خاتمی را به حضور نپدیرفتم! /شرط حمایت از دولت روحانی/ مهدی هاشمی به جایگاه منتظری ضربه زد
به گزارش یزد رسا؛
اشاره: در یکی از شبهای برفی بهمن ماه به منزل آیت الله ابوالقاسم خزعلی پدر شهید و عضو مجلس خبرگان رهبری در یکی از مناطق شمالی شهر رفتیم، خانه ای که برخلاف موقعیت مکانی اش بسیار ساده بود.
پس از اقامه نماز مغرب و عشا به امامت آیتالله خزعلی، فارس گفتگوی خود را با این عضو مجلس خبرگان رهبری آغاز کرد.
آیتالله خزعلی که یکی از تدوین کنندگان قانون اساسی جمهوری اسلامی به شمار میرود، سالها در راستای پاسداری از رأی مردم در شورای نگهبان فعال بود و از ابتدا تاکنون مسئولیت «بنیاد بینالمللی غدیر» را بر عهده داشته است.
آیتالله ابوالقاسم خزعلی زاده بروجرد است، وی تحصیل خود در علوم دینی را در حوزه علمیه مشهد آغاز کرد.
وی در این گفتگو به قرائت مرثیهای در وصف فرزند شهیدش پرداخت و برخی خاطرات ناگفته خود را برای اولین بار رسانه ای کرد.
آیتالله خزعلی در این گفتوگو به ذکر خاطراتی از حضرت امام، آیتالله بهجت، مرحوم منتظری، دوران مبارزه با رژیم شاه، دست رد به سینه خاتمی و نقد برنامههای دولت یازدهم پرداخت که بخشهایی از این گفتوگو در ادامه میآید:
باتوجه به اینکه جنابعالی از السابقون انقلاب هستید، مهمترین عوامل موثر در شکلگیری و پیروزی انقلاب اسلامی را چه میدانید؟
آیتالله خزعلی: برای پاسخ به این سوال باید بگویم که امام خمینی (ره) یک مرد قائم به وظیفه و متوجه به خدای متعال بود که من مردی همانند او ندیدهام چراکه او قیام کرد و گفت من باید ایران را اسلامی و کشورهای اسلامی را بیدار کنم تا این انقلاب مقدمهای برای ظهور امام زمان باشد؛ لذا این سه مسئله از اهمیت بالایی برخوردار است.
آن سه مسئله همان موضوعاتی است که در پاسخ به موضوع آباد کردن مدرسه فیضیه مطرح شد؟
آیتالله خزعلی: بله.
*هدف امام فراهم کردن مقدمهای برای ظهور امام زمان (عج) بود
لطفاً در باره این سه مسئله بیشتر توضیح دهید؟
آیتالله خزعلی: از امام خمینی(ره) پرسیده بودند، آیا قصد آباد کردن مدرسه فیضیه که تخریب شده است را دارید که ایشان در پاسخ گفته بودند که من برای این کار نیامدهام بلکه من برای سه هدف قیام میکنم؛ یکی اینکه باید ایران را اسلامی، کشورهای عرب و اسلامی را بیدار و مقدمهای برای ظهور امام زمان فراهم کنیم، که این برای ما قیمت داشت؛ من این حرف را با واسطه شنیده بودم اما در مورد صحت این مطلب مرحوم عسکراولادی بدون واسطه این فرمایش امام خمینی (ره) را تأئید کرد.
آشنایی شما با حضرت امام به چه زمانی برمیگردد؟
آیتالله خزعلی: آشنایی من با امام خمینی(ره) به زمانی بر میگردد که برای درک درس آیتالله بروجردی در مکتب ایشان حاضر شدم؛ در جلسه درس، سیدی را کنار دست خود دیدم که روی زیلو نشسته بود درحالی که باید در کنار منبر مینشست؛ به من گفتند، این سید آقای خمینی است، ایشان شخص متواضعی بودند، در صورتی که باید در بالای مجلس مینشستند اما در کنار سایر افرادی چون بنده نشستند و من به وی ارادت پیدا کردم.
در آن زمان بنده اعتراضی را به شاه مطرح کردم که شاه نیز مرا به گناباد تبعید کرد و من نامهای را به آیتالله بروجردی نوشتم و با وجود بدی آب و هوا گفتم هوای گناباد خوب است؛ برای همین به من گفتند به جای سه ماه 9 ماه باید در گناباد بمانم. آقای بروجردی ناراحت شدند، وقتی به ملاقات آیتالله بروجردی رفتم به من گفتند که پس از مطالعه نامه شما یک روز تب کردم.
