به گزارش یزد رسا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی سپاه الغدیر یزد، جنگ تحمیلی در کنار چهره سخت و خشن خود که خستگی‌های جسمی و روحی زیادی برای رزمندگان به همراه داشت صحنه‌های جالبی نیز با خود دارد.

یکی از مشکلاتی که در خط پدافندی زید داشتیم وجود موش های صحرایی بود که گرفتاری های زیادی برای رزمندگان به وجود آورده بودند ضمن اینکه بزرگ بودند سخت جان هم بودند به طوری که یک روز بنده چهار تیر کلانشیکف به یکی از این موش ها زدم تا از پا افتاد.

این موش ها به غیر از اینکه اذیت می کردند یک روز خاکریز را سوراخ کرده بودند که باعث شد یک دفعه آب به پشت خاکریز بیاید و باعث شکستن خط شد و رزمندگان به خاکریز دوم برگشتند. به هر حال با هر تلاشی که خواستیم از دست این موش ها خلاص شوم نشد تا اینکه یکی از برادران رزمنده طرحی داد و آن را با جانشین تیپ الغدیر "سردار فتوحی" در میان گذاشت و قرار شد اگر گربه بیاوریم باعث فرار موش ها از خط می شود.

سردار فتوحی هم طی تماس با مسئول پشتیبانی جنگ در یزد درخواست تعدادی گربه کرد، بعد از چند روز گربه ها به اهواز رسیدند و بلافاصله به خط پدافند انتقال داده شدند ولی بعد از سه روز دیگر اثری از گربه ها نبود و از دست موش ها پا به فرار گذاشته بودند به هر حال از آن روز به بعد موش های مزاحم با کمال پررویی هر کاری دلشان می خواستمی کردند.

راوی: علی اکبر رحمانی