ID : 35381437

خـانـه تروریست‌ها کجاست؟


حالا قریب به 40 سال از حضور منافقین در فرانسه و حمایت دولت مرکزی این کشور از آنها و دیگر گروهک‌های تروریستی ضدایرانی می‌گذرد؛ گروهک‌هایی که تعدادی از آنها تحت عنوان شورای ملی مقاومت فعال هستند.

به گزارش یزدرسا، حمله تروریستی روز شنبه به رژه نیروهای مسلح در اهواز، سفرای هلند و دانمارک در تهران را به وزارت امور خارجه احضار کرد. قاسمی، سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشورمان با اعلام این خبر تاکید کرد که مدیرکل اروپای وزارت امور خارجه نسبت به اقامت اعضای گروهک‌های تروریستی در این کشورها شدیدا اعتراض کرده است؛ اعتراضی که پیش از این نیز صورت گرفته بود و جمهوری اسلامی بارها خواهان دستگیری و محاکمه این تروریست‌ها شده بود. علاوه‌بر اینها تریبون دادن شبکه تلویزیونی مستقر در لندن به سخنگوی گروهک تروریستی الاحوازیه و اعلام جزئیات جنایت خوزستان نیز در غیاب سفیر، کاردار انگلیس را به وزارت‌خارجه کشاند.

اروپا اگرچه در زبان مدعی است که تروریسم مرز نمی‌شناسد، با این‌حال گویا تروریسم برای اروپا خوب و بد دارد و تنها تروریست‌هایی قابل‌محاکمه هستند که برای قاره سبز خطرآفرین باشند، چراکه بررسی ریشه فعالیت‌ها، بسترهای حقوقی و منابع مالی گروه‌های تروریستی خرد و کلان نشان می‌دهد که اتحادیه اروپا به‌رغم نقاب‌های بشردوستانه، نه‌تنها محملی امن برای تروریست‌ها شده که مهد تروریست‌پرور هم می‌تواند لقب گیرد.

خروج منافقین از فهرست سیاه سازمان‌های تروریستی اتحادیه اروپا، آن‌هم با ادعای مقابله با تروریسم و متعاقب آن کمک‌های مالی و علنی چند ده میلیون یورویی به سازمان مجاهدین خلق و پناه دادن و اسکان در کشورهایی چون آلبانی و فرانسه، علاوه‌بر کمک‌های چند صد میلیون دلاری این اتحادیه به القاعده و داعش و دیگر گروه‌های تروریستی از طرفی و بالش نرم تابعیت برای رهبران و تاسیس دفترها و نمایندگی رسمی و تابلودار گرو‌ه‌های تروریستی در کشورهای مختلف اروپایی از جمله، انگلستان، فرانسه، آلمان، هلند و... و تلاش‌های دیپلماتیک برای فرار اعضای این گروهک‌ها از محاکمه از طرف دیگر شاهدی بر فرش قرمز اروپا برای تروریسم است.

علاوه‌بر میهمان‌نوازی چندین‌ساله فرانسوی‌ها از سرکردگان منافقین، کمک‌های بی‌شائبه اروپا به این گروهک تروریستی تا آنجا پیش رفت که مریم رجوی، با صدور بیانیه‌ای رسمی از مقامات آمریکایی و اروپایی به‌ویژه آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان تشکر کرد! چندی پیش نیز براساس افشاگری یک منبع خبری عرب اعلام شد که علاوه‌بر حمایت گسترده سعودی از گروه‌های تروریستی القاعده، داعش و النصره، گروهک منافقین ماهانه 82 میلیون دلار از دولت سعودی کمک مالی دریافت می‌کند.

علاوه‌بر اینها باید گفت براساس اخباری که این روزها در رسانه‌های مختلف منتشر شده و تاکنون تکذیب هم نشده، بسیاری از عملیات‌های ماه‌های اخیر در مرزهای ایران و استان‌های مرزی توسط گروهک‌های تروریستی ساکن اروپا انجام شده؛ گروهک‌هایی که منابع مالی خود را به وضوح از عربستان و به واسطه بانک‌های اروپایی و خیریه‌های سعودی‌تبار مستقر در این کشورها کسب کرده‌اند. در ادامه بخشی از سابقه حمایت‌های علنی و غیرعلنی اروپا از گروهک‌های تروریستی ضدایرانی را بررسی می‌کنیم.