در آن زمان آیتالله خمینی به آیتالله بروجردی نامهای نوشتند که شاه قصد دارد به دیدن شما بیاید، امام به آیتالله بروجردی پیغام دادند با توجه به اینکه شاه میخواهد در سفر قم با شما ملاقات داشته باشد، در منزل برنامهای ترتیب دهید تا شما جلوی پای شاه بلند نشوید، لذا وقتی شاه وارد شد ابتدا به اتاق پذیرایی رفت و زمانی که آیتالله بروجردی داخل شدند، شاه مجبور میشود بلند شود و جلوی ایشان بایستد.
بنده در کتابخانهام عکس آیتالله خمینی و آقای الهیان را دارم و هرگاه این دو نفر را میبینم روحیه پیدا میکنم چراکه علاقه زیادی به امام (ره) دارم؛ حضرت امام در فوت مرحوم الهیان که از عرفای بزرگ بود گفتند «دنیا همه را فریب میدهد ولی تو دنیا را فریب دادی.»
*رفتارهای امام، انسان تربیت میکرد
خاطرهای از حضرت امام برایمان تعریف کنید.
آیتالله خزعلی: در اولین جلسه درس اخلاقِ شاگردان خاص امام، زمانی که ایشان روی منبر میروند و درس را آغاز میکنند متاثر شده و مدت زیادی گریه میکنند و میفرمایند این جایگاه پیغمبر است و من چگونه میتوانم بر این جایگاه بنشینم، این جمله چنان عمیق بود که همه طلاب به گریه افتادند.
خاطره دیگر این است که بنده نماینده حضرت امام در خوزستان بودم و زمانی که امام خمینی از پاریس به تهران آمدند من به دلیل مسئله حمایت و حفظ جان ارتشیها نتوانستم همراه آقایان به استقبال امام بروم؛ بعداً که خدمت امام رسیدم و دلیل عدم حضور خود را در جریان استقبال گفتم، آیتالله خمینی، وظیفه مرا پاسداری و حمایت از ارتشیها دانستند و گفتند که شما به وظیفه خود عمل کردید تا مسلمانان کشته نشوند.
*عرفا میگفتند امام یک تنه مبارزه میکند و پیروز هم میشود
در آن مقطع چه شناختی از امام (ره) داشتید؟
آیتالله خزعلی: حاج شیخ مجتبی قزوینی با امام خمینی(ره) دیداری در قم داشتند که من در آن زمان یک طلبه جوان بودم و به همین دلیل اجازه ندادند در ملاقات این دو عالم حضور داشته باشم. بعد از آن جلسه آیتالله مجتبی قزوینی به من گفتند که «آیتالله خمینی مرد خداست، اعلامیهدهندگان دیگر در نیمهراه بازمیمانند و ایشان را تا آخر همراهی نمیکنند اما این مرد یک تنه به مبارزه ادامه میدهد و پیروز میشود». حاج شیخ مجتبی قزوینی از افرادی الهی بود که به حرف خود اطمینان داشت و این گفته را سالها پیش از وقوع انقلاب مطرح کرد.
شناختی که من از امام خمینی(ره) دارم این است که او به معنای واقعی مرد خدا بود، یکی از دوستان امام، آقای الهیان بود که تعریف می کرد همراه امام خمینی (ره) به خودسازی میپرداختند؛ اخیراً با وجود گذشت سالها از زمان رحلت آقای الهیان بعد از اینکه قبرستان قم را خراب کردند، پیکر آقای الهیان سالم مشاهده شد.
خاطره خاصی هم از ایشان دارید؟
آیتالله خزعلی: یک زمانی در جوانی به ایشان گفتم که دلم میخواهد از آنچه دیدهاید به من بگویید، من آیات و قرآن و حدیث را خود میبینم اما از آنچه خود دیدهاید به من بگویید، ایشان در جواب، به آیهای از قرآن اشاره کردند و گفتند « به داوود گفته شد که آهن را نرم کردیم و مقام داوود بسیار بالاست» پس از آن حاج شیخ مجتبی قزوینی یک سینی مسی که آنجا بود را با دستش پاره کرد. ایشان شاگرد آقای الهیان و هر دو از عرفا بودند، یعنی این عرفا میدیدند نهضت امام خدایی است.
