آقای تابش! از دوران خاتمی چه خبر؟!
«محمدرضا تابش، خواهر زاده خاتمی اخیراً در نطقی از محدودیتهایی گفته که برای سید محمد خاتمی به وجود آمده؛ اما هنوز دو هفته از آن نطق نگذشته، از هجمهها و فشارهایی سخن به میان آورده که از سوی برخی نمایندگان مجلس به عنوان حمایت او از سران فتنه مطرحشده است.»
به نوشته سایت آفتاب، نماینده اردکان در مجلس شورای اسلامی همچنین افزوده است: «اصلاحطلبان مجلس دستشان از همهجا کوتاه است، حتی بعد از یک نطق ساده هم باید به تعداد زیادی پاسخ بدهیم و کنایه و هجمهها را تحملکنیم...»
وی همچنین گفته است: «یکی از گلههای ما از دولت این است که دستکم اسباب ابراز عقیده و پیگیری مطالبات آن بخش جامعه که با میل و اراده به این دولت رأی دادند فراهم نیست.»
تابش افزوده است: «وقتی فضا را با فضای دولت گذشته مقایسه میکنیم بدون شک فرصت را غنیمت میدانیم، چراکه در دولت گذشته گاهی حتی نمیشد نفس کشید و در این دولت به هنرمندان، نخبگان و دانشمندان بهاداده شده.»
پیشازاین، نماینده محترم اردکان را ازلحاظ نجابت و رعایت انصاف در قضاوت پیرامون افراد و دولتها، متمایزتر از اغلب افراد موسوم به اصلاحطلب میدانستم؛ اما برخی مواضع ایشان ازجمله مواضع فوقالذکر، سُست بودن نگاه پیشین را آشکار ساخت. درباره سخنان این نماینده محترم گفتنیها فراوان است، ازجمله:
1. آقای تابش در حالی از محدودیتهای اعمالشده برای داییِ خویش (سید محمد خاتمی) سخن به میان آورده که هیچ اشارهای به عملکرد رئیسجمهور اسبق و دلایل مستحکم این محدودیتها نکرده است.
اینگونه سخن گفتن ممکن است برخی افراد فاقد اطلاع را در این توهم فروبرد که نظام اسلامی با اعمال محدودیت برای کارگزار پیشین خویش، حقوق او را نادیده گرفته و وی را در موضع مظلومیت قرار داده! درحالیکه ماجرا کاملاً بهعکس است و نظام اسلامی بر اساس مصالح کلانتر، از برخورد جدی با آقای خاتمی و برخی دیگر از نقشآفرینان فتنه 88 پرهیزکرده است.
طبیعی است درصورتیکه نظام اسلامی تصمیم بگیرد عوامل اصلی و مؤثرین پردهنشین در فتنه 88 را در دادگاهی عادلانه پاسخگوی رفتارهایشان قرار دهد، اوضاع بهگونهای دیگر رقم خواهد خورد.
2. ما برخلاف بسیاری از همفکران آقای تابش، بر اساس آموزههای دینی و اخلاقی میکوشیم حتی در برابر دشمنان قسمخورده نیز همواره انصاف و صداقت را سرلوحه قضاوتهایمان قرار دهیم؛ چه رسد به کسانی که زمانی سکاندار قوه اجرائیه کشور بودهاند. ازاینرو خدمات انجامشده در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی را قدر مینهیم و انکار نمیکنیم؛ اما با استناد به شواهد بسیار روشن، معتقدیم در همان دوران، رویکرد دولت وقت از خط اصیل انقلاب و امام(ره) و رهبری معظم نظام، فرسنگها فاصله گرفت و درنتیجه، بسیاری از مقدسات دینی و انقلابی دستخوش تحریف و توهین و تخریب قرار گرفتند. بهرغم گذشت سالها از آن دوران، هنوز یادآوری هجمههای ناجوانمردانه به قرآن، عاشورا و اهلبیت(ع)، امام و رهبری، شهدا و بسیجیان،و مراجع و علما در سایه سیاست تساهل و تسامح دولت وقت، قلبها را در اندوهی عمیق فرومیبرد.
3. آقای تابش در حالی از فراهم نبودن «اسباب ابراز عقیده» و «پیگیری مطالبات بخشی از جامعه که به این دولت رأی دادهاند» سخن گفته که منظور خود را چندان شفاف مطرح نکرده است.