هلند؛ مأمن الاحوازی‌ها و کلاهی‌ها

اگر جنبش الاحوازیه را نامی عام برای گروهک‌های تروریستی تجزیه‌طلب بدانیم، باید گفت معروف‌ترین این گروه‌ها عبارتند از: «حرکه النضال العربی لتحریرالاحواز»، «جبهه العربیه لتحریر الاحواز» و «حزب النهضه العربی لتحریر الاحواز». از این میان اما بزرگ‌ترین و خشن‌ترینِ آنها یعنی «حرکه النضال العربی لتحریر الاحواز» بیش از همه حائز اهمیت است و عمدتا از این گروهک تحت عنوان الحوازی یاد می‌شود.

شاخه تروریستی این گروهک، گردان‌های محی‌الدین آل‌ناصر نام دارد که قریب به یک سال است به رهبری «حبیب نبگان» به فعالیت می‌پردازد. حبیب نبگان همچون بسیاری از اعضای خانواده‌اش ساکن دانمارک است و از آنجا فعالیت گردان‌های تحت فرمان خود را سامان می‌دهد. دانمارک البته تنها محل حضور اعضای این گروهک تروریستی نیست و بیشتر عوامل آن که از دو خانواده نیسی و نبگان هستند، در کنار این کشور، هلند و سوئد را نیز برای سکونت انتخاب کرده‌اند.

پیش از این احمد مولا ابوناهض مشهور به احمد نیسی، دبیرکلی «حرکه النضال العربی لتحریر الاحواز» را به عهده داشت که آبان ماه سال گذشته در مقابل منزلش در شهر لاهه هلند به ضرب سه گلوله مهاجمان ناشناس کشته شده است. نیسی که برخی او را موسس «جنبش آزادی‌بخش الاحواز» می‌دانند، از سال ۲۰۰۵ ایران را ترک و به هلند مهاجرت کرده بود و حدود 10 سال در این کشور اقامت داشت. کشته شدن احمد نیسی بهانه‌ای شد تا الاحوازیه‌ها انگشت اتهام را به سوی جمهوری اسلامی ایران دراز کرده و با برگزاری تجمعات پی‌درپی در مقابل سفارت ایران، دولت هلند را به واکنش در این‌باره وادارند.

در ادامه سازمان اطلاعات و امنیت هلند (AIVD) بررسی پرونده این قتل را در کنار پرونده‌ای دیگر در دستور کار قرار داد؛ پرونده‌ای که مقتولش فردی به نام «علی معتمد» بود، فردی که دو سال قبل در شهر المیره در نزدیکی آمستردام کشته شده بود. پرونده معتمد البته در همان مقطع، در دادگاهی در شهر لی استات نیز در جریان بود و با بررسی‌های صورت‌گرفته کاشف به عمل آمد که «علی معتمد» همان «محمدرضا صمدی کلاهی» عامل انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری است. افشای هویت کلاهی همانا و شکل‌گیری موجی از فشارها بر دولت هلند برای اعطای پناهندگی 30 ساله به او همان. در همین ارتباط تعدادی از نمایندگان پارلمان هلند خواستار توضیح وزارت دادگستری و سازمان اطلاعات و امنیت این کشور شدند.

این موضوع اعتراض تعدادی از احزاب و گروه‌های سیاسی هلند بابت مخفی نگه داشتن هویت کلاهی و اعطای تابعیت را نیز به همراه داشت. چندی بعد سازمان اطلاعات و امنیت هلند (AIVD) در اقدامی پیش‌دستانه با طرح این ادعا که شواهد و قرائنی مبنی‌بر دست داشتن جمهوری اسلامی ایران در ماجرای قتل علی معتمد و احمد نیسی وجود دارد، دو دیپلمات سفارت ایران را از خاک هلند اخراج کرد. به بیان دقیق‌تر، دولت هلند در کنار اخراج توهین‌آمیز دو دیپلمات ایرانی، در یک فرار به جلو علاوه‌بر نسبت دادن اتهام قتل به جمهوری اسلامی ایران، از مسئولیت اعطای پناهندگی به دو تروریست که بیش از 80 نفر از مسئولان ارشد نظام و ده‌ها تن از هموطنان خوزستانی را به شهادت رسانده بودند، شانه خالی کرد.