لطفاً درباره فرزند شهیدتان حسین آقا و نحوه شهادت او برایمان بگویید.
آیتالله خزعلی: فرزند شهید من، الهی بود، یادم هست یک بار در زمانی که من در دامغان تبعید بودم، حسین به معلم کلاسش به دلیل فراهم نکردن شرایطی برای اقامه نماز آیات به دلیل خورشید گرفتگی، اعتراض کرده بود.
*عوامل شاه تیر را به مغز پسرم حسین زده بودند
حسین وقتی به مشکل میخورد یا پول نداشت به من هم نمیگفت، در نهایت اعتراض او به شاه موجب شد جان خود را از دست بدهد. وقتی پیکرش را آوردند من و مادرش گریه نکردیم اما زنان دیگری که با او رفته بودند فریاد میزدند چراکه عوامل شاه تیر را به مغز او زده بودند. به من گفتند کمی گریه کن تا قلبت آرام شود اما گریه نکردم و به آنها گفتم که به خدا قسم اگر اکنون پسرم با لباس دامادی به حجله میرفت اینقدر شاد نبودم که اکنون از شهادت او شاد هستم. امام هم به خوبی بابت این برخورد به من عنایت و محبت فرمودند و گفتند که کار تو کمر دشمن را شکست.
بیستمین شب شهادت پسرم با عدهای از بازاریان به قم رفته بودم؛ سحرگاه حسین به خواب من آمد و سلام کرد؛ آنجا شعری را درباره پسرم خواندم:
با یک سلامت برزدی آتش به جانم/ نازک به سر ای نازنین سرو روانم/ بعد از دو عشره از پدر یادی نمودی/ نآمده رفتی و نیرویم ربودی/ گفتی که تاسوعا به دنیا آمدم من/ یعنی که از بهر شهادت زادهام من/ نامم حسین و واجب آمد پاس این نام/ باید که گردم با شهیدان جمله همگام
بعد از این شعر گریهام گرفت، همسرم از من پرسید چرا گریه میکنی گفتم به خاطر حسین، گفتند مگر قرار نبود گریه نکنی؟ به او گفتم این گریه چیز دیگری است چراکه حسین به دیدارم آمده بود.
امام درباره فرزند شهیدتان مطلبی به شما گفتند؟
آیتالله خزعلی: بعد از پیروزی انقلاب به عنوان یکی از صاحبان دم که شهید دادهاند، امام به من گفتند پسر شما کشته شده و شما به عنوان پدر شهید میتوانید از دادگاه درخواست خونخواهی در قبال «نعمتالله نصیری» رئیس ساواک داشته باشید، البته تا از دادگاه درخواست کنیم او اعدام شده بود.
* امام مقتدر بودند نه تاثیر پذیر
بنابراین با این صحبتهای شما میتوان گفت برخلاف ادعای برخی افراد که معتقدند امام اثر پذیر بود، ایشان مقتدرانه عمل میکردند؟
آیتالله خزعلی: بله. امام مقتدر بودند و در مقابله با چنین افرادی همیشه با اقتدار عمل میکردند. فرمایش ایشان مبنی بر اینکه آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند نمونه دیگری از اقتدار امام بود که امروز نیز مقام معظم رهبری هم بر آن تکیه و تاکید دارند، این صحبت حرف سادهای نیست.
باتوجه به تاکید شما مبنی بر اقتدار امام (ره)، اگر ایشان در قید حیات بودند با فتنهگران چگونه برخورد میکردند؟
آیتالله خزعلی: امام خمینی(ره) در آن زمان نیز با فتنهگران برخورد جدی میکردند؛ حتی برخورد قاطع ایشان با مجموعه نهضت آزادی مثالی است که بر کسی پوشیده نیست. ایشان همیشه بر این امر تأکید داشتند که باید حال فعلی افراد را سنجید چرا که ممکن است فردی در طی زمان تغییر کند و فتنهگر شود. در واقع این را از پیغمبر یاد گرفتند؛ به منافقین گفته شد که نزد پیامبر توبه کنید اما آنها قبول نکردند تا اینکه یکی از فرزندان منافقین از پیامبر خواست تا اجازه دهند پدرش را بکشد؛ اما پیامبر قبول نکردند و فقط فرمودند هرکس که میخواهد وارد شهر شود اعلام کند؛ چراکه عزت مخصوص خدا، رسول و پیروان اوست؛ لذا همین کار را نیز امام خمینی انجام دادند.
