كاربران ايراني از اول سال 2014 در اينترنت دنبال چه بودهاند؟
به گزارش یزد رسا، بر اساس آخـرين آمار «گوگلترند» در سال 2014 ميلادي، ايرانيان در فضاي «محدودشده» اينترنت خود واژههاي دانلود، عكس، فيلم، دانلود آهنگ، بازي، آهنگ، اندرويد، دانلود آهنگ، Google و چت را بيشتر از ساير واژهها جستوجو كردهاند. در كنار واژههاي ديگري چون سبد كالا، ثبتنام يارانه، شاهگوش، يارانه، سامانه سجاد، هواشناسي و مدل مانتو كه از نظر ميزان جستوجو رشد فزايندهاي داشتهاند، دو واژه مستهجن نيز به چشم ميخورد.
از ابتداي سال جاري ميلادي تا كنون بيشترين واژههاي جستوجو شده ايرانيان در محتواي تصويري فضاي اينترنت نيز واژههاي عكس، دختر، زن، لباس، hot، girl، زيبا، فيلم و عكس در كنار يك واژه مستهجن بوده است. همچنين در سال 2014 و در سايت فيلتر شده يوتيوب ايرانيان بيش از هر چيز واژههاي girl، hot ، ايراني، love، iran ، دختر، شاهگوش dance، girls، music، رقص و نيز شماري از واژههاي مستهجن را بيشتر از ساير واژهها جست و جو كردهاند كه ميتوان محتواي كاربردي برخي از اين واژهها را به وضوح حدس زد. در اين بين شماري از كاربران نيز از فيلترشكن استفاده ميكنند و از اين حيث از ديد گوگل به عنوان كاربران خارج از ايران در نظر گرفته ميشوند. اين آمار، كليتي شسته و رفته از نسبت جامعه ايران با اينترنت است. اينكه جامعه ما بيشتر از هر چيز در فضاي اينترنت دنبال چه ميگردد براي يك موضوع مهم جاي بحث باقي ميگذارد، «آيا جامعه آمادگي بازتر شدن فضاي استفاده از اينترنت را دارد يا خير؟»
به اعتقاد بسياري از طرفداران آزادي فضاي مجازي، بايد به اينترنت مانند ساير تكنولوژيهاي دنيا نگاه كرد. آغوش را به روي تكنولوژي گشود و آن را مانند اهرمهاي پيشرفت جامعه دانست. اما استفاده از اينترنت تبصرههايي دارد كه در نظر نگرفتن آنها ميتواند به راحتي مزاياي يك تكنولوژي را با آسيبهايش معاوضه كند. خواه در هزاره اول باشيم يا در هزاره دوم و سوم. ما در قبال هر چه بيشتر گشودن فضا و باز كردن فضاي دسترسي بيشتر به دنياي بيحد و مرز اينترنت چه ميتوانيم به دنيا صادر كنيم و در مقابل چه وارد خواهيم كرد؟ آيا به بهانه خوشامدگويي به نوآوري و پيشرفت بايد در هر مقطع زماني آغوش را به روي هر نوع تكنولوژي گشود؟ سلاحهاي كشتار جمعي و اولين اسلحههاي گرم هم زماني كه به جوامع تحميل شدند، عنوان تكنولوژيهاي فوق پيشرفته و سلاحهاي جنگي مدرن را داشتند. سؤال اين است كه وقتي تكنولوژي خاصي در ابعاد گسترده در اختيار بشر قرار ميگيرد، آيا بايد بدون در نظرگيري اقتضائات خاص زماني و مكاني و ساير پيشنيازهاي آن براي يك جامعه آغوش را به رويش باز كرد، آن هم صرفنظر از تمام پيامدهاي مثبت و منفي كه ممكن است با خود به همراه داشته باشد؟!
شايد از ديد بسياري سبك و سنگين كردن تكنولوژي و سپس چراغ سبز يا قرمز نشان دادن به آن مصداق عقبماندگي و تيرهروزي باشد اما گاه ممكن است پذيرش، بسط و گسترش يك نوع تكنولوژي در يك جامعه و در يك بازه زماني خاص براي آن جامعه سرشار از خير و سود باشد و گاه همان تكنولوژي در جامعهاي ديگر به يك بحران غير قابل جبران تبديل شود. دور از حقيقت نيست كه جامعه ما در گذر زمان رفتهرفته از يك تمدن تأثيرگذار در قرون و هزارههاي گذشته به تمدني تأثيرپذير تبديل شده است. جامعه ما اكنون در برزخ هويتي به سر ميبرد؛ دوران بحراني گذار از سنت به مدرنيته كه ميتوان از آن به عنوان دوره بلوغ جامعه تعبير كرد. سؤال اين است كه چنين جامعهاي در اين بازه زماني بحراني پس از بازتر كردن دايره دسترسي آسان به امكانات اين دنياي نامتناهي، چه به دست خواهد آورد و چه چيز از دست خواهد داد؟چه فرهنگي صادر ميشود و چه فرهنگي وارد خواهد شد؟ امروزه برخي كاربريهاي اينترنتي در كشورمان علمي است، برخي فرهنگي و نيازي به پنهان كاري نيست كه بخش قابلتوجهي از كاربريها نيز به مضامين غيراخلاقي و محتواي مستهجن مرتبط است. دنياي بيحد و مرز اينترنت در هدايتي ناخواسته، كاربران كنجكاو ايراني را به سوي تيغ دولبهاي سوق ميدهد كه اگر از آن درست استفاده نشود، دست مصرفكنندگانش را ميبرد. جامعه كنوني ما در حال گذار از دوران دشواري است. آيا دنياي بدون حد و مرز اينترنت كه با فرهنگ اين جامعه آسيبپذير مغايرت كلي دارد. حفره استيصال، دوگانگيها و سردرگميهاي اينبازه زماني بحراني را عميقتر نميكند؟
جوان