اگر منظور از بخش نخست این ادعا، ابراز عقیده از سوی همفکران دولت یازدهم باشد، که باید گفت دولت محترم در این راه نهایت امکان را برای حامیان خود فراهم آورده تا به اظهارنظر و فعالیت بپردازند. وانگهی اگر منظور از پیگیری مطالبات رأیدهندگان به دولت، پیگیری شعارهای بر زمینمانده آقای روحانی در زمان انتخابات ریاست جمهوری باشد، باید گفت متأسفانه بسیاری از چهرههای شاخص همفکر آقای خاتمی ازجمله جناب تابش، در این زمینه کوتاهی داشتهاند.
برای نمونه جناب دکتر روحانی وعده داده بود در صد روز اول زمامداری خود، گشایشی محسوس در عرصه اقتصادی ایجاد کند؛ اما در هنگام گزارش عملکرد صدروزه خویش تنها به تخطئه دولت سابق پرداخت و ... .
دکتر روحانی گفته بود دوران آزمونوخطا و تصمیمگیریهای غیر کارشناسی سپریشده است؛ اما در آزمون توزیع سبد کالا چنان اشتباههای فاحشی رخ داد که افزون بر ایجاد نارضایتیهای گسترده در داخل، اسباب تحقیر نظام و مردم توسط بلندگوهای استکباری در خارج نیز فراهم شد.
آقای روحانی تأکید کرده بود با کلید ـ نه داس ـ آمده است و انتصابها تنها بر اساس شایستهسالاری خواهد بود؛ ولی درصحنه عمل، واقعیت بهگونهای دیگر رقم خورد و موارد متعدد دیگر...
شایسته است آقای تابش توضیح دهند برای پیگیری مطالباتی از این نوع، چه اقداماتی انجام داده است.
البته ممکن است ایشان توضیح دهد که منظور از مطالبات بر زمینمانده، «رفع حصر» از برجستگان فتنه است، که در این صورت باید گفت حصر آقایان کروبی و موسوی، تصمیمی قانونی از سوی بالاترین مرجع امنیتی کشور است و صدالبته در برابر عملکرد تأسفبار آنها در سال 88، مجازاتی بسیار کمتر از میزان واقعی هست و آنان تنها بهواسطه تدبیر ویژه رهبری معظم، تا اطلاع ثانوی از محاکمه و تحمل مجازات کامل معاف شدهاند.
4. آقای تابش ادعا کرده است «وقتی فضا را با فضای دولت گذشته مقایسه میکنیم بدون شک فرصت را غنیمت میدانیم، چراکه در دولت گذشته گاهی حتی نمیشد نفس کشید»!!
بهعبارتدیگر ایشان شرح صدر و انتقادپذیری دولت دکتر روحانی را در مقایسه با دولت دکتر احمدینژاد بسیار بیشتر میداند؛ درحالیکه نادرست بودن این ادعا چنان آشکار است که نیازی به استدلال ندارد. چه اینکه در دولت احمدینژاد، فارغ از همه قصور و تقصیرهایش، زمینه بسیار مساعدتری برای انتقاد فراهم بود؛ بهگونهای که بسیاری از اشخاص و رسانهها در آن دوران با سوءاستفاده از شرح صدر رئیس دولت، بدترین توهینها را به شخص رئیسجمهور و دولت وی روا میداشتند و پاسخی جز گرمی و خندهرویی از او دریافت نمیکردند.
بر اساس یک پژوهش انجامشده، در سه سال نخست فعالیت دولت نهم، ۱۶۸۹مورد توهین مستقیم به شخص رئیسجمهوری در فضای رسانهای و تبلیغاتی صورت گرفته است! این در حالی است که در دولت آقای هاشمی رفسنجانی هیچ موردی از توهین مستقیم به رئیسجمهور در مطبوعات آن زمان یافت نشده است.
در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی هم فقط پنج مورد توهین مستقیم به رئیسجمهوری دیدهشده است.
شاید پذیرش این آمار برای برخی نوجوانان و جوانان که دوران ریاست جمهوری آقایان هاشمی و خاتمی و فضای خاص آن زمان را درک نکرده باشند، دشوار باشد؛ اما آگاهان سیاسی و کسانی که به اقتضای سن خود آن دوران را دیده و از حضور ذهن قوی برخوردار باشند، دستکم در پیشگاه وجدان خویش، بر درستی این آمار صحه مینهند.