*خاتمی را به حضور نپدیرفتم
رئیس جمهور دوره اصلاحات قصد داشت به دیدار من بیاید اما من قبول نکردم. در سخنرانی که در یزد داشتم در این باره صحبت کردم. درباره او باید تاکید کنم که پدر او گفته بود که پسرش غربزده است و برای اسلام مصیبت به وجود میآورد. یادتان باشد از هرکس که انگلیس و آمریکا تعریف کرد، پرهیز کنید.
*دروغ است که امام به دنبال حذف شعار مرگ بر آمریکا بود
فارس: آیا ادعای برخی افراد مبنی بر اینکه امام به دنبال حذف شعار مرگ بر آمریکا از بلندگوهای رسمی کشور بود درست است؟
آیتالله خزعلی: این حرف دروغ است. برخی افراد و فرزندانشان کارهایی انجام دادند که با روش امام راحل نمیسازد و حرفهایی زدهاند که درست نیست چراکه آمریکا شیطان بزرگ است و مردم باید در مواجه با آن هوشیار و بیدار باشند.
شیرینترین ماموریتی که حضرت امام روحالله به عهده شما گذاشتند، چه بود؟
آیت الله خزعلی: یکبار قرار بود بنده به منبر بروم، موضوع صحبت من هم درباره مطلبی از روزنامه اطلاعات بود که اعلام کرده بود روحانیت با شاه موافق است و امام خمینی از من خواستند آن موضوع را در منبر تکذیب کنم.
*سخنرانیام در اوج قدرت منافقین باعث شد مردم شعار مرگ بر رجوی سر بدهند
باتوجه به مبارزاتی که قبل از انقلاب با رژیم ستمشاهی داشتید آیا خاطرهای دارید که برای ما بیان کنید؟
آیتالله خزعلی: بله؛ یک بار در شیراز منافقین برنامه توطئهآمیزی داشتند و بنده با کمک مرحوم آیتالله ربانی شیرازی جلوی دفتر آنها را فرش کردیم و در آنجا برای مردم سخنرانی کردم و مردم هم استقبال کردند لذا منافقین از اظهار قدرت خود منصرف شدند و در محدودیت قرار گرفتند. پس از سخنرانی من با وجود اینکه مردم شیراز پیش از آن از سخن گفتن در برابر منافقین هراس داشتند، فریاد مرگ بر رجوی سر دادند. البته اکنون زمان دقیق آن را به خاطر ندارم اما این سخنرانی در زمانی بود که منافقین تحرکاتی را در شیراز انجام داده بودند.
*مهدی هاشمی به جایگاه منتظری ضربه زد
از آقای منتظری در آن دوره خاطرهای دارید؟
آیتالله خزعلی: داماد ایشان و برادر دامادش مهدی هاشمی انحرافهایی داشتند و به آیتالله منتظری از نظر شخصیتی ضربه زدند در حالی که او از نظر فقهی مورد توجه قرار داشت اما یادمان نرفته که ترور آیتالله شمسآبادی توسط همین باند صورت گرفت. یکی از تدابیر خوب نظام که اهمیت بالایی هم داشت این بود که مرحوم منتظری در حرم حضرت معصومه(س) دفن شود، و از این رو افرادی که میخواستند بعد فوت او مستمسکی برای خود و گروههایشان داشته باشند، ناکام ماندند.
باتوجه به اینکه درحال حاضر در دهه چهارم انقلاب اسلامی قرار داریم وظیفه نسل جوان را در شرایط کنونی چه میدانید؟
آیتالله خزعلی: باید پایداری کنند و مستقل و مستمر به فعالیت خود ادامه دهند تا با اخلاق و رفتار خود اسوه شوند.
*مردم به اظهارات گستاخانه غربیها پیام مقاومت را مخابره کردند
با توجه به برگزاری یومالله 22 بهمن فکر میکنید پیام راهپیمایی 22 بهمن امسال به ملتها و دولت آمریکا چه بود؟
آیتالله خزعلی: هرسال باید پیام امام به گوش همه برسد چراکه ما درانقلاب بودیم اما جوانان 20 ساله هیچ اطلاعی ندارند بنابراین باید مردم بیدار باشند لذا امسال نیز مردم به اظهارات گستاخانه غربیها پیام مقاومت را مخابره کردند.
