میزان هزینه کرد، در خانوارهای کم درآمد و پردرآمد ایرانی چقد راست؟
یزد امروز به نقل از تابناک؛
کم درآمدترین و پردرآمدترین خانواده های ایرانی چقدر هزینه می کنند؟ مدتی است در کشور ما خط فقر به کالایی نایاب تبدیل شده است. در واقع هیچ گزارش رسمی وجود ندارد که نشان دهد؛ مردم با درآمدی که دارند روی خط فقر یا زیر آن زندگی می کنند. آخرین آمار رسمی در این زمینه به سال ٨٩ برمی گردد که خط فقر رسمی 590 هزار تومان اعلام شد هرچند کارشناسان رقم های بالاتری را در این خصوص تخمین می زدند. به عنوان مثال یک سال بعد رئیس وقت شورای رقابت گفت که خط فقر واقعی دست کم در سال ٩١ یک و نیم میلیون تومان است.
در سال گذشته خانواده های کم درآمد برای پوشاک و کفش خود تنها 126 هزار تومان هزینه کردند در حالی که خانوارهای ثروتمند در همین مدت چهار میلیون و 248 هزار تومان، یعنی کمی کمتر از چهل برابر این مبلغ برای پوشاک و کفش خود خرج کرده اند.
به گزارش «تابناک»؛ البته به غیر از خط فقر، شاخص دیگری به نام «شکاف طبقاتی» نیز یکی از مهمترین موضوعات است که می تواند تاثیرات شگرفی در وضعیت اقتصادی جامعه داشته باشد. میزان شکاف طبقاتی در ایران بعد از زیاد شدن آهنگ رشد جمعیت در کشور، افزایش سهم درآمدهای نفتی و از طرف دیگر سیاست های نادرست اقتصادی؛ شکاف طبقاتی میان فقر و غنی را بیشتر کرد. ضمن اینکه در سال های اخیر نیز سیاست هایی مانند هدفمندی یارانه ها، تورم بالا، افزایش نرخ بیکاری و بالا رفتن ضریب جینی به این امر بیشتر دامن زده است.
بر اساس آخرین گزارش سازمان ملل از سلسله گزارش های توسعه انسانی 2014، نمره ایران به لحاظ ضریب جینی را همانند سال گذشته 38.3 درصد اعلام کرد و رتبه آن را از نظر نابرابری درآمدی بین 136 کشور جهان 68 اعلام کرده است.
بانک مرکزی ایران در گزارش اخیر خود، نتایج بررسی بودجه خانوار مناطق شهری ایران در سال 92 را منتشر کرده است. در این گزارش، درصد تغییر متوسط هزینه ناخالص سالانه یک خانوار شهری به تکفکیک گروه های هزینه در سال 92 نسبت به سال 91 آمده است. با کنکاش در این گزارش می توان شکاف طبقاتی و درآمدی در میان دهک های پردرآمد و کم درآمد و همچنین تفاوت هزینه در میان شهرهای کشور را مشاهده کرد.
براساس گزارش بانک مرکزی، در بخش هزینه، متوسط هزینه ناخالص سالانه یک خانوار شهری حدود 28/5 میلیون تومان بود که نسبت به سال قبل 31.4 درصد افزایش داشته است. در همین حال فقیرترین گروه شهرنشین (دهک اول) در طول سال گذشته شش میلیون و 442 هزار تومان برای زندگی خود خرج کرده، ثروتمند ترین گروه شهرنشین (دهک دهم) 87 میلیون و 711 هزار تومان را مصرف رسانده است. این اختلاف درآمدی نشان می دهد که در سال ٩٢، پولدارها حدود 14 برابر کم درآمدها در زندگیشان هزینه کرده اند .
همچنین بررسی متوسط هزینه ناخالص سالانه یک خانوار ساکن در مناطق شهری استان های مختلف نشان میدهد که استان تهران با حدود 409317 هزار ریال (ماهانه حد ود 34110 هزار ریال) بیشترین و استان هرمزگان با حدود 168600 هزار ریال (ماهانه حدود 14050 هزار ریال ) کمترین هزینه را به خود اختصاص داده اند.
در بین اقلام گروه هزینه خوراکی ها و آشامیدنی ها بیشترین سهم از کل هزینه ناخالص (معادل 6.1 درصد) متعلق به هزینه انواع گوشت بود. پس از آن به ترتیب هزینه میوه های تازه با 4.4 درصد، سبزی های تازه با 3.2 درصد، شیر و فرآورده های آن و تخم پرندگان با 3.1 درصد، آرد، رشته و غلات با 2.6 درصد و انواع نان و بیسکویت با 1.9 درصد بیشترین سهم را به خود اختصاص داده اند. هزینه مسکن، آب، برق و گاز یک خانواده کم درآمد به طور متوسط کمتر از سه میلیون تومان است.
یعنی خانواده های کم درآمد نیمی از هزینه سالانه خود را صرف مسکن، آب و برق و گاز می کنند. این در حالی است که هزینه متوسط ثروتمندترین های ایران برای این بخش ها 33 میلیون و 181 هزار تومان است. این یعنی هزینه مسکن، آب، برق و گاز ثروتمندان حدود یک سوم هزینه سالانه خانوارهای آنها را تشکیل می دهد.
یا به عنوان مثال در سال گذشته خانواده های کم درآمد برای پوشاک و کفش خود تنها 126 هزار تومان هزینه کردند در حالی که خانوارهای ثروتمند در همین مدت چهار میلیون و 248 هزار تومان، یعنی کمی کمتر از چهل برابر این مبلغ برای پوشاک و کفش خود خرج کرده اند. یا خانواده های ثروتمند بیش از 21 میلیون تومان هزینه رستوران و هتل کرده اند در صورتی که خانواده های کم درآمد کمتر از 600 هزار تومان هزینه کرده اند.
در واقع این گزارش نشان می دهد که بدون اغراق؛ فاصله رفاهی پردرآمدهای ایران و آمریکا خیلی زیاد نیست. به نحوی که تقریبا پردرآمدهای ایران و آمریکا از رفاه مساوی برخوردارند! موضوعی که چندی پیش علی ربیعی وزیر تعاون، رفاه به صراحت به آن اشاره کرد. وی اعلام کرده است که هرم توزیع درآمدی کشور ما نشان می دهد که 7 میلیون نفر در شرایط فقر شدید هستند و امنیت غذایی آنها در مخاطره است و 5 تا 6 میلیون فرد پر درآمد داریم که میزان ثروت آنها با میزان ثروت پولداران یا ثروتمندان در کشورهایی مثل آمریکا چندان تفاوتی ندارد.
این وضعیت هزینه ها ودرآمدهای خانواده های شهری در کشورمان نشان می دهد که میزان شکاف طبقاتی هر روز بیشتر می شود و ادامه این روند می تواند اثار سویی در فرهنگ و اقتصاد کشور ایجاد کند و شکاف میان شمال و جنوب را افزایش دهد. دولت برای پر کردن شکاف طبقاتی موجود، باید توجه خود را به سوی خانوارهای کم درآمد معطوف کند و حداقل با حذف یارانه نقدی دهک های درآمدی بالا و اضافه کردن میزان کمک های دولتی به دهک های پایین، کمک بیشتری را در اختیار این قشر از جامعه قرار دهد که شکاف طبقاتی در کشور بیش از این افزایش پیدا نکند.