرکشی می کرد و به گزارشهای مکتوب و رسمی بسنده نمیشد. طبیعی است دیدارهای متناوب و نزدیک با قاطبه مردم در اقصینقاط استان، به سهم خود نقشی چشمگیر در افزایش سرمایه اجتماعی دولت دارد و میتواند مسئولان ارشد را بهگونهای بهتر با واقعیتها آشنا کند؛ چه اینکه در سایه ارتباط بیواسطهتر با مردم و نظارت نزدیکتر بر فعالیت زیرمجموعههای دولتی، میتوان به شناختی واقعبینانهتر از نقاط قوت و ضعف دست یافت و با چشمانی باز تدابیری درخور اندیشید.
بگذریم. رئیسجمهور محترم در جمع مردم باصفای دارالعباده از تخصیص بودجه برای انتقال آب خلیج فارس به یزد خبر داد؛ اقدامی که برخی آن را به عنوان سورپرایز یاد کردند و لابد انتظار داشتند مردم استان با شنیدن چنین خبری از شادی در پوست خود نگنجند!
واقعیت این است که هموطنان، خاطره خوشی از وعدههای دولتمردان ندارند و در هر دوره مصادیق متعددی از وعدههای فاقد پشتوانه قابلتوجه اذهان آنان را به خود معطوف میکند؛ وعدههایی که یا اصلا جامه عمل نمیپوشانند یا بهگونهای کجدار و مریز و لنگلنگان به سمت میدان عمل طیطریق میکنند.
وعده رئیسجمهور محترم مبنی بر گشایش صدروزه اقتصادی، اعطای سبد کالا در فواصل زمانی معیّن، رفع تحریمها و .... نمونههایی قابل تامل برای بررسی میزان تحقق وعدههای داده شده است.
وعدههایی همچون انتقال آب به یزد آن هم با اختصاص بودجه به صورت قطرهچکانی چنان نیست که بتواند کام مردم استان را سیراب سازد؛ مردمی که کمرشان زیر فشار مشکلات خم شده و انتظارشان از دولت و دولتمردان اولویتبندی و توجه ویژه به مشکلات فوری و حادتر است؛ مشکلاتی از جنس رکود شدید اقتصادی و بهتبع، رشد روزافزون بیکاری و مشکلات چشمگیر متعاقب آن.
انتقال آب برای استان یزد ضرورت است؛ اما نه انتقالی که معلوم نیست چه زمانی به بار خواهد نشست و چشمانداز روشنی ندارد. به قول ظریفی تمرکز بر موضوع انتقال آب از خلیج فارس بدون برنامهریزی و جدول زمانی دقیق و دلخوش کردن به آن، مثل آن است که به جای همت همهجانبه برای رفع نیازهای اولیه کودک و فراهم کردن زمینههای ادامه حیات وی، از تلاش برای تامین مسکن او بعد از ازدواج سخن گفته شود.
انتظار ازدولت محترم این است که با توجه به صنعتیبودن استان و رکود شدید حاکم برصنایع که منجر به مشکلات چشمگیری در عرصههای گوناگون شده است، ابتدا با تمام توان و فارغ از ژستهای تبلیغی، به مهار و سپس کاهش این مصیبت بزرگ اقدام کند و سپس به طور جدی و غیرشعاری به طرحهایی چون انتقال آب همت گمارد. در غیر اینصورت، نمیتوان چندان به وعدههایی از جنس انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی ایران دل خوش کرد؛ بخصوص اینکه تحقق چنین وعدههایی نیازمند بودجههای کلان و فرصت زمانی گاه چنددههای است و در نتیجه بهطور معمول، تضمینی به ادامه کار به صورت جدی وجود ندارد.
نویسنده: حامد اردکانی