ID : 37762224
سروده شاعر یزدی برای کادر فداکار درمان
هادی طالب نیری شاعر یزدی برای تقدیر از کادر درمان شعری سرود.
به گزارش یزدرسا، طالب نیری نوشت:
هر شب تپش چون مرگ تبلش را به قلبم تندتر میکرد
هر لحظه ای ساز نفس ناز خودش را بر دل پژمرده من کندتر میکرد
اشکی ز نومیدی کنار گونه من خشک میشد از تب جان سوز
کاووس نومیدی و بی راهی به پایان خوشی برگشت در آن روز
روزی که حتی هر نفس دیگر رفیق نیمه راهم بود گه گاهی
اسطوره ای آمد نفس شد شاید از ایثار و امیدی و چون راهی
summary-address :