نگاهی به دیدگاه شهید مطهری پیرامون حجاب و عفاف
یزدرسا؛ شهید مطهری در جلد نوزدهم کتاب «مجموعه آثار» خود پیرامون حجاب آورده است: حقیقت امر این است که در مساله پوشش و به اصطلاح عصر اخیر حجاب سخن در این نیست که آیا زن خوب است پوشیده در اجتماع ظاهر شود یا عریان؟ روح سخن این است که آیا زن و تمتعات مرد از زن باید رایگان باشد؟ آیا مرد باید حق داشته باشد که از هر زنی در هر محفلی