نقش زنان در تظاهرات و قیام پانزده خرداد ۴۲
به گزارش یزدرسا به نقل از یزدبانو، در تظاهراتي كه در 15 خرداد در تهران برپا شد، زنان نقش بسزايي ايفا كردند و تعدادي از شهدا و مجروحان اين دو روز را زنان تشكيل ميدادند. از 23 نفر مجروح و مصدومي كه به بيمارستان سينا منتقل شدند، چهار نفر زن بودند كه يك نفر آنان شهيد شد.
*تهران
در تهران تظاهراتها از ميدان بارفروشها شروع شد و در بازار و ميدان ارگ به اوج خود رسيد و مؤسسات دولتي مورد تهديد قرار گرفت. و به تدريج، به ساير نقاط شهر و اطراف آن كشيده شد.
در تظاهراتي كه در 15 خرداد در تهران برپا شد، زنان نقش بسزايي ايفا كردند و تعدادي از شهدا و مجروحان اين دو روز را زنان تشكيل ميدادند. از 23 نفر مجروح و مصدومي كه به بيمارستان سينا منتقل شدند، چهار نفر زن بودند كه يك نفر آنان شهيد شد. در بيمارستان فيروزآبادي از ميان 19 نفر، در بيمارستان پهلوي (جاده كرج) از 17 نفر و در بيمارستان شفا يحيائيان از ميان 19 نفر، يك نفر زن بود. در مجموع، در اين چهار بيمارستان، هفت نفر از مجروحان زن بودند و اين نشاندهنده حضور فعال زنان در تظاهرات بود.
هرچند اين آمار كامل نيستند و فقط نشاندهنده گوشههايي از وقايع هستند، ولي بهطور مسلم ميزان شهدا و مجروحان بسيار بيشتر بوده است.
در تظاهرات اين روزها در تهران، زنان مُبدع شيوهاي در مبارزه شدند كه بعدها در سراسر جريانها و تظاهراتها كاربرد يافت؛ اين شيوه همانا تلاش براي ايجاد الفت با نيروهاي نظامي و كشاندن آنان به حمايت از نهضت بود. براي اين منظور تعدادي از زنان در ميدان توپخانه و بازار، ميان سربازاني كه براي سركوب مردم اعزام شده بودند، ميوه و شيريني پخش ميكردند تا بدينترتيب، آنان را به نهضت مايل كنند و از برخورد با تظاهراتكنندگان بازدارند.
با توجه به اينكه ايراني هميشه نسبت به زن رفتاري توأم با رأفت و مهرباني دارد، اين اقدامات براي بازداشتن ارتشيها از سركوب مردم بسيار مؤثر بود.
* قم
قم، شهري خون و قيام نقطهي آغازين نهضت امام خميني بود. مساعدتهاي همهجانبه مردم آن شهر، اعم از زن و مرد در شكلگيري قيام نيمه خرداد قم سهم بسزايي داشت.
پس از انتشار خبر دستگيري امام (ره)، مردم قم بهپا خاستند و در مقابل منزل ايشان گرد آمدند؛ سپس آنجا را ترك كردند و به صحن حرم حضرت معصومه (ع) وارد شدند. صدها زن چادري كه به چوب، كارد، تبر و حتي قندشكن و سيخ كباب مسلح بودند و كودكان خود را همراه آورده، به پشت خود بسته بودند، در ميان جمعيت حضور داشتند و با گريه و زاري هيجان و احساسات زيادي از خودشان نشان ميدادند. كساني كه ناظر اين صحنهها بودهاند، توصيفات جالبي از آنها دارند. حجةالاسلام ناظم زاده كه ناظر اين صحنهها بوده است ميگويد:
«زنان مانند كسي كه فرزندش مرده باشد، گريه ميكردند».
در مسير منزل امام تا صحن مطهر، تظاهراتكنندگان عليه رژيم شعار ميدادند كه در اين ميان زنان نقش عمدهاي داشتند. يكي از شاهدان، در اين باره مينويسد:
«چيزي كه ديدني بود، تودههاي زن و مرد كوچه حكيم بود، زنان پيشاپيش مردان، هر يك خنجري در كف گرفته و به آهنگ شعار مردان خنجرها را بالا ميبردند و منظرهي باشكوه به وجود آوردند.»
پس از اينكه تظاهراتكنندگان، وارد صحن شدند و در آنجا تحصن كردند، گروهي از زنان پايين شهر در حالي كه عكس امام را در دست داشتند، وارد صحن شدند و به تظاهراتكنندگان ملحق شدند كه در نتيجهي آن، هيجان زيادتري در ميان متحصنان ايجاد شد.
پس از مدتي اقامت در صحن، حوصلهي حضار سرآمد و با سردادن شعار ـ در حالي كه زنان پيشاپيش حركت ميكردند ـ از صحن بيرون آمدند. هنوز 200 متر حركت نكرده بودند كه مأموران به مقابله آنان آمدند و ابتدا به زنان كه در صف اول بودند، حمله كردند كه در نتيجهي آن، تعدادي از زنان شهيد و مجروح شدند. پس از مدتي درگيري خشونتبار كه با حملات وحشيانه مأموران رژيم و مقاومت شجاعانه مردم همراه بود، مردم قم با برجاي گذاشتن شهداي زيادي كه تعدادي از آنان زن بودند، متفرق شدند.
در ميان زنان قم، ساكنان محله چهار مردان نقش عمدهتري در اين تظاهراتها داشتند و در واقع آنان، پيشرو زنان قم براي شركت در انقلاب بودند.
