ID : 13141003
گزارشی مختصر از عملیات کربلای ۴

به بهانه بازگشت پیکرهای ۱۷۵ شهید دست‌بسته/چه کسی عملیات کربلای ۴ را لو داد؟


علاوه بر کمک‌های اطلاعاتی آمریکا، محمداسماعیل کوثری فرمانده وقت لشکر ۲۷، در مصاحبه‌ای از نقش نهضت آزادی در جمع‌آوری اطلاعات مربوط به عملیات کربلای ۴ و انتقال این اطلاعات به سرویس‌های جاسوسی غرب و در نهایت دستگاه امنیتی عراق پرده برداشت.

به گزارش یزد رسا، پس از انتشار خبر تفحص پیکیر ۱۷۵ شهید غواص که بعضی از آن‌ها با دستان بسته و بدون هیچ‌گونه جراحتی زنده‌به‌گور شده به شهادت رسیده بودند، موج گسترده‌ای از واکنش‌های رسانه‌ای به این اقدام در داخل و خارج از کشور ایجاد شد.
 


ب گزارش فارس،در نگاه اول، این موج رسانه‌ای با رویکرد ابراز احساسات و علاقه به ساحت شهدای مظلوم انقلاب اسلامی است و نشان از عمق عشق و ارادت مردم در هر سلیقه و گرایش سیاسی و اعتقادی به شهدا دارد. اما در این میان، ردپای خباثت‌ها و شیطنت‌های پیاده‌نظام رسانه‌ای وابسته به نظام سلطه و حامیان صدام در جنگ تحمیلی دیده می‌شود که تلاش می‌کنند با سوار شدن بر موج احساسات پاک مردم، اهداف شوم خود در ایجاد تفرقه و شکاف بین آحاد ملت و ایجاد حس بدبینی نسبت به فرماندهان نظامی کشور را دنبال کنند.



یکی از خطوط خبری که رسانه‌های وابسته به جریان معاند انقلاب در خصوص شهدای مظلوم غواص دنبال کردند، تمرکز بر عمل‌کرد فرماندهان عالی‌رتبه جنگ در ادامه این عملیات پس از آگاهی از لو رفتن این عملیات بود. فعالان این خط خبری، تلاش می‌کند تا با پنهان کردن نقش حامیان بین‌المللی صدام، صرفاً بر نقش فرماندهان در شهادت رزمندگان تأکید کند و هیچ اشاره‌ای به پشتیبانی‌های اطلاعاتی دولت‌‌های غربی به‌ویژه آمریکا در این زمینه ننماید.


این در حالی است که بر اساس اسناد متقن و معتبر بین‌المللی، یکی از دلایل اصلی لو رفتن عملیات کربلای ۴، انتقال اطلاعات مربوط به عملیات توسط سرویس جاسوسی آمریکا به عراق و هم‌چنین همکاری جریان‌های سیاسی معاند داخلی برای جاسوسی نظامی و جمع آوری اطلاعات از تحرکات نیروهای ایرانی دلالت می‌کند.



در سطور پیش‌رو، تلاش می‌شود تا برخی از اسناد و ارجاعات به نقش آمریکا و ستون پنجم داخلی در لو رفتن عملیات کربلای ۴، مرور شود.

 



گزارشی مختصر از عملیات کربلای ۴

عملیات کربلای چهار در دی ماه ۱۳۶۵ در شرایطی انجام شد که از نظر اجتماعی مردم ایران منتظر یک پیروزی بزرگ و سرنوشت‌ساز و نهایتاً پایان جنگ بودند. این جو عمومی که به‌ویژه بعد از عملیات بزرگ والفجر ۸ و فتح فاو ابعاد روانی ویژه‌ای پیداکرد، سبب هجوم بی‌نظیر نیروهای مردمی به سمت جبهه‌ها شد که در تاریخ ۸ ساله جنگ تحمیلی تنها در برهه عملیات فتح‌المبین در سال ۶۱ نمونه داشت.



از سوی دیگر، بعد از عملیات والفجر ۸، عراق با بهره‌گیری از نظرات کارشناسان نظامی آمریکایی و اروپایی دست به اجرای سلسله عملیات‌های دفاع متحرک زد تا هم دستاوردهای پیروزی ایران در فاو را خدشه‌دار کند و هم توان نظامی ایران را در نبردهای فرسایشی و پراکنده رو به تحلیل برده تا در نهایت با ضربه‌ای کاری، مسئله جنگ را به نفع خود تمام کند.



این دو مسئله به‌علاوه شرایط خاص اقتصادی و سیاسی ایران در سال ۶۵ و فشارهای بین‌المللی برای پایان جنگ و هم‌چنین حضور مستقیم آمریکا در جنگ با ایران(چه در خلیج فارس و جنگ دریایی و چه در جنگ اطلاعاتی) فرماندهان و متولیان جنگ در ایران را برآن داشت تا به‌هرنحو ممکن، با اجرای عملیات کربلای ۴، هم از ظرفیت حضور بالای مردم در جبهه بهره بگیرند و هم با تصرف بصره(ضمن در اختیار داشتن فاو) دست بالا را در پایان جنگ و مذاکرات پس از آن، داشته باشند.



