اگر بنای سیدالشهدا(ع)مذاکره بود با معاویه تعامل می کرد!/ «حُر»با توبه از فتنه «حُر»شد اما هنوز سران فتنه به آن خوش اند
حجت الاسلام علی اکبرابراهیمی بشکانی در مصاحبه با خبرنگار یزد رسا با اشاره به اظهارات اخیر رئیس جمهور در زنجان در خصوص اینکه درس کربلا درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین است! اظهار داشت: 10سال از امامت امام حسین(ع) در زمان حیات معاویه اتفاق افتاده است و در این مدت معاویه بارها خواستار تعامل با اباعبدالله بود.
اگر بنای امام حسین مذاکره بود با معاویه تعامل می کرد نه یزید یاغی!
این استاد برجسته علوم دینی افزود: اگر تصمیم امام حسین(ع) بر تعامل بود هر چه زودتر تعامل می کرد و اگر قرار حضرت به مذاکره بود با معاویه مذاکره می کرد نه با یزید یاغی و طغیانگر! چراکه حداقل معاویه هر چه بود جز اقوام رسول الله به حساب می آمد.
امام جمعه شاهدیه گفت: برای مثال معاویه برای دفع شر خوارج نامه ای به امام حسین (ع) نوشت و با این استدلال که خوارج دشمنان امیرالمومنین بودند به ایشان پیشنهاد داد که با خوارج وارد جنگ شوند اما امام حسین (ع)به جای تعامل سازنده، فرمودند: «اگر من می خواستم بجنگم اولین کسی که با او می جنگیدم تو بودی چرا که هیچ مبارزه ای لازم تر از مبارزه با تو نیست»
مجلس معاویه برای مذاکره با امام حسین که به نتیجه نرسید
وی ادامه داد: یا در جایی دیگر، معاویه در اواخر عمر خود در ایام حج به مکه سفر کرد و با استفاده از این موقعیت (یعنی حضور تمام بزرگان و افراد ذی نفوذ برای انجام مناسک حج) تصمیم داشت تا برای فرزندش یزید بیعت بگیرد بدین منظور جلسه ای ترتیب داد و یکی از کسانی که در این جلسه حضور داشتند حضرت اباعبدالله بود که امام حسین (ع) در پاسخ به این درخواست معاویه در همان مجلس خطاب به وی فرمودند: «معاویه! تو با غصب حق جانشین پیامبر عذاب قیامت را برای خود خریدی. این اشتباه را در مورد یزید تکرار نکن» در این مجلس هم شاهد بودیم که مذاکره بی نتیجه بود و امام حسین حاضر به تعامل با معاویه نشد.
هیچگاه رویه امام حسین(ع) در زمان یزید تغییر نکرد
حجت الاسلام بشکانی با بیان اینکه در زمان خود یزید هم رویه اباعبدالله تغییری نکرد تصریح کرد: اگر بنا بر تعامل بود چرا ایشان با والی مدینه کنار نیامد؟ چرا به نصیحت افرادی مثل عبدالله بن زبیر و ابن عباس اعتنایی نفرمودند؟
وی با اشاره به اینکه در مسیر حرکت اباعبدالله به سمت کوفه بسیاری از روی خیرخواهی به ایشان پیشنهاد دادند که یا به یمن تغییر مسیر بدهند اذعان داشت: امام حسین(ع) در آنجا ارداتمندان بسیاری داشتند، و یا اینکه حداقل از راه های فرعی و بیراهه ها به سمت کوفه حرکت کنند اما ایشان به این نصایح هم توجهی نداشتند.
این استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: با توجه به اینکه عراق مرکز فتنه بود امام حسین (ع)به عراق حرکت کرد و هدف ایشان از قیام، آگاه کردن مردم و همراه کردن آنها با خود بود. دعوت کوفیان ظاهر ماجرا بود.
وی خاطرنشان کرد: فردی به نام یحیی ابن اکثم نامه ای به امام دهم نوشت و در آن 13 شبهه مطرح کرد و از حضرت هادی توضیح خواست. یکی از شبهات یحیی این بود که با استناد به یکی از آیات قرآن مدعی شده بود که همجنس بازی در یک آیه از قرآن منع شده و در آیه ای دیگر مذموم شمرده شده![1]
حجت الاسلام بشکانی افزود: امام هادی ضمن پاسخ به این شبهه به یحیی فرمودن: «تو با قرآن دنبال پوشاندن لغزش های خود هستی» پس در واقع هر کسی می تواند حتی آیات قرآن را تفسیر به رای بکند لذا همه مذاهب به اسم اسلام و با استناد به قرآن ظهور و بروز داشته اند.
وی با اشاره به سخنان روحانی به ماجرای مذاکره با عمر سعد خاطرنشان کرد: در مورد گفت و گویی که اباعبدالله با عمر سعد داشتند باید گفت «سعد ابن ابی وقاص» دایی حضرت رسول بود وی عمر سعد را واسطه صلح با یزید قرار نداد. بحث سازش مطرح نبود. تنها هدف از این گفت و گو این بود که یکی از خویشان رسول خدا دستش به خون پسر رسول الله آلوده نشود وگرنه چرا فقط با عمر سعد مذاکره کردند؟ چرا با شمر مذاکره نکردند؟
«حُر» با توبه از فتنه «حُر»شد ؛ اما امروزه سران فتنه به این امر خوش اند/سخنان روحانی در زنجان قیاس مع الفارغ بود!
این روحانی برجسته با اشاره به شخصیت والای حر بن ریاحی تشریح کرد: حر آدم بی شخصیتی نبود. فرمانده لشگر و دانشمند بود، لشگریانش پشت سر او نماز می خواندند، حر هرگز فکر نمی کرد ماجرای کربلا چنین سرانجامی داشته باشد. حر هم در ابتدا فکر می کرد موضوع با مذاکره حل می شود. ضمنا حر به اشتباه خود پی برد. برگشت و برای توبه حتی جان خود را فدا کرد. ولی ما شاهدیم که فتنه گران هنوز هم مشغول فتنه اند و به آن خوش اند! از این منظر می توان گفت قیاس آقای روحانی قیاسی مع الفارغ است.
[1] – یحیی ابن اکثم از امام هادی (ع ) پرسید: درباره این فرمایش خداوند متعال که: «أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُکْراناً وَ إِناثا؛ یا به آنان هم پسر و هم دختر تزویج میکند». (سوره شورى/آیه 50) پس چگونه است که خداوند مردان را به بندگانش تزویج مىکند، در حالى که گروهى که چنین عملى انجام دادند مجازات کرده است؟
حضرت اینگونه پاسخ دادند: امّا درباره این فرمایش خداوند متعال که: «یا به آنان هم پسر و هم دختر تزویج نماید»، یعنى براى او پسر و دختر با هم متولّد سازد، چون به هر دوتایى که با هم باشند، زوج اطلاق مىشود و هر یک از آن دو زوج دیگرى است.
معاذ اللَّه! که مقصود خداوند جلیل همان چیزى باشد که تو با برداشت غلط، خود را بدان فریفتى و مىخواهى براى ارتکاب گناه [همجنس بازى] خود رخصتجویى. «وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ یَلْقَ أَثاماً. یُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ یَخْلُدْ فِیهِ مُهاناً؛ و هر کس چنین کند سزایش را دریافت خواهد کرد.
براى او در روز قیامت عذاب دو چندان مىشود و پیوسته در آن خوار مىماند»؛ [سوره فرقان/آیه 68 و 69] البته اگر توبه نکند.
تحف العقول/ابن شعبه حرّانی/انتشارات جامعه مدرسین/1363ش/ص476 الی481