ID : 8670293
یادداشت/مریم شکرانی:

تهدید نسل


چندی پیش خبری روی خروجی خبرگزاری‌ها به نمایش درآمد، مبنی بر اینکه سالانه چیزی حدود 900 هزار نفر از کشور مهاجرت می‌کنند. آمار تکان‌دهنده و قابل توجهی بود؛ اینکه هر سال حدود یک میلیون از جمعیت کشور و نیروی انسانی ما کم می‌شود .

یزد رسا؛ چندی پیش خبری روی خروجی خبرگزاری‌ها به نمایش درآمد، مبنی بر اینکه سالانه چیزی حدود 900 هزار نفر از کشور مهاجرت می‌کنند.

آمار تکان‌دهنده و قابل توجهی بود؛ اینکه هر سال حدود یک میلیون از جمعیت کشور و نیروی انسانی ما کم می‌شود .


اما موضوع نگران‌کننده‌تر، کاهش قابل توجه و چشمگیر نرخ زاد و ولد در ایران است، آمارهای بانک جهانی نشان می‌دهد که نرخ باروری در ایران از 50 سال گذشته تاکنون، چیزی حدود 75درصد کاهش داشته و از عدد 7 در سال 1960میلادی به 1.8 در سال 2010 رسیده است.


بالا رفتن سن ازدواج، مهاجرت افراد نخبه و توانگر ایرانی، کاهش چشمگیر تمایل خانواده‌ها به فرزندآوری و گرایش به تک فرزندی، مهمترین موضوعاتی است که کیفیت و کمیت جمعیت ایران را تهدید می‌کند؛ کمیت از این بابت که نرخ زاد و ولد در ایران به طور نگران‌کننده و هشدار دهنده‌ای کاهش داشته و به موازات آن، نرخ بالای مهاجرت در کشور رخ داده است که این موضوع به طور قطع و یقین بر جمعیت ایران در سال‌های آینده اثر منفی قابل توجهی خواهد گذاشت و کیفیت از این حیث که ذخایر ژنتیکی کشور ما رو به افول می‌رود.


برجسته‌ترین و توانمندترین هموطنان ایرانی از کشور مهاجرت می‌کنند و مهاجرت هر ایرانی نخبه، به معنای آن است که بانکی از ژن‌های برتر را از دست داده‌ایم. غیر از این، خروج از ایران و مهاجرت به کشورهای اروپایی، به حداقلی از سرمایه مادی نیاز دارد که این حداقل‌ ها در اختیار عموم افراد قرار ندارد.

 

بنابراین، با خروج هر ایرانی و اقامت او در سایر کشورها، افراد توانگر مادی را نیز از دست داده‌ایم و سرمایه‌های مالی آن‌ها که می‌تواند در کنار سرمایه‌های انسانی قابل توجه‌شان برای کشور سازنده باشد، همه از کف رفته است.


نکته دیگری که توجه به آن ضروری است، کاهش تمایل والدین تحصیلکرده و توانمند، به فرزندآوری و گرایش به تک فرزندی است و در مقابل، اقشار کم سواد و فرودست فرزندان بیشتری راهی جامعه می‌کنند.

 

این مجموعه عوامل در کنار هم باعث می‌شود که ترکیب جمعیتی سرزمین ما نه تنها از لحاظ کمیت، بلکه از لحاظ کیفیتی نیز به سطوح پایینی نزول کند.


بدیهی است که این مسئله در درازمدت می‌تواند برای یک مملکت بحران تلقی شود و نگرانی‌های جدی از بابت تعالی و پیشرفت آن ایجاد کند. این در شرایطی است که رژیم نامشروع و غاصبی همچون رژیم صهیونیستی، سیاست‌های جمعیتی خود را به گونه‌ای تنظیم کرده که در قطب مخالف ما حرکت کند.


همین ملت کوچک که جمعیت آن در حال حاضر نصف جمعیت تهران است، تلاش کرده تا از لحاظ کیفی، ترکیب جمعیتی خود را غنا بخشد.