آلمان؛ مهد تروریست‌های بین‌المللی

آلمان و شهرهایی چون برلین، کلن و هامبورگ از سال‌های ابتدایی تشکیل جمهوری اسلامی پذیرای ضدانقلاب و عناصر گروهک‌های تروریستی بوده‌اند؛ گروه‌هایی که فصل مشترک فعالیت آنها مبارزه مسلحانه با نظام ایران است. در میان آنها اما گروهک‌های تروریستی فعال در غرب کشور و مرزهای ایران با عراق و ترکیه بیشتر از دیگران به چشم می‌آیند. پژاک یکی از این گروه‌هاست.

رحمان حاج‌احمدی سال‌هاست ساکن کلن است و با وجود درخواست‌های مکرر ایران برای استرداد وی، او همچنان آزادانه در این کشور زندگی و فعالیت می‌کند. علی لاریجانی در سال 88 از درخواست رسمی ایران برای بازگرداندن این تروریست قدیمی خبر داد، ولی در عین حال دولت آلمان هیچ‌گاه با ایران همکاری نکرد. اعضای حزب منحله دموکرات کردستان که همین تازگی‌ها درگیری‌هایی را هم با ایران داشته‌اند، از دیگر گروه‌های تروریستی ساکن آلمان هستند. سابقه فعالیت‌های این گروهک تروریستی در آلمان به سال‌های دهه 60 و 70 برمی‌گردد و به عبارتی می‌توان گفت از همان روزهای ابتدایی انقلاب که با آنها در خاک ایران مقابله شد، حلقه مرکزی سازمان، خود را به آلمان رساند و تجدید قوا کرد.

رحمان قاسملو، دبیرکل سابق این حزب و دیگر همراهان وی در اوایل دهه 60 فعالیت‌های گسترده‌ای را علاوه‌بر آلمان در چکسلواکی و فرانسه سازمان‌دهی کردند و دقیقا در سال 60 به ائتلاف تروریستی «شورای ملی مقاومت ایران» پیوستند و رسما با سلطنت‌طلبان، منافقین و دیگر گروه‌های تروریستی همدست شدند. صادق شرفکندی، دبیرکل بعدی این حزب که نامش با واقعه رستوران میکونوس در برلین شناخته می‌شود، پس از قاسملو بخشی از فعالیت حزب دموکرات کردستان را به دفاتری در کلن و هامبورگ انتقال داد و اقدامات خود را وارد فاز جدیدی کرد. علاوه‌بر این، باید گفت مصطفی هجری، دبیرکل کنونی این حزب هم مسیر گذشتگان خود را طی می‌کند. او سال‌هاست علاوه‌بر فعالیت آزادانه در اروپا، حیات سیاسی خود را در آلمان ادامه داده است.

سخنرانی در پارلمان اروپا، در کنار دیدارهای متعدد با اعضای پارلمان آلمان از جمله اعضای حزب دموکرات مسیحی این کشور درخصوص چگونگی افزایش فشارها بر ایران از مهم‌ترین اخباری است که این سال‌ها در رسانه‌ها چندین بار منتشر شده است. باید اشاره کرد که هم‌اکنون هم اعضای این حزب در آلمان گستره فعالیت زیادی دارند و علاوه‌بر برگزاری مراسم‌های مختلف از جمله کنگره‌هایی برای محکومیت ایران در مساله حقوق بشر، راهپیمایی‌هایی را هم آزادانه در دستور کار داشته‌اند.

فرانسه ؛ 40 سال با منافقین

فرانسه از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخست‌وزیری اطلاع داشت. این خبر بعد از خبر رسیدن بنی‌صدر و رجوی به پاریس شاید قدیمی‌ترین خبری باشد که درخصوص رابطه فرانسه و منافقین می‌توان از میان اخبار رسانه‌ها بیرون کشید؛ خبری که به انتشار سخنان مسعود رجوی و رژیم بعث عراق برمی‌گردد، زمانی که رجوی می‌گوید: «همان‌گونه که اطلاع دارید، من در سال‌های 1981 تا 1986 در پاریس بودم. در آن سال‌ها به این‌گونه نبود و به ما تروریست نمی‌گفتند؛ هرچند که کاخ سفید و کاخ الیزه می‌دانستند؛ با کاخ الیزه هم ارتباط داشتیم. می‌دانستند که چه کسی حزب جمهوری را در ایران منفجر کرد و چه کسی و چرا عملیات علیه رئیس‌جمهور و علیه رئیس‌الوزرای [ایران] انجام داد. آنها می‌دانستند و خوب هم می‌دانستند، ولی صفت تروریست هم به ما نزدند.»

