مشکلات معیشتی و کرامتی که نقض میشود...
«کاد الفقر ان یکون کفرا»؛ فقر، انسان را در آستانه کفر قرار میدهد.
این فرمایش مشهور پیامبر گرامی اسلام(ص) است که تاثیر ویرانگر فقر را نشان میدهد و باید سرلوحه تلاشها برای بهبود معیشت شهروندان و زدودن فقر از چهره آحاد جامعه اسلامی باشد.
تلخ است اما واقعیت دارد که علیرغم انبوه امکانات مادی و ظرفیتهای انسانی، همچنان بخش مهمی از هموطنان از قشرهای گوناگون با مشکلات اقتصادی و معیشتی دست و پنجه نرم میکنند؛ مشکلاتی معتنابه که گاه بهمنوار بر سر خانوادهها آوار می شود و آنان را در باتلاق مشکلات زنجیرهای دیگر فرومیبرد.
به فرموده رهبری، «جامعهاى که در آن فقر باشد، بیکارى باشد، مشکلات معیشتىِ غیر قابل حل وجود داشته باشد، اختلاف طبقاتى باشد، تبعیض باشد، شکاف طبقاتى باشد، حالت آرامش ایمانى پیدا نمیکند. فقر، انسانها را به فساد میکشاند، به کفر میکشاند؛ فقر را باید ریشهکن کرد...»
نمیتوان از کرامت انسانی و مردمداری و دیگر شعارهای پرزرق وبرق دم زد؛ اما در عمل، آنگونه که باید و شاید، برای حل مشکلات معیشتی جامعه دل نسوزاند. به تعبیر رهبری، «کدام نقض کرامت انسانی بالاتر از این که انسانی، رئیس عائلهای، پدرخانوادهای، در جامعهای که در آن همهچیز هم هست، نتواند اولیات زندگی فرزندان خود را تامین کند؟! کدام تحقیر از این بالاتر است؟! کدام نقض شخصیت و شرف و کرامت انسانی از این بالاتر است؟! صبح تا شب کار کند، آخرش به من، یا به شما، یا به آن مسئول دیگر نامه بنویسد که من 2ماه است به خانهام گوشت نبردهام!»
اما به راستی انبوه مشکلات اقتصادی و معیشتی جامعه از کجا سرچشمه میگیرد؟ چرا چشمانداز چندان روشنی از بهبود اوضاع معیشتی به چشم نمیخورد؟ چرا در حالیکه کسانی در همین کشور، به گونهای باورنکردنی غرق در ثروت و مکنت هستند، برخی دیگر در تامین نیازهای ابتدایی زندگی خود و خانواده شان نیز ناتوان و مضطرّند؟! چرا از سویی کسانی به ضرب فعالیتهای ناسالم و رانتخواری صدها میلیارد انباشتهاند، و از سوی دیگر، دیگرانی از جنس معلم و کارگر و ... حتی پس از سالها زحمت و تلاش، برای تامین ضروریات زندگی چونان جهیزیه دختر دمبخت یا هزینه درمان همسر و فرزند بیمار غرق در انبوهی از اندوه و اضطراب میشوند؟
به تعبیری «یک وقت در جامعه گوشت و میوه نیست، من و شما هم نمیخوریم، یک وقت در جامعه امکانات رفاهی نیست، من و شما هم استفاده نمیکنیم... اما وقتی همه چیز هست، وقتی کسانی در جامعه با استفاده از فرصتهای نامشروع توانستهاند برای خودشان آلاف و الوف و زندگیهای تجملی فراهم کنند، وقتی طبقاتی در جامعه هستند که برایشان پول خرجکردن هیچ اهمیتی ندارد، جمع کثیری از مردم که در بین آن ها رزمندگان و عناصر نظامی و کارمندان دولت و معلمان و روستائیان و مردم مناطق محروم و دور و مناطق جنوب هستند، نتوانند نان و پنیر بچههایشان را فراهم کنند، کدام شکستن شخصیت و شرف انسانی از این بالاتر است؟!»
اما به راستی راه حل چیست؟ آیا نمیتوان برای بهبود اوضاع معیشتی و کاهش شکاف طبقانی تدبیری عمیق اندیشید و همت چاره ساخت و کاری کرد کارستان؟! بیگمان، کشور پهناور ایران با این همه امکانات و منابع خدادادی در عرصههای گوناگون اعم از مادی و استعدادهای انسانی و ... در صورت همت عالی و پرهیز از رویکردهای دانی میتواند در زمانی نهچندان طولانی گامهایی «اساسی» و «ماندگار» در زمینه ارتقاء وضع معیشتی جامعه بردارد. این مهم شدنی است و البته شرط بدیهی آن، حضور متصدیانی شایسته و درخور ملت و نظام اسلامی در مناصب گوناگون است؛ کسانی که در سایه تعهد عمیق و تخصص کافی با تمام وجود برای خدمت رسانی به قاطبه مردم بکوشند و در این مسیر سر از پا نشناسند.
نویسنده: م . رضائیان