شاید آقای تابش، مصلحت را در فراموش کردن برخی واقعیتها بداند؛ اما اذهان آگاه از یاد نبردهاند که بخصوص در سالهای نخست ریاست جمهوری آقای خاتمی، رسانههای زنجیرهای در پوشش شعار آزادی بیان، چنان فضای خفقانی را بر ضد منتقدان و دلسوزان نظام فراهم آورده بودند که کمترین انتقاد از شخص خاتمی یا سیاستهای دولت کافی بود تا بهیکباره انبوهی از شدیدترین اهانتهای سازماندهی شده از سوی رسانههای زنجیرهای اشخاص منتقد را هدف قرار دهد و آنها را تا مرز انزوا و اضمحلال براند!
بهعبارتیدیگر، بسیاری از حامیان رئیسجمهور وقت، توهین به مقدسات دینی و آرمانهای امام و انقلاب را به بهانه آزادی بیان موجه میدانستند؛ اما کمترین انتقاد از آقای خاتمی و سیاستهای وی را تاب نمیآوردند!
توهینهای بیسابقه و درج کاریکاتور توهینآمیز نسبت به آیتالله مصباح یزدی ـ فقیه وارستهای که رهبر معظم انقلاب بهطور ویژه بر علم، صفا و بصیرتش مهرتأنید زدند و ایشان را عقبه تئوریک نظام لقب دادند ـ در یکی از همان نشریات زنجیرهای، تنها به جرم سینه سپر کردن در برابر توهین مدعیان اصلاحات به دین و ارزشهای انقلاب، نمونهای روشن از فضای خفقانی آن دوران بر ضد منتقدان محسوب میشود.
و جالب است اینک جناب تابش، کمترین اشارهای به آن دوران تأسفآور نمیکند و دورانی دیگر را زیر سؤال میبرد.
البته در دوران احمدینژاد هم بودند برخی زیرمجموعههایی که گاه برخلاف رویکرد دولت و رئیسجمهور، در مقابل افتراها به دستگاههای مسئول متوسل میشدند؛ اما همانها نیز اغلب با هشدار رئیسجمهور ناچار به مدارای بیشتر حتی در برابر تخریبهای دور از مروّت میشدند.
احمدینژاد هیچگاه بر پیشانی منتقدان خود، برچسب «بیسواد» و «بزدل» و «تغذیهشونده از جای خاص» نزد و آنان را به «جهنم» نفرستاد! با این همهجای شگفتی است که آقای تابش ادعا میکند در دولت گذشته گاهی حتی نمیشد نفس کشید!
مقایسه تعداد تذکرات و شکایتهای مستقیم و غیرمستقیم دولت سابق و کنونی از اشخاص و رسانهها و نیز واکاوی ادبیات دکتر روحانی و دکتر احمدینژاد در قبال منتقدان، واقعیتهای بسیاری را برای همگان بهویژه جناب تابش روشن خواهد کرد!
شایسته است نماینده محترم اردکان بیشازپیش در قضاوتهای خود بر محور انصاف و واقعبینی گام بردارد و اشتیاق چشمگیر به شخص یا دولتی خاص، وی را به وادی وارونه نمایی و ناحقگویی درباره شخص یا دولتی دیگر سوق ندهد.
نویسنده: م. سید زاده میبدی
Related Assets:
- تغییر موضع هدفدار رسانههای زنجیرهای/ گم شدن بنزین سالم در تولد خاتمی+عکس
- قطعاً اصلاحطلبان برای انتخابات آتی لیست واحد میدهند/ شخص اصولگرا هرچند معتدل جایی در لیست اصلاحطلبان ندارد
- كدام نمايندگان با پول بيتالمال عازم اينچئون شدند؟ /نماینده اصلاح طلب یزدی در لیست +عکس
- لزوم افزایش اختیارات شورای نظارت بر سازمان صداوسیما
- خاتمی و راهبرد «بازگشت سفید»
- قرار نیست فعالیتهایم رسانه ای شود/هفتهای 3 دیدار عمومی دارم/وعده خاتمی به دانشجویان معترض
- جامعه غیر پرسشگر دچار خفقان میشود
- ضرورت کاهش تعرفه برق مناطق گرمسیری شهرستان های استان یزد/ آمارهای هشداردهنده از استان یزد
- فتنه سال 88 اسلامیت نظام را هدف گرفته بود