پس از این خبر دیدارها و توافقات گسترده منافقین با مقامات رژیم بعث عراق از جمله طارق عزیز و بعد از آن مقامات کشورهای اروپایی و آمریکا در پاریس اخباری بودند که یکی پس از دیگری منتشر می‌شدند و از وجود چتر حمایتی فرانسه حکایت داشتند.

حالا قریب به 40 سال از حضور منافقین در فرانسه و حمایت دولت مرکزی این کشور از آنها و دیگر گروهک‌های تروریستی ضدایرانی می‌گذرد؛ گروهک‌هایی که تعدادی از آنها تحت عنوان شورای ملی مقاومت فعال هستند. (شورای ملی مقاومت ایران یک ائتلاف تروریستی است؛ ائتلافی که سازمان منافقین نقش گسترده‌ای در رهبری آن دارد و در سال‌های اخیر سازماندهی دوباره‌ای برای مقابله با ایران داشته است.)

فصل جدید اقدامات منافقین البته پس از آن صورت گرفته که در سال 2007 «دادگاه استراسبورگ» به‌عنوان بالاترین مرجع قضایی اتحادیه اروپا منافقین را از فهرست گروهک‌های تروریستی خارج کرد و در سال 2009 وزرای خارجه 27 کشور اتحادیه اروپا، در نشست بروکسل، منافقین را از «فهرست سیاه سازمان‌های تروریستی اتحادیه اروپا» خارج کردند.

بعد از این اقدام بود که منافقین فعالیت‌های خود را گسترش دادند و در ائتلافی آشکار متحد آمریکا و رژیم سعودی شدند. منافقین تحت عنوان شورای ملی مقاومت نشست‌های بزرگی را در پاریس برگزار کرده‌اند و در حاشیه آنها هم دیدارهای ویژه‌ای را با مقامات سعودی و آمریکایی داشته‌اند. ترکی فیصل، رئیس سابق دستگاه اطلاعات عربستان و برخی دیگر از شاهزادگان سعودی، جان بولتون نماینده وقت آمریکا در سازمان ملل و از نزدیکان رئیس‌جمهور کنونی آمریکا، رودی جولیانی شهردار سابق نیویورک و وکیل کنونی دونالد ترامپ و نیز نیوت گینگریچ رئیس سابق مجلس نمایندگان آمریکا در کنار چندین و چند مقام سابق فرانسه، کانادا و دیگر کشورهای غربی از جمله میهمانان مهم نشست‌های چندساله در پاریس بوده‌اند. البته باید گفت که ایران همه‌ساله با فراخواندن سفیر فرانسه نسبت به برگزاری این نشست‌ها و دیگر فعالیت‌های آزادانه منافقین در فرانسه اعتراض کرده است، اما هربار فرانسه با بهانه‌جویی از قبول مسئولیت در این زمینه طفره رفته است.

بالش نرم لندن برای تروریست‌ها

«اختلاف بینداز و حکومت کن»؛ سال‌هاست به‌عنوان استراتژی در دستور کار روباه پیر قرار دارد و بر این اساس دولت انگلیس که استادی تمام‌عیار در فرقه‌سازی و ایجاد چنددستگی در میان اقوام و مذاهب محسوب می‌شود، همواره برای گروهک‌های مختلف تروریستی فرش قرمز پهن کرده و مامنی برای مقرهای برنامه‌ریزی این گروهک‌ها و رهبران‌شان شده است. امروز ارتباطات گسترده وهابیت، بابیت و بهائیت با انگلیسی‌ها و نقش مستقیم دستگاه اطلاعاتی این کشور در پرورش این فرق ضاله بر کسی پوشیده نیست. علاوه‌بر برگزاری جلسات گروهک منافقین در لندن و دیدارهای نمایندگان پارلمان این کشور با اعضای این گروهک، دستور حدود یک دهه پیش وزارت خارجه بریتانیا، مبنی‌بر خروج نام گروهک منافقین از فهرست گروه‌های تروریستی و ممنوعه نیز، ارتباط روباه پیر با منافقین را اظهر من‌الشمس کرد.

اعطای پناهندگی سیاسی و حضور رهبران و دفترهای رسمی گروهک‌های تروریستی موسوم به جنبش الاحوازیه که با هدف ایجاد تفرقه قومیتی و اقدامات تروریستی در ایران تشکیل شده نیز سندی بر همدستی لندن با این تروریست‌‌هاست؛ تروریست‌هایی که سال 1359 با عنوان سازمان خلق عرب و گروهک الشهید، با استفاده از سکوت پلیس دیپلماتیک انگلیس، به مدت 6 روز سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن را اشغال کردند و دیپلمات‌های ایرانی را گروگان گرفتند.

 از سال 1375 و بعد از به محاق رفتن خلق عرب، بقایای آن تشکیلات شبه‌نظامی الاحوازیه را، با هدف مقابله با جمهوری اسلامی و تجزیه خوزستان به صورت رسمی بنا کردند. گروهک الاحوازیه را می‌توان در امتداد جریان تجزیه‌طلب «شیخ خزعل» (۱۳۱۵-۱۲۴۲) دانست که نشان شوالیه امپراتوری بریتانیا را دریافت کرده بود! هفت سال بعد حزب «تضامن الدیمقراطی الاحواز» به سرکردگی «منصور سیلاوی» که ارتباطی تنگاتنگ با اتباع انگلیس داشت، در لندن اعلام موجودیت کرد؛ حزبی که گفته می‌شد قرار است محملی برای فعالیت خلق عرب مقیم اروپا باشد و در مرام‌نامه خود خیلج همیشه فارس را عربی می‌خوانند و تاکید دارند اقدامات تروریستی و مسلحانه این گروه تا اشغال و تصرف خوزستان، بوشهر، هرمزگان و جزایر سه‌گانه جمهوری اسلامی ادامه خواهد داشت.

ملاقات‌های جک استراو، وزیر خارجه وقت انگلیس و رئیس پژوهشگران دفتر مطالعاتی و سیاستگذاری بخش خاورمیانه وزارت امور خارجه بریتانیا با اعضای این گروهک در دهه 80 و همزمانی این ملاقات‌ها با جنایات این گروهک تروریستی در جنوب کشورمان از سررشته اصلی این جنایات پرده برداشت.

تشکیلات «انجمن دوستی عرب‌های ایران و انگلیس» از دیگر تشکل‌های تروریستی است که در لندن تحت مدیریت دانیل برت (برد)، شهروند انگلیسی حزب کارگر این کشور اداره می‌شود؛ تشکیلاتی که علاوه‌بر کنسولگری آمریکا، از حمایت بسیاری از وزرای دولت انگلیس و اعضای موسسات امنیتی این کشور برخوردار است و تمرکز خود را بر تحریک قومیت عرب در ایران گذاشته است. برخی از دانیل برت به‌عنوان مسئول و راهنمای رسانه‌ای و مشاور تبلیغاتی گروهک‌های تروریستی الاحوازی هم نام می‌برند.

«کانون ضد نژادپرستی و عرب‌ستیزی ایران» نیز در سال 1386 با هدف ترویج نژادپرستی افراطی و جدایی‌طلبی قومی در لندن تشکیل شد.

دامن زدن به اختلافات مذهبی مسلمانان از طریق چند ده شبکه ماهواره‌ای متعلق به یاسر الحبیب (تبعه انگلستان) و فرقه شیرازی‌ها و موسوم به شیعه انگلیسی، از دیگر فعالیت‌های روباه پیر در همین راستا تعریف می‌شود. البته فعالیت گروه‌های موسوم به شیعه انگلیسی منحصر به تنش‌آفرینی‌های رسانه‌ای و اقداماتی در راستای وهن اسلام با مجوز دولت انگلیس نیست.

 در همین راستا می‌توان به حمله به سفارت ایران در لندن، اسفندماه گذشته و همزمان با حضور ولیعهد سعودی در لندن اشاره داشت که از طرف این گروه‌ها با همدستی و سکوت پلیس دیپلماتیک بریتانیا انجام شد. البته اینها تنها نمونه‌هایی از حضور گروه‌های تروریستی و تفرقه‌افکن در لندن است؛ گروه‌هایی که از تریبون‌ها و رسانه‌های رسمی بریتانیا، از جمله بی‌بی‌سی و اینترنشنال نیز ترویج و حمایت می‌شوند.

فرهیختگان




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.