آقای هاشمی و یک بام و دو هوای انتخابات
نقش آقای هاشمی رفسنجانی در انقلاب بر کسی پوشیده نیست؛ اما افسوس که مواضع و رویکردهای ایشان در مقاطعی نهتنها باعث شتابدهی به حرکت رو به رشد ملت ایران نشده، بلکه سوگمندانه بدخواهان نظام و انقلاب را به سر شوق آورده است. از این روست که برخی اظهارنظرهای وی در این روزها را باید با دیده تأمل و تطبیق فزوننر نگریست.
آقای هاشمی در ماههای اخیر و با روی کار آمدن دولت یازدهم بارها به فرمایش رهبری مبنی بر حق الناس بودن رای مردم اشاره کرده است؛ از جمله آنگونه که سایت«انتخاب» گزارش داده، اخیرا در دیدار مسوولان و دبیران کل احزاب و تشکل های عضو شورای هماهنگی اصلاحات هم مجددا با اشاره به سخنان رهبری معظم انقلاب، مبنی بر حق الناس بودن رای مردم از زمان تبلیغات انتخاباتی تا تایید صلاحیت ها، رای گیری و شمارش آرا، اظهارداشته است: این جمله ایشان آشکارترین تفسیر بندهای مربوط به انتخابات در قانون اساسی است و کسی نمی تواند فراتر از ایشان قوانین بالا دستی جمهوری اسلامی را تفسیر کنند.
اما آیا فرمایش رهبری معظم انقلاب، تنها در مورد انتخاباتی صدق میکند که کاندیدای موردنظر آقای هاشمی رای بیشتری به خود اختصاص دهد یا اینکه در همه انتخاباتها صدق میکند، هرچند کاندیدای مورد نظر هاشمی پیروز نشود؟!
آقای هاشمی نیک میداند که در جمهوری اسلامی ایران از زمان استقرار تا کنون، به طور متوسط هر سال یک انتخابات در آن برگزار شده است. این رخداد از آن رو اهمیت دارد که پرچمداران نظام سلطه همواره نظام ایران را به دوری از خواستهای ملت متهم میکند و در عین حال از دیکتاتورهایی در منطقه حمایت میکند که حتی از برگزاری یک انتخابات ساده در حد شوراهای محلی نیز واهمه دارند و مردشان هیچ گاه روی انتخابات را ندیدهاند.
نکته مهم دیگر، اهمیتی است که نظام اسلامی برای امانتداری آرای مردم قائل است. برای نمونه در خرداد 76، سیدمحمد خاتمی توانست به راحتی به ریاست جمهوری برسد و همه در چارچوب قوانین وی را در این مسیر مساعدت کردند؛ هرچند خاتمی و یارانش اعتماد مردم را پاس نداشتند و به جای بهرهگیری از سرمایه اعتماد جامعه در راه رفع مشکلات آنها، در مسیری خلاف خواست ملت، دویدن آغاز کردند و اوضاع به گونهای رقم خورد که بیشترین اهانتها به ساحت مقدسات و آرمانهای دینی و ملی مردم ایران در آن دوران روا داشته شد.
اما در سال 84، اوضاع متفاوت شد. چه اینکه بر خلاف انتظار برخی اصحاب قدرت و مدعیان اصلاحطلبی، دلهای مردم با مشاهده سوابق خدمات، ساده زیستی و پاکدستی محمود احمدینژاد به سمت وی متمایل شد و بر خلاف پیشبینیهای آنان، احمدینژاد حتی مرد قدرتمند آن دوران یعنی هاشمی رفسنجانی را هم پشت سر گذاشت و با آرایی سنگین کسوت ریاست جمهوری را به تن کرد.
در آن زمان انتظار میرفت آقای هاشمی رفسنجانی نتیجه انتخابات را به طور رسمی بپذیرد و با منتخب ملت همراهی کند؛ اما وی مسیری دیگر را برگزید و در صدر مخالفان دولت احمدینژاد قرار گرفت؛ دولتی که دستکم در سالهای نخستین به شدت بر مدار خدمترسانی به قشرهای گوناگون مردم و احیای آرمانهای ناب اسلام و انقلاب فعالیت میکرد و با صلابت در برابر دشمنان خارجی و فرصتطلبان داخلی میایستاد.
