علت و اهداف حمله ي عراق به ايران
یزد رسا؛ مهدی واحدیان طی یادداشتی در اردکان گویا نوشت: در بررسي علل جنگ، به علل نزديك و دور اشاره ميكنند. شايدبتوان گفت كه علل دور در برگيرندهي استراتژي و علل نزديك، تاكتيكرا شامل ميشود. تجاوز عراق به مرزهاي كشور جمهوري اسلامي ازهر دو مورد ذكر شده، تبعيت ميكند.
با نگاهي گذرا به تاريخ روابط دوكشور در مييابيم كه همواره بر سر خطوط مرزي بين دو كشور اختلاف وجود داشته است. عهدنامهيالجزاير (1985) شايدمحكمترين سند رفع اختلافات بين دو كشور ايران و عراق محسوبميشود كه بر اساس آن، وضعيت مرزهاي زميني و آبي كاملاً روشنشد و دو كشور همسايه، متعهد شدند كه به مفاد آن احترام بگذارند. پيروزي انقلاب اسلامي و برقراري نظام جمهوري اسلامي دريكي از حساسترين نقاط جهان، آن هم در مقطعي حساس برايكشورهاي غربي به رهبري امريكا، منطقهي ژئوپوليتيك خليج فارسرا دچار دگرگوني اساسي نمود. فشارهاي همه جانبهي استكبار جهانيبه انقلاب اسلامي داراي اهداف بلند مدت و كوتاه مدت بود. در اينراستا تجاوز ارتش بعث عراق به جمهوري اسلامي در حقيقت، كمكبه اهداف بلند مدت امريكا در خليج فارس محسوب ميشود.
رژيم بعث عراق در 17 سپتامبر 1980 طي يادداشتي به سفارت جمهورياسلامي در بغداد، لغو يك جانبهي قرار داد الجزاير جزاير را اعلام نمود. آغاز جنگ تحميلي از سوي عراق در حقيقت، مقابلهي عملي باانقلاب اسلامي و از پا درآوردن نظام نو پاي جمهوري اسلامي بهحساب ميآمد. هر چند تجاوز گستردهي عراق ابتدا با موفقيتهاييهمراه بود امّا ديري نگذشت كه شيريني تجاوز به تلخيف زهرآگينشكست براي حاكمان بغداد بدل شد. اهداف عراق از تجاوز به ايران الف. براندازي نظام جمهوري اسلامي در راستاي اهداف استكبارجهاني؛ ب. تسلّط بر اروند رود (از طريق لغو قرارداد 1975 الجزاير)؛ ج. تصرف استان زرخيز خوزستان (رژيم عراق، همزمان با حملهبه خوزستان، نقشههاي بسياري چاپ و توزيع كرد كه در آن به جايخوزستان نوشته شده بود: عربستان آزاد!)؛ د. تسلط بر منطقهي شمالي خليج فارس. سران رژيم عراق به پيروزي كوتاه مدت در جنگ اميدوار بودند وشايد اوضاع سياسي، بحرانهاي داخلي ايران، آمادگي ارتش عراق واطمينان از پشتيباني غرب به اين اميدواري شدت ميبخشيد. از نظر نظامي وضعيت و شرايط نامطلوب نيروهاي نظاميف كشورما، عامل اساسي در ترغيب ارتش عراق به آغاز عمليات نظامي وايجاد اطمينان در كسب پيروزي به حساب ميآمد. اما سران رژيمعراق از تحليل يك جريان عميق، اصيل، ريشه دار و پايدار عاجزبودند و آن هم نقش رهبري انقلاب اسلامي و روحيهي ملّت بزرگايران كه چون كوهي استوار در مقابل تجاوز، متحد شده و از امامخويش عاشقانه فرمان ميبرد و هنر جنگ و تحليل نبرد عاجز از بياناين واقعيت است و ما نام آن را هدايت الهي در صحنهي نبردميگذاريم. عشق به شهادت، اطاعت از ولايت فقيه، تعميق الهي و روحعرفاني از بارزترين ويژگي دفاع مقدس ماست. اين واقعيتهامخصوص ماست و شايد كمتر صحنههايي در طول تاريخ ملتها بهآن شباهت دارد. واقعيتي كه جهاد اصغر را شامل و جهاد اكبر را در برميگيرد. تحركات قبل از تهاجم و امكان جلوگيري از آن قبل از تهاجم سراسري ارتش متجاوز عراق به كشور ما، تحركاتو نيز تحريكات نيروهاي عراقي حاكي از آغاز تهاجمي وسيع بود.
مجموعهي اقدامات نيروهاي عراقي كه از سال 1358 تا تجاوزسراسري در طول مرز با كشور در جريان بود به شرح زير قابل ذكراست: ـ تقويت پاسگاههاي مرزي ـ احداث سنگر و مواضع دفاعي ـ تحريكات و جابه جايي نيرو و امكانات ـ احداث جاده و حفر كانال ـ انتقال توپخانه به مرزها ـ تقويت نيروهاي نظامي خود در طول مرز ـ تجاوز هوايي محدود ـ شناسايي مرزي و نفوذ به داخل خاك كشور ما ـ تيراندازي سبك و سنگين به پاسگاههاي مرزي ما ـ اعزام گشتيهاي رزمي نيروهاي عراقي در مرزهاي غربي از تاريخ 14/6/59 تهاجمهاييرا آغاز كرده، نقاطي چون خان ليلي (زين القوس) و حواليقصرشيرين و نيز ميمك را اشغال كردند. همچنين از روز بيست و دومشهريور 1359 در نوار مرزي جنوب، درگيريهاي پراكنده آغاز شد. امكان جلوگيري از وقوع جنگ تهاجم عراق به ايران در واقع، تهاجم به يك انقلاب بود؛ به عبارتديگر ايران، بهاي انقلاب خود را پرداخت؛ زيرا راه حلهايي كه فراروي خود داشت، امكان ممانعت از وقوع جنگ را از ميان برده بود.
ايران براي جلوگيري از وقوع جنگ كه زمينههاي آن به گونهياجتناب ناپذيري در حال شكلگيري و تكوين بود، سه راه حل شامل:بازدارندگي، يارگيري سياسي، ارايهي امتياز را فراروي خود داشت.قدرت بازدارنگي ايران ظاهراً به دليل وضعيت نيروهاي ارتش، كاهشيافته بود و نيروهاي انقلابي نظير سپاه و بسيج نيز از لحاظ امكاناتدر وضعيّت مناسبي قرار نداشتند. حضور ليبرالها در رأس هرم قدرتسياسي در اين مقطع، عوارض نامطلوب و غيرقابل جبراني به دنبالداشت؛ زيرا ليبرالها به لحاظ بينش و تفكر و عدم درك ماهّيت ومباني انقلاب، قادر به حل معضلات انقلاب نبودند. بنيصدر در حد فاصل اسفند 1358 تا شهريور 1359 علاوه بررياست جمهوري به عنوان فرمانده كل قوا منصوب شده بود، ليكن نهتنها نيروهاي انقلابي را منزوي كرد بلكه در به كارگيري ارتش برايبازدارندگي در برابر عراق نيز ناتوان بود. يارگيري سياسي و مشاركت در يك ائتلاف سياسي منطقهاي ياجهاني نيز به دليل فقدان ثبات سياسي در كشور براي تصميمگيري وهمچنين به دليل ماهيت انقلاب اسلامي عملي نبود؛ زيرا وضعيتكشور، مانع از شكلگيري روابط سياسي پايدار بود. ضمن اين كهارايهي امتياز آشكار نيز كاملاً با خط مشي انقلاب در تضاد بنيادين بودو عملاً هيچگونه تأثيري در ممانعت از وقوع جنگ نداشت و تنهاميتوانست زمان آن را به تأخير اندازد. در نتيجه مردم ايران بر پايهيهويت جديدي كه با انقلاب اسلامي كسب كردند، تهاجم عراق را درچارچوب سياستهاي امريكا و با هدف براندازي نظام انقلابي حاكمبر ايران تفسير و به دفاع در برابر متجاوزين آغاز تهاجم و اقدامات دفاعي ايران آغاز تهاجم جنگ رسمي و تجاوز همه جانبهي ارتش عراق با حركتنيروهاي زميني، هم زمان با بمباران شديد نوزده منطقهي ايران ازجمله فرودگاه مهرآباد در 31 شهريور 1359 آغاز شد. ارتش عراق توانعمدهي خود را صرف تصرف استان خوزستان نمود و به ترتيب زيرمحورهاي عملياتي خود را انتخاب كرد:
1. محور شلمچه براي تصرف خرمشهر و آبادان؛
2. محور كوشك به منظور هجوم به اهواز؛
3. محور طلاييه به سمت هويزه؛
4. محور چزابه به منظور تصرف بستان و سوسنگرد و پيشرويبه سمت اهواز؛
5. محور فكه به سمت شوش و دزفول و نيز دهلران
ارتش عراق در تصرف سرزمينهاي وسيع چون غرب شوش ودزفول و بيابانهاي شمال خرمشهر و جنوب اهواز، همچنين درجبهههاي مياني و شمالي با مشكل چنداني مواجه نگرديد؛ اما درتصرف شهرها با مانع جدي روبهرو شد و اين سرآغاز شكلگيرياستراتژيف مبتني بر دفاع مردمي بود كه مسير تكاملي آن بعدها پيمو در يك جمعبندي ميتوان گفت كه ارتش عراق در سه مقطع ابتكارعمل را در دست داشته، زمان و مكان عمليات آفندي خود را تعيينميكرد؛ اين سه مقطع عبارت بودند از: الف. آغاز جنگ (تهاجم سراسري)؛ ب. تحركات موسوم به دفاع متحرك (اوايل سال 1365)؛ ج. آخرين ماههاي جنگ تا آتش بس. اقدامات دفاعي ايران تهاجم سراسري همآهنگ و گستردهي ارتش عراق با غافلگيري وفقدان توان نظامي كافي جمهوري اسلامي ايران همراه بود. اين مسئلهموفقيتهايي را نصيب متجاوزان كرده بود. اما ديري نپاييد كهمقاومتهاي مردمي و نيروهاي مسلّح انقلابي بارشد روزافزونيشكل گرفته و در بسياري از جبههها ماشين جنگي ارتش متجاوز بعثاز حركت باز ايستاد. مهمترين اقدامات دفاعي جمهوري اسلامي ايرانرا ميتوان در چند مورد خلاصه كرد:
الف. شناسايي جبهه؛
ب. تكيه بر دفاع مردمي براي توقف حركات نظامي دشمن؛
ج. انسجام و همآهنگي نيرو؛
د. شناسايي و اولويت بندي مناطق عملياتي؛
ه. تكهاي محدود؛
و. عمليات منظم
خواندنی های جنگ
جنگ تحميلي عراق عليه ايران از طولانيترين جنگهاي قرنحاضر است. اين جنگ تقريباً دو برابر جنگ جهاني اول، يك و نيمبرابر جنگ جهاني دوم و سه برابر جنگ شبه جزيرهي كره طول كشيد. در عمل، انرژي عظيم انقلاب اسلامي، ماشين جنگيف دشمن را كهاز سوي شرق و غرب پشتيباني ميشد از حركت باز نگه داشت و هرقدر كه زرادخانههاي ارتش عراق انباشته از تجهيزات شرقي و غربيميشد، تحركات نظامي نيروهاي اسلام منسجمتر و سازمان يافتهترميگشت تا جايي كه عمليات بزرگي چون بيتالمقدس، والفجر8 وكربلاي 5 را طراحي و هدايت كرد. جمهوري اسلامي ايران در طول هشت سال دفاع مقدس، نوزدهعمليات بزرگ (با استعداد نيروي تكور بيش از ده هزار نفر)، نوزدهعمليات متوسط (با استعداد نيروي تكور بيش از دو هزار نفر) ويكصدو بيستو پنج عمليات كوچك (با استعداد نيروي تكور تا دوهزار نفر) انجام داده است.جنگ تحميلي دو هزارو هشتصدوهشتادوهفت روز طول كشيد. طي اين مدت هزار روز نبرد فعال در جريان بودكه آفند نيروهاي خودي هفتصدو نودو سه روز و آفند دشمندويستو هفت روز بوده است. اين ارقام نشان دهندهي دقت، سرعتو ابتكار عمل نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران است.