توصیه شما به دولت یازدهم چیست؟
آیتالله خزعلی: بنده سه سال پیش به احمدینژاد گفتم که ما رئیسجمهور سال 84 را تایید کردیم و تا وقتی که رئیس دولت قانون اساسی و مهمترین بحث قانون اساسی یعنی ولایتفقیه را محترم نگه دارد، از او حمایت میکنیم و در این دولت نیز معیار و شاخص ما همین نکته است لذا اگر دولت به تبعیت از فرمایشات مقام معظم رهبری بپردازد موفق خواهد شد.
*روحانی دغدغههای دانشگاهی را برطرف کند
دولت باید از اساتید خوب در دانشگاهها استفاده کند، دغدغههایی درباره دانشگاهها مطرح است که امیدواریم آقای روحانی آنها را برطرف کند چراکه ما اساتید خوبی همچون آقای ازغدی در کشور کم نداریم.
نظر شما درباره دولت اصلاحات و دولت احمدینژاد چیست؟
آیتالله خزعلی: دولت اصلاحات اشکالات زیادی داشت و در دو سال آخر احمدینژاد نیز انتقادات زیادی به او وارد کردیم لذا برای ما فرقی ندارد که خاستگاه دولتها کدام جناح باشد و معیار ما سیره امام راحل است.
نظرتان درباره 11 روز خانه نشینی احمدینژاد چیست؟
آیتالله خزعلی: بعد از خانه نشینی در ملاقات با او گفتم رئیسجمهور تا زمانی که با ولایتفقیه و قانون اساسی است برای ما محترم است و اگر قانون را کنار گذاشت، خلاف قانون کرده است.
* خاطره حمایت از آیتالله مهدویکنی
باتوجه به اینکه شما جزو اولین افرادی بودید که وارد مجلس خبرگان شدید، فضای مجلس اول خبرگان را چگونه ارزیابی میکنید و آیا خاطرهای از آن زمان به خاطر دارید؟
آیت اللهخزعلی: در آن زمان ریاست مجلس خبرگان را آقای مشکینی قبول کردند که همه به ایشان رای دادیم بعد از آن اختلافهایی در مجلس خبرگان صورت گرفت و من از آیتالله مهدویکنی درخواست کردم که کاندیداتوری ریاست مجلس خبرگان را قبول کنند و الحمدالله اعضای خبرگان نیز به او رای دادند.
آرزوی شما چیست؟
آیتالله خزعلی: دوست دارم عاقبت بخیر شوم و حب فرزندانم بر من تاثیر نگذارد.
این آرزوی شما مرا یاد آیتالله بهجت انداخت، کمی از ایشان برایمان بگویید.
آیت الله خزعلی: به خاطر دارم که یکی از افراد از آیت الله بهجت درباره ظهور امام زمان (عج) پرسیدند که در جواب گفته بودند «ظهور امام زمان نزدیک است.» آن فرد پرسید که آیا ما هم ظهور را درک خواهیم کرد که ایشان در پاسخ گفت که «پیرمردها هم آن را درک میکنند.»
*رهبری قدم جای پای امام میگذارند
فارس: اگر نکتهای در پایان دارید، بفرمایید.
آیتالله خزعلی: خدا شما را پایدار نگه دارد تا در راه انقلاب فعالیت کنید تا خدای نکرده اجنبی از شما تعریف نکند که اگر تعریف کرد منحرف میشوید؛ مواظب باشید منحرف نشوید. خداوند در سوره عصر خطر را برای مومنین شرح داده و گفته مومنین در خطرند مگر کسی که به عمل صالح روی آورد و به صبر و حق سفارش کند.
حاج آقا دعایی در حق ما کنید؟
آیتالله خزعلی: این انقلاب حقیقتی بود که میدانیم چه نعمتی برای ما داشت؛ انشاالله خداوند رهبری را برای ما نگه دارند؛ ایشان حقیقتاً قدم جای پای امام میگذارند؛ خداوند انشالله ما را تابع ولایتفقیه قرار دهد.
انشالله خداوند به شما هم عمر با برکت بدهد.
آیتالله خزعلی: انشالله خدا آنچه بهتر است به همه ما بدهد.