سیاست‌های تشویقی و حمایتی دولت اشغالگر از دانشمندان و متفکران یهودی باعث شده که کیفیت جمعیتی آن دستخوش تغییرات منفی نشود، از سوی دیگر، این کشور تمام تلاش خود را به کار گرفته تا شمار جمعیت خود را افزایش دهد.


اولین و زودبازده‌ترین سیاست رژیم صهیونیستی برای افزایش جمعیت، مهاجر پذیری بوده است، به گونه‌‌ای که این رژیم برای تأمین جمعیت مورد نظر خود در سال‌های دهه 90 میلادی، به جذب مهاجران روسیه و دیگر کشورهای بلوک شرق پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی روی آورد.


این مهاجرت‌هادر قالب دسته‌های مشخص از سال 1880 میلادی آغاز شد و در دسته اول حدود 2500 مهاجر وارد سرزمین‌های اشغالی شدند. دیری نگذشت که با کوشش‌های سرسختانه سران رژیم صهیونیستی، اسرائیلی‌ها توانستند جمعیت مهاجر قابل توجهی به خود جذب کنند؛ به نحوی که هم‌اکنون حدود 74 درصد جمعیت یهودیان منطقه فلسطین را مهاجران تشکیل می‌دهند و جمعیت اسرائیل از 2 میلیون نفر به 7 میلیون و 700 هزار نفر در حال حاضر رسیده است.

 

بر اساس آخرین آمار بانک جهانی، جمعیت این رژیم تا سال 2000 میلادی، هرسال به طور متوسط 2.8 درصد رشد داشته است. علاوه بر این، اسرائیل هم با ابزار مذهبی و هم با ابزار مدنی و برنامه‌ریزی‌های سیاسی، یهودیان را به فرزندآوری تشویق می‌کند. در آموزه‌های دینی یهود هدف از ازدواج، افزایش جمعیت ذکر شده و تأهل برای یهودیان از منظر دینی بسیار بااهمیت است و رویگردانی از آن گناه غیرقابل بخشش تلقی می‌شود.


در دین یهود به صراحت آمده که بچه‌دار نشدن با وجود تمکن مالی و استطاعت جسمی گناه است و سقط جنین معادل قتل یک انسان در نظر گرفته شده و مجازات‌هایی به دنبال دارد.


همچنین، بهره‌گیری از عوامل کنترل جمعیت و ضدبارداری در تورات صریحاً نهی شده است. از لحاظ سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های مدنی نیز، در سال 1246 شمسی، شورای افزایش جمعیت رژیم صهیونیستی با همکاری کابینه این رژیم به طور رسمی تشکیل شد و برای تشویق زنان اسرائیلی به زایش، کمک‌های مالی گسترده‌ای برای آنان در نظر گرفته شد.


در مورد تعداد فرزندان به زنان اسرائیلی دیکته شد که هرکدام از آنان حداقل 4 فرزند داشته باشد. نظریه‌پردازان رژیم صهیونیستی مفیدترین زنان برای اسرائیل را زنانی دانستند که هشت فرزند داشته باشند. به جز این موارد، در حال حاضر در سرزمین‌های اشغالی، کارمندان و بازنشستگانی که فرزندان بیشتری داشته باشند، حقوق و مزایای بالاتری دریافت می‌کنند و میزان حق اولاد پرداختی نیز رقم قابل توجهی است؛ علاوه بر این، خانواده‌‌های اسرائیلی که فرزندان زیادتری داشته باشند، تخفیف‌های مالیاتی قابل توجه می‌گیرند.


مجموع این عوامل باعث شده تا رشد جمعیت اسرائیل، همواره سیر صعودی داشته باشد که متأسفانه این موضوع در کشور ما روند نزولی در پیش گرفته و نگرانی‌هایی ایجاد کرده است؛ نگرانی‌هایی که اگر هرچه زودتر ساماندهی نشوند و در قالب بسته‌های فرهنگی و حمایتی به جامعه تزریق نشود، می‌تواند در درازمدت نسل آینده را دچار مشکلات عدیده کند و جمعیت کهنسال کشور ما را در سال‌های آینده با مخاطرات فراوان روبرو کند.

 

منبع: نشریه هابیل




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.