ID : 24816743

ناگفته هایی از حادثه اتوبوس زائران یزدی از زبان یکی از بازماندگان


یکی از بازماندگان سانحه اتوبوس زائران یزدی گفت: متاسفانه حادثه زمانی رخ داد که راننده پیچ جاده را ندید و مستقیم به صخره کوه زد و چون سرعت ماشین زیاد بود ماشین واژگون شد و به ته دره افتاد.

به گزارش یزد رسا، ‎شامگاه سه شنبه ۱۸ آبان 95 برای مردم استان یزد شبی دلهره آور بود و پس از خبر سانحه دلخراش برای اتوبوس زائران یزدی، لحظه به لحظه به آمار کشته شدگان اضافه می شد و تقریبا همه استان در شوک حادثه سقوط اتوبوس زائران اربعین حسینی به دره  به سر می برد و مردم لحظه به لحظه کانال های خبری را مرور می کردند تا شاید از بستگان و خویشان خود خبر بگیرند.

‎جابر نصیری یکی از بازماندگان حادثه اتوبوس زائران یزدی کربلا معلی است که به اتفاق مدیران یکی شرکت های فولادی در کنار عیادت از او توانستیم ابعاد تازه ای از این سانحه را بشنویم.

لطفا خودتون و معرفی کنید؟

جابر نصیری هستم ساکن روستای سرو سفلی و شاغل در شرکت فناواران فولاد آبتین


‎چه شد که شما از یزد بلیط گرفتید؟
‎ما قرار بود که با مرحوم جعفر پور و چند نفر از همشهریان با ماشین شخصی برویم که ظرفیت ماشین آنها پر شد و به ما گفتن شما خودتون به هر شکلی که هست بیایید و از دم مرز همدیگر را پیدا میکنیم.


از اون لحظه سانحه بگویید؟!
‎از اقلید که حرکت کردیم راننده از همان ابتدا با سرعت حرکت میکرد که حتی مرحوم جعفرپور گفت باید به سامانه پیامکی رسیدگی به شکایات پیام بزنیم  ولی باز گفتیم شاید ماشین را توقیف کنند و نتوانیم به موقع به مرز برسیم.
‎حتی راننده قبل از سقوط چند سبقت غیرمجاز گرفت و بهش تذکر هم دادیم اما افاقه نکرد.
‎قبل از سقوط ما از تونلی که به نام تونل اباصالح المهدی اقلید هست و حدودا ۳ کیلومتر مسافت دارد عبور کردیم. ‎این تونل نه تهویه ای داشت و نه دید کافی که به نظرم یکی از احتمالات سقوط ماشین مساعد نبودن وضعیت جسمی راننده به دلیل همین دود و تنگی نفس در این تونل بود.
‎به نحوی که موقع ورود به این تونل افراد دچار تنگی نفس و سوزش چشم می شدند که با توجه به اینکه راننده پیرمرد مسنی بود یکی از دلایل تاثیرگذار در این سانحه می توانست این باشد. متاسفانه حادثه زمانی رخ داد که راننده پیچ جاده را ندید و مستقیم به صخره کوه زد و چون سرعت ماشین زیاد بود ماشین واژگون شد و به ته دره افتاد. ‎ارتفاع جاده از بالا تا پایین که ماشین افتاد حدودا ۵۰ متر بود
‎سرعت به حدی زیاد بود که اصلا نمیدونم  به چه شکل به بیرون پرت شدم اما موقعی که به پایین جاده آمدم سقف اتوبوس کامل کنده شده بود و روی اجساد افتاده بود. من تقریبا وسط دره افتاده بودم و مرحوم جعفرپور هم ته دره .
‎هوا به شدت سرد بود و همه جا از خون و اجساد پر شده بود. من فقط به دنبال رفیقم میگشتم تا شاید زنده ببینمش اما متاسفانه فوت کرده بود. سر و صدای بدی می آمد. همه جا پر شده بود از خون و جا به جا اعضای بدن ها دیده میشد. روز بعد شنیدم که خانواده جوکار از یزد که ۱۱ نفر بودن ۹ نفرشان فوت کرده بودند.خیلی صحنه فجیعی بود.آمبولانس و نیروهای امدادی حدود ۲۰ دقیقه تا نیم ساعت بعد از سقوط رسیدند و متاسفانه دیدم که بعضی از این امدادگران به جای رسیدگی و جمع آوری افراد از این صحنه فیلم برداری میکردند. انشالا برای کسی همچین روزهایی نیاد اما واقعا صحنه بدی بود. شدت سقوط به حدی بود که هنوز باور نمیکنم افرادی که به بیمارستان منتقل شده بودند هنوز زنده باشند. ساعت ۹:۲۰ دقیقه که آمبولانس حرکت کرد از ۴ نفری که داخل آمبولانس بودن یک نفر همان ابتدا فوت کرد و یه نفر دیگه هم به دلیل آمبولی فوت کرده بود.

 فرد دیگری هم با شما بود؟
‎بله از همشهریان آقای قاسم زاده هم با ما بودند که از مجروحین حادثه بودند.


‎مرحوم مختاری را کجا دیدید ؟
‎مرحوم مختاری با عموی من نسبت فامیلی داشتند و من فقط همان ابتدا ایشان ررا در جلوی اتوبوس دیدم. یادم هست که کاپشن سبزی هم پوشیده بودند.
‎تنها ۳-۴ نفر هوش کامل داشتند و این اتفاقات رو میدیدند. ما به راننده چندین بار گفتیم برای نماز نگه دارد اما بی توجه بود. خب راننده ها در این ایام برای اینکه سرویس بیشتری را ببرند با سرعت رانندگی میکنند که فقط به مقصد برسند و برگردند که باز سرویس دیگری را ببرند.
‎ماشین ساعت ۲:۴۵ دقیقه ظهر حرکت کرد و حتی تا اقلید هم سرعتش خوب بود اما به یکباره این اتفاق رخ داد.
‎نمیدانم حکمت خدا چه بوده اما این را بگم که صندلی های طرف مقابل ما ۳ تا زن بودند که از همان ابتدا به راننده گفتند که یک ردیف کامل بهشون اختصاص بدن  که بتوانند راحت بنشینند و راننده مجبور شد که با ماشین دیگری آنها رو جابه جا کند
‎و جایگزین آنها دوتا پسر جوان و ورزشکار اومدند و متاسفانه موقع تصادف دیدم که این دونفر در میان اجساد بودند.


صحبت خاصی هست اگر هست بفرمایید.
‎تشکر میکنم از همه همشهریانی که دعاگو بودند و از خداوند برای خانواده های مرحوم جعفرپور و مختاری آرزوی صبر دارم چرا که واقعا اینها شهید راه کربلا هستند که با عشق به امام حسین و حضرت ابوالفضل به این درجه نائل شدند.

منبع: صدای اردکان




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.