خوب است رئیس مجمع تشخیص مصلحت توضیح دهند که آیا رای مردم به محمود احمدی نژاد در سال 84، هم مصداق حقالناس بود؟! و اگر بود، رفتارهای ایشان در آن مقطع چه توجیهی داشت؟!
در سال 88 نیز علیرغم همه تلاشهای آقای هاشمی و اعوان و انصار ایشان، باز بر خلاف انتظار وی، احمدینژاد توانست آرای بینظیر 24 میلیونی ملت را به خود اختصاص دهد و میرحسین موسوی که مورد عنایت هاشمی بود و برای به حاشیه راندن احمدی نژاد به صحنه آورده شده بود، شکست سنگینی را متحمل شد. واکنش آقای هاشمی در آن زمان چه بود؟!
آقای هاشمی در آن زمان نهتنها کمترین انتظارها را برآورده نکرد و از احترام به آرای ملت سخنی به میان نیاورد؛ بلکه مواضع و سخنان وی در آن برهه حساس که کشور در اثر بیتقوایی و شهوت قدرت فتنهگران، در التهابی عمیق به سر میبرد، با ذوقزدگی و البته شگفتی بدخواهان روبرو شده بود.
خوب است آقای هاشمی توضیح دهد که چگونه وقتی مردم در خرداد 76 یا خرداد 92 به نامزدهای مورد علاقه وی(خاتمی و هاشمی) رای میدهند، مورد احترام و آرایشان ارزشمند است؛ اما هنگامی که در سال 84 و 88 آرای خویش را در سبد شخص دیگری غیر از کاندیدای مورد نظر وی میریزند، آرایشان مصداق «حقالناس» نمیشود!
متاسفانه آقای هاشمی پس ازانتخابات خرداد 92 که به برگزیدهشدن روحانی انجامید، چنان به فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر «حق الناس» بودن آرای مردم تکیه و استناد میکند که گویی در انتخاباتهای پیشین، آرای مردم حقالناس نبوده است! در حالی که آرای مردم در سال 88 هم از برترین مصادیق حقالناس به شمار میآمده؛ حقالناسی که در آتش قدرتطلبی برخی نامزدها و خواص، تباه شد و در نتیجه، شد آنچه نباید میشد.
نویسنده: منیره اردکانی
Related Assets:
- نقش«نهضت آزادی»در لورفتن عملیات کربلای4 /امام میگفت«جنگ جنگ تا رفع فتنه» برخی میگفتند«جنگ جنگ تا یک پیروزی»
- خاطره طنز هاشمی از روحانیون و کلاس درس امام(ره)
- بزرگترین سانسور صداوسیما درقبال حماسه 9دی با حذف شعارهای مردمی علیه هاشمی/ حضور بیحجاب زن بنی صدر مقابل هاشمی +عکس
- اقتصاد ایران رابه قربانگاه بردیم/تحریم صدای احمدینژاد را هم درآورد/ روحانی همه مشکلات اقتصادی را به گردن جلیلی انداخت
- احمدی نژاد به دنبال تقویت نقاط قوت خود/ افزایش دوباره محوبیت، هدف اصلی سفرهای استانی احمدی نژاد
- خدمت به ایثارگران و جانبازان و خانواده آنان افتخار دولت است
- کنارکشیدنم از انتخابات پیشگویی است/در شورای مشورتی خاتمی شرکت نمیکنم/ خودمان شورای مشورتی داریم
- خوشحالکنندهترین خبر عمر روحانی که در لندن شنید
- صهیونیستها پناهگاههای خود را آماده کنند/ نابودی اسرائیل شروع شده است
- مسکن مهر استان در انتظار دستان پرمهر استاندار
- دلیل سکوت روزنامههای زنجیرهای در پرونده رحیمی چه بود؟ +اطلاعیه دفتر احمدی نژاد درباره حکم رحیمی
- آقای رحیمی؛شرایط شما را درک می کنیم! /سکته مادر رحیمی و خودکشی نافرجام نزدیکان رحیمی در پی فشارها!
- احمدی نژاد: چرا مسئولیت گرفتهاید وقتی عرضه ایستادن برابر آمریکا را ندارید