حضرت امام درباره پيشرو بودن زنان محله چهارمردان، در تاريخ پنجم ارديبهشت سال 1358، ميفرمايند:
«نام بزرگ ملت ايران در عالم به رشد سياسي ثبت شد؛ نام بزرگ قم در بين ملت ايران به رشد سياسي و فعاليت و جانفشاني در تاريخ ثبت شد، نام بزرگ چهارمردان در فداكاري و جاننثاري در تاريخ عالم ثبت شد؛ نام بزرگ بانوان ايران ثبت شد؛ نام بزرگ بانوان قم ثبت شد؛ نام بزرگ بانوان چهارمردان ثبت شد؛ بانوان قم و بانوان چهارمردان پيشرو اين نهضت اسلامي بودند، رشد سياسي خودشان را اثبات كردند، نهضت را راهنمايي كردند، شما رهبران نهضت هستيد، بانوان رهبر نهضت ما هستند، ما دنبالهي آنها هستيم، من شما را به رهبري قبول دارم و خدمتگزار شمايم.»
*خمين
در خمين ـ زادگاه امام ـ زنان نقش زيادي در تظاهرات نيمهي خرداد 1342 داشتند. پس از اينكه خبر دستگيري امام به شهر خمين رسيد، مردم به هيجان آمدند و در خيابانهاي اصلي شهر جمع شدند و دست به تظاهرات زدند. نقش زنان در اين تظاهراتها چشمگير بود و ميتوان گفت كه بيش از مردان بود. آنها شعار ميدادند، ناله و شيون ميكردند و به نشانهي عزاداري در ماتم دستگيري امام، خاك و كاه مخلوط كرده، بر چادرهايشان ميريختند و برسر مردم ميپاشيدند و با ناله شعار ميدادند: «يا مرگ يا خميني». وقتي مأموران، براي متفرق كردن تظاهراتكنندگان به مقابله با آنان آمدند، زنان با آنان درگير شدند و با اين كار خود، مردان را به مقاومت در مقابل مأموران تشويق كردند.
*شيراز
در شيراز نيز خبر دستگيري امام باعث اعتراض مردم شد. شب پنجشنبه 16 خرداد، علماي شيراز از جمله آيتالله دستغيب و مصباحي از قول شيخ بهاءالدين محلاتي روي منبرها اعلام كردند كه بر عموم مردم واجب است كه براي ابراز مخالفت با دستگيري امام روز پنجشنبه بازار و مغازهها را تعطيل كنند و «در مسجد نو» جمع شوند. همان شب مأموران ناگهاني به منزل آيتالله دستغيب و ساير علماي شيراز حمله بردند.[7] در دفاع از آيتالله دستغيب، خانواده ايشان، به خصوص همسرشان مقاومت زيادي در مقابل مهاجمان از خود نشان دادند كه در نتيجه آن، آيتالله دستغيب توانست از معركه رهايي يابد.[8]
فرداي آن شب مردم شيراز كه تعداد زيادي از زنان در ميان آنان حضور داشتند، به پيروي از دستورات علما و بيخبر از وقايع شب گذشته، در مسجد جامع عتيق جمع شدند و پس از مدتي تحصن و شعار دادن از آنجا به سوي مسجد نو راه افتادند. در مسير راه، زنان و مردان ميگفتند كه هركجا دختر و زن بيحجاب ديدند، بايد با او برخورد كنند كه اين مسئله نشاندهنده نفرت مردم از سياستهاي رژيم به منظور انحراف زنان است. وقتي تظاهراتكنندگان، كه زنان پيشاپيش آنان بودند، به مسجد نو رسيدند، در آنجا تحصن كردند و عليه رژيم شعار دادند. جمعيت، منتظر آمدن آيتالله دستغيب ماند و چون از ايشان خبري نشد، به حال اعتراض از مسجد بيرون آمدند و در خيابانهاي اطراف به تظاهرات پرداختند و با پليس درگير شدند كه در نتيجه آن، عدهاي از جمله تعدادي از زنان شهيد شدند.
به جز موارد ذكر شده، در شهرهاي ديگر نيز زنان در تظاهرات 15 خرداد 42 حضور داشتند، ولي چون نقش آنان چندان زياد نبوده در منابع و اسناد انعكاس چنداني نداشته است. در مجموع، ميتوان گفت شركت هرچند محدود زنان در اين تظاهرات، زمينهساز نقش و حضور گسترده آنان در مراحل بعدي انقلاب و تظاهراتهاي عظيم و گسترده بعدي بود و رژيم متوجه شد كه برنامهها و طرحهاي او دربارهي زنان، به طور كامل بينتيجه بوده است و زنان به پيروي از رهبر بزرگ نهضت و براي مقابله با برنامه و طرحهاي ضداسلامي آن بهپا خاستهاند. در اين ميان، زنان محلههاي فقيرنشين جنوب شهر پيشقدم بودند. در يكي از گزارشهاي ساواك دربارهي چگونگي به صحنه آمدن زنان چنين آمده است:
«به قرار اطلاع، مخالفين با جديت تمام بانوان را تحريك ميكنند كه دستهبندي كرده، در خيابانها با اطفال كوچك دست به تظاهرات بزنند. در جنوب شهر و محلههايي كه اكثراً بيبضاعت و يا زياد به دينداري مقيد هستند، تبليغات ميشود كه در صورت اقتضا، با قرآن و تمثال ائمه در خيابانها تظاهرات خواهند كرد.»