در این عملیات قرار بود حدود ۱۵۰۰۰ غواص خط شکن با عبور از طول رودخانه اروند و گذر از روبروی خطوط عراقی‌ها، در مقابل چند نقطه حساس از ساحل بصره وارد خطوط عراقی‌ها شده و پس از شکستن استحکامات خط اول دفاعی عراق، موج دوم نیروها در تک اصلی پیشروی را به سمت بصره ادامه داده و عملیات سرنوشت را به سرانجامی نیکو برسانند.

 



نقش آمریکا در لو رفتن عملیات کربلای ۴

عملیات کربلای ۴ با کمک مستقیم آمریکایی‌ها در انتقال اطلاعات مربوط به تحرکات نظامی ایرانی‌ها که توسط هواپیماهای جاسوسی آواکس و تصاویر ماهواره‌ای به دست آمده بود، در همان ساعات ابتدایی و با تلفات سنگین نیروهای خودی، عملیات متوقف شد. در خصوص کمک‌های اطلاعاتی آمریکا به عراق در مورد عملیات کربلای ۴، می‌توان به اظهارات «عدنان خیرالله» وزیر دفاع وقت عراق پس از عملیات کربلای ۴ اشاره کرد که مکرراً از آمریکایی‌ها برای دادن اطلاعات تشکر می‌کند.

وفیق السامرایی، رییس استخبارات نظامی عراق در زمان جنگ نیز، طی مصاحبه‌ای با نشریه الحیات اعلام کرد: «اگر حمایت غرب نبود، صدام نمی‌توانست جنگ علیه ایران را آغاز کند و ادامه دهد. وی نقش ایالات متحده در کمک به صدام را چنین بر می شمارد:

ارایه اطلاعات کامل به عراق در مورد آرایش نظامی نیروهای ایران.

تشویق متحدین خود در اروپا و منطقه به اعطای کمک مالی به عراق.

تحریم ایران و جلوگیری از دستیابی آن به تسلیحات و تجهیزات مدرن.»

مارک پری نویسنده و تحلیل‌گر آمریکایی در زمینه حمایت‌های اطلاعاتی آمریکا از صدام، در کتاب «کسوف؛ آخرین روزهای سیا» می‌نویسد: «وزارت دفاع آمریکا اطلاعات و مشخصات دیپلمات‌های ایرانی و برنامه‌های تدوین شده برای حمله به ایران، با ذکر نقاط حساس برای بمباران نقاط مختلف ایران را دراختیار دولت عراق قرار می‌داد.»

مارک پری هم‌چنین می‌نویسد: «در ماه اوت ۱۹۸۶ سازمان سیا یک سیستم بسیار پیچیده و امن ایجاد کرد که واشنگتن را مستقیماً به عراق وصل می کرد. برای دو ماه متوالی صدام حسین از طریق ایستگاه بغداد اطلاعات مستقیمی در باره آرایش های نظامی ایران دریافت می داشت. این مرکز هم چنین قادر بود اطلاعات بسیار دقیقی را برای فرماندهان عراق تهیه کند. این اطلاعات برای آن ارائه می‌شدند که فعالانه به رژیم عراق علیه ایران برتری و امتیاز بدهد.»

در این خصوص، براساس گزارش نشریه آمریکایی فارین پالیسی، آمریکا در جریان جنگ ایران و عراق با وجود اطلاع از تصمیم عراق برای استفاده از سلاح‌های شیمیایی، کمک‌های اطلاعاتی در اختیار عراق گذاشت. این کمک‌ها پس از پیش‌بینی پیروزی‌هایی استراتژیک ایران در جبهه‌های نبرد و برای جلوگیری از پیروزی ایران در اختیار عراق گذاشته شد.

البته حمایت‌های اطلاعاتی آمریکا از رژیم بعث صدام، نه در برهه زمانی عملیات کربلای ۴ که حتی پیش از آغاز جنگ نیز صورت پذیرفته است. که در همین زمینه براساس اسناد منتشره، آمریکا اطلاعات حساس نظامی ایران را که از طریق ملاقات با رجال سیاسی و نظامی مخالف انقلاب جمه‌آوری می‌کرد، از طریق عربستان سعودی به دست سازمان اطلاعات عراق می‌رساند.

در این زمینه در گزارشی که ۱۹۹۷ توسط دانشگاه فلوریدای آمریکا منتشر شد، نیروی هوایی آمریکا، در سپتامبر ۱۹۸۰ تعداد ۵ فروند هواپیمای شناسایی آواکس را جهت شناسایی عملیات‌های هوایی نیروی هوایی ایران و اطلاع‌رسانی آن‌ها به ارتش عراق، به عربستان سعودی منتقل کرد.

 



نقش ستون پنجم و جریان‌های سیاسی معاند انقلاب در عملیات کربلای ۴

در خصوص علت لو رفتن عملیات کربلای ۴، نباید از نقش ستون پنچم داخلی نیز چشم پوشید. بررسی‌ها نشان می‌دهد نیروهای سازمان منافقین برای جمع‌آوری و انتقال اطلاعات به ارتش بعثی به صورت گسترده فعالیت می‌کرده‌اند و این اقدامات نقش مهمی در تصمیم‌گیری و اجرای طرح‏های نظامی دشمن داشته است. براساس اظهارات محمدحسین سبحانی که در گذشته از مسئولان اطلاعات و امنیت سازمان مجاهدین خلق بوده، استخبارات عراق از طریق مهدی ابریشم‌چی، پرسش‌های اطلاعاتی ارتش عراق را در مورد شناسایی محل پل‌ها، تأسیسات آب و برق، کارخانه‌ها و مراکز اقتصادی و نظامی ایران با سازمان مطرح می‌کرده و ستاد اطلاعات سازمان پس از انجام دادن کار اطلاعاتی، پاسخ‌ها را تهیه کرده و در اختیار آنان می‌گذاشته است.

یکی از بارزترین مصادیق کارکرد ویژه سازمان پلید منافقین در جاسوسی از فعالیت‌های نظامی ایران، در عملیات کربلای ۴ صورت گرفت تا جایی که یک روز قبل از آغاز عملیات، دو تیم شناسایی و جاسوسی وابسته به منافقین در اطراف پرشین هتل آبادان دستگیر شدند که اطلاعات به‌دست‌آمده از این نفرات، حاکی از جاسوسی گسترده منافقین از تحرکات عملیاتی ایران بود.

هم‌چنین می‌بایست به نقش سایر سازمان‌های سیاسی معاند انقلاب هم‌چون جبهه ملی و نهضت آزادی نیز اشاره کرد که بنا بر اظهارات فرماندهی کل سپاه، لو رفتن عملیات از رده‌های بالای سیاسی کشور صورت گرفته است که در همین زمینه سردار محمد اسماعیل کوثری، فرمانده وقت لشگر ۲۷ محمد رسول‌الله(ص)، در مصاحبه‌ای از نقش نهضت آزادی در جمع‌آوری اطلاعات مربوط به عملیات کربلای ۴ و انتقال این اطلاعات به سرویس‌های جاسوسی غربی (آمریکا) و در نهایت دستگاه امنیتی عراق پرده برداشت.

در این زمینه دکتر علی اکبر ولایتی در مصاحبه‌ای می‌گوید: «روبه‌روی رزمنده‌ها، صدام و پشت‌سرشان [به عنوان دشمن داخلی] نهضت آزادی بود. یعنی روبه‌روی شما توپ‌های عراقی‌ها بود و پشت سرتان خنجری بود که از سوی بعضی افراد بر پشت جبهه مقاومت فرو می‌رفت و آن هم نهضت آزادی بود.»

 



جنگ با داعش، تداوم جنگ با صدامیان و بعثی‌ها

در پایان باید گفت بنابر اسناد معتبر داخلی و خارجی ، آمریکا نه تنها نقش فرماندهی پنهان جنگ صدام علیه ایران که در برهه‌های مختلفی از جنگ، نقش اطلاعاتی و حتی رزمی و عملیاتی نیز داشته است. یعنی دولت آمریکا نه‌تنها در پشت پرده دستور حمله به ایران را صادر کرده بود بلکه در عیان نیز حمایت‌های مستقیم و غیر مستقیم خود از صدام صورت می‌داد.

البته باید گفت حمایت‌های آمریکا از دشمنان اسلام در حمایت از صدام و رژیم بعث عراق خلاصه نمی‌شود و در طول سال‌های پس از انقلاب و به ویژه در سال‌های اخیر، با حمایت از گروهک‌های تروریستی نظیر منافقین، جیش‌العدل، پژاک و... در داخل کشور و تأسیس و حمایت از تروریست‌های داعش و جبهه‌النصره در عراق و سوریه، تداوم یافته است.

این حمایت‌ها که از سویی با هدف تخریب وجهه اسلام و جلوگیری از موج فزاینده گرایش به اسلام در جوامع غربی صورت می‌گیرد و از سویی تأمین امنیت رژیم غاصب و اشغال‌گر صهیونیستی را دنبال می‌کند، در واقع تداوم خط حمایت‌های آمریکا از جنایت‌های صدام در جنگ با ایران است و به جرأت می‌توان گفت نبرد امروز مجاهدان بدون مرز مسلمان با گروهک‌های تروریستی و تکفیری در منطقه غرب آسیا، تداوم نبرد دیروز رزمندگان مسلمان ایران با بعثی‌ها و صدام تکریتی است.

انتهای پیام/ع




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.