تسلیت همزمان به دوست و دشمن؛ کمترین پیامد رویکرد غیرشفاف مذاکرهکنندگان ایرانی/ بیانیه الجزایر به کجا انجامید؟!
به گزارش یزدرسا، سایت طنین ایران در تحلیلی نوشت: سرانجام پس از قریب به 18 ماه مذاکره نفسگیر بین ایران با 1+5 ، طرفین به چارچوبهای یک توافق دست یافتند و هیأت مذاکرهکننده ایرانی به تهران بازگشت. دکتر ظریف و هیأت مذاکرهکننده که در یکسال و نیم گذشته، به شدت از بیان جزئیات واقعی توافق گریزان بودهاند، پس از توافق اولیه لوزان- و به تعبیر خودشان بیانیه مشترک- بر تداوم رویه خاص خویش اصرار دارند و میکوشند بدون شفافگویی و تنها با ذکرمسائلی مبهم و گزینش شده از محتوای توافق، آن را موفقیتی بزرگ در راستای راهبرد برد- برد دولت یازدهم قلمداد کنند؛ هرچند بسیاری از خبرگان فن، با نگرانی عمیق آن را نه از جنس برد- برد مصطلح این روزها بلکه از نوع «بُرد، بُرده است و میبرد» میدانند و از همین رو غیرتمندانه فریاد به روشنگری بلند کردهاند.
آنچه در این میان به شدت باعث شگفتی شده، رویکرد برخی دولتمردان و رسانههای خاص مبنی بر بزرگنمایی غیرعادی توافق اخیر و پنهان کردن ابعاد تکاندهنده امتیازهای نقد داده شده توسط ایران و وعدههای نسیه گرفتهشده است؛ واقعیت تلخی که دلسوزان عزت و شرافت ملی را بسیار نگران کرده است. آنگونه که از قرائن پیداست، رئیسجمهور و دولت محترم هیچ بنایی بر تغییر این رویه ناصواب خود ندارند.
فراموش نکردهایم متعاقب گفتگوی تلفنی دکتر روحانی با باراک اوباما و پس از چندی امضای شتابزده توافق ژنو در آذرماه 1392، برخی رسانه ها و دولتمردان چگونه آیندههایی از جنس «درِ باغ سبز» را وعده میدادند و یکطرفه به تمجیدهای خیالی از رویکرد جدید دولت یازدهم و توفیقات مذاکرهکنندگان میپرداختند. دکتر ظریف «قهرمان دیپلماسی» نام گرفت، رئیس جمهور توافق ژنو را «تسلیم شدن قدرتهای بزرگ» نامید، برخی از «فتحالفتوح» گفتند، و عدهای دیگر... .
آن زمان رسانههای وابسته به جریان خاص، چنان از گفتگوی تلفنی رئیسان جمهور ایران و آمریکا ذوق زده شده و از شکستهشدن تابو سخن میگفتند که گویا اوباما و همه رؤسا و مذاکره کنندگان 1+5 شهادتین بر زبان آورده و قرار است به همه دشمنیها با ملت ایران خط پایان بکشند!
همچنین از یاد نبردهایم رئیسجمهور پس از امضای توافق ژنو، در نامهای به رهبر معظم انقلاب ادعا کرد حقوق هستهای و حق غنیسازی مورد اذعان قدرت های جهانی قرار گرفته، در حالی که تنها ساعتی پس از امضای توافق ژنو، مقامات بلندپایه دولت آمریکا حق غنیسازی ایران را انکار کرده بودند!
با گذشت زمان، نادرست بودن بسیاری از بزرگنماییهای دیگر درباره توافق ژنو نیز آشکار شد و نگرانیها افزایش یافت؛ تا جایی که رهبر انقلاب هم خود به صراحت از نقض توافق ژنو انتقاد کردند و با اشاره به افزایش تحریمها بعد از توافق مزبور، فرمودند: «آمریکاییها نه تنها دشمنیها را کم نکردند بلکه تحریم ها را هم افزایش دادند! البته میگویند این تحریمها، جدید نیست اما در واقع جدید است و مذاکره در زمینه تحریم هم، فایدهای نداشته است.»
مقایسه این فرمایش صریح رهبری با آن نامه شتابزده رئیسجمهور محترم و بزرگنماییهای معنادار دولت و طیف رسانه های خاص، میتواند واقعیتها را از میان غبارهای تملق و مبالغههای معنادار، به خوبی نمایان سازد و مانع فروافتادن در باتلاق احساسات سطحی و قضاوتهای خام شود.
متاسفانه علیرغم این تجربه آشکار، برخی همچنان اصرار دارند چشمان خود را بر واقعیتها ببندند و با رؤیاهای خیالی خویش آسوده به سر برند؛ غافل از اینکه به گواه تاریخ، همواره خوابرفتگانی که با هشدار دلسوزانه خودیها بیدار نشدهاند، لاجرم با ضربه چکمه سربازان دشمن بیدار شدهاند!
در همین راستا جای شگفتی است که به رغم ابهامهای شدید درباره توافق لوزان- و به تعبیر دولتمردان بیانیه مشترک- گروهی آنگونه در مدح و ثنای بیانیه و مذاکرهکنندگان قصیدهها میسرایند و با وارونهنمایی، برخی را چنان در گرداب توهمات فرومیاندازند که در استقبال از مذاکرهکنندگان، حتی کیهان و سران رژیم صهیونیستی را همسو قلمداد کرده و توافق لوزان را همزمان به کیهان واسرائیل تسلیت میگویند!!
در این زمینه نمیتوان از رویکرد دولت یازدهم در گرهزدن حل مشکلات اقتصادی به مذاکرات هستهای و تعلل فراوان درعملیاتی کردن واقعی راهبرد «اقتصاد مقاومتی» ابراز ناخشنودی عمیق نکرد. متاسفانه هرچند رئیس جمهور و دولتمردان از اقتصاد مقاومتی سخن میگویند، اما منش کلی دولت، چنین ادعایی را تصدیق نمیکند و شاید به همین سبب بود که رهبری در تیرماه سال گذشته تصریح کردند: «رئیس جمهور محترم و برخی مسئولان، کم و بیش درخصوص حمایت از سیاستهای اقتصاد مقاومتی سخن گفته اند اما نیاز اصلی، عمل است و نباید اینگونه باشد که در سخن، از اقتصاد مقاومتی حمایت کنیم اما در عمل، حرکت ما کُند باشد!»
به هر روی، امید است تیم مذاکرهکننده در روزهای باقیمانده با تجدیدنظر جدی در رویکرد پنهانکارانه خود، مانع از تحمیل قراردادهای نامتوازن بر ملت شوند و فراموش نکنند که این آمریکا، همان آمریکایی است که در بیانیه الجزایر در سال 1359 شمسی، متعهد گردیده بود در قبال آزادی جاسوسان خود توسط ایران، علاوه بر اینکه «دیگر در امور داخلی ایران چه از لحاظ سیاسی و چه نظامی مداخله ننماید»، «تمام مجازاتهای تجاری و اقتصادی را[هم] لغو و داراییهای مسدود شده ایران را آزاد کند»؛ تعهداتی که هیچگاه عملی نشد هرچند ایران با اعتماد یکطرفه به آن توافق، جاسوسان امریکا را آزاد کرده بود!!