مردم بیشتر به دنبال باز بودن کارخانهها هستند یا باز بودن شبکههای اجتماعی؟!
به گزارش یزد رسا به نقل از عصر فرهنگ؛ 1100 روز از زمانی که روحانی در مقابل مردم ایران وعده داده بود مشکلات را حل می کند گذشت. روحانی آن روزها می گفت: «میتوان در یک زمان کوتاه تحول اقتصادی در کشور به وجود آورد و در آن تحول اقتصادی با ایجاد یک دوره تنفس به کارخانهها و مراکز تولیدی که امروز مشکل دارند، مشکلاتشان را حل و فصل کرد.»
حالا دیگر کمتر کسی است که به سخنان آن روز روحانی و قبول آن توسط مردم ساده دل نخندد. روحانی حتی خودش نیز از مواضع آن روز خود کوتاه آمد و بعد از صد روز اعلام کرد ما قرار بود بعد از صد روز گزارشی از وضعیت کشور به مردم اعلام کنیم!
البته این تنها عقب نشینی وی نیست. روحانی که سال 93 گفته بود: امروز در کنار حرم علی ابن موسی الرضا علیه السلام به ملت ایران اعلام می کنم ما خوشبختانه از رکود عبور کردیم. در سفر اخیر خود به کرمانشاه مجبور شد اعتراف کند: امروز در کشور مشکلی به نام رکود داریم.
حالا بعد از گذشت وعده «ابد و صد روزه»، کار به جایی رسیده که روحانی در مراسم پنجاهمین سال تأسیس شرکت ملی گاز تمام دستاوردهای دولتش را در باز نگه داشتن شبکه های اجتماعی خلاصه می کند. روحانی روز گذشته با اشاره به اینکه آزادی بیان را امروز در فضای حقیقی و مجازی به خوبی مشاهده میکنیم گفت: «اینکه دولت اصرار داشت شبکههای اجتماعی باز بماند و فشارهای بسیاری را در این راستا تحمل کرد، به همین خاطر بود و دولت پهنای باند مناسب در اختیار ملت ایران قرار داد، تا مردم بتوانند مطلع باشند و نظراتشان را بیان کنند از تصمیمات نقد کنند و ارادهشان در کشور حاکم شود.»
آقای روحانی! مردم بیشتر به دنبال باز بودن کارخانه ها هستند یا باز بودن شبکه های اجتماعی؟ خیل جوانان بیکار و شاغلینی که هیچ امیدی به آینده کاری خود ندارند، به فکر این هستند که وقت و بی وقت مثل معاونین و وزرای دولت تدبیر پست بگذارند و خودستائی کنند یا اینکه به دنبال راهی برای تامین معاش خود هستند؟
البته تعجبی هم ندارد حلقه بسته وزرای هزار میلیاردی که بعضیهایشان به گفته خود در هیات مدیره 19 شرکت و کارخانه هم عضویت دارند، همینطور مدیران نجومی بگیر اینگونه به روحانی القا کرده اند که تنها مطالبه مردم فعالیت در شبکه های مجازی است.
این در حالی است که با استناد به آمار خود دولت سفره مردم 22 درصد کوچکتر از قبل شده، با تعطیلی طرح مسکن مهر بسیاری از مردم از داشتن سرپناه محروم ماندند، با تعطیلی کارخانه ها و گران شدن ارزاق عموم جامعه هر روز برای تامین مایحتاج خود بیشتر در تنگنا قرار گرفت، افسوس که مدیرانی که ماهانه 270 میلیون از خزانه خالی دریافت می کنند هرگز نمی توانند درد اداره یک زندگی با هشتصد هزار تومان حقوق و چند سر عائله را درک کنند.
طبیعی است که دولتی که معتقد است مردم تا پیش از این کف زمین زایمان می کرده اند، امروز حضور و فعالیت مردم در شبکه های مجازی را هم جز کارنامه خود بداند.
از سوی دیگر روحانی دلیل تحمل فشارهای بسیار برای باز بودن شبکه های اجتماعی را آزادی بیان، اطلاع مردم از وقایع و همچنین نقد تصمیمات عنوان کرده است. اولاً؛ بسیاری از تصمیمات ریز و درشتی که در این دولت اتخاذ شده محرمانه بوده است. توافق ژنو، برجام، FATF مثال هایی برای این موضوع هستند. مسائل مهمی که دولت آن را حتی از نمایندگان مردم در مجلس هم مخفی نگه داشت و حالا ژست شفافیت آمار و اطلاعات را به خود گرفته است.
ثانیاً؛ برخورد روحانی با منتقدان و خطاب قرار دادن آن ها با انواع صفات و حواله دادنشان به جهنم سنخیتی با استقبال از نقد ندارد. اگر واقعا روحانی به دنبال اطلاع از آرا و نظرات مردم است چرا تا کنون حاضر نشده بعد از سخنرانی در جمع دانشجویان به سوالات آنان پاسخ بگوید؟!
ثالثاً؛ اگر براستی دولت به دنبال حاکم کردن اراده مردم بر کشور است چرا با مدیران نجومی برخورد نمی کند؟ کدام یک از افراد جامعه از وضع حقوق، مزایا و پاداش مدیران دولتی رضایت دارد؟ کیست که بگوید مدیران دولتی به خاطر رکود و بیکاری امروز کشور مستحق دریافت این حقوق های هنگفت هستند؟ اگر دولت دلسوز خواست مردم است چرا باید مدیر معزول بانک ملت از سوی دولت عضو هیات مدیره همان بانک شود؟ آیا با این انتصاب این پیام که «نه تنها با مدیران نجومی برخورد نمی شود بلکه از آن ها حمایت هم می شود» به افکار عمومی القا نمی شود؟
روحانی آخرین سال از ریاست جمهوری خود را می گذراند و با این سخنان سطحی حتی در صورت عدم وجود رقیب مطرح و نیرومند هم امکان خداحافظی وی با قدرت وجود دارد.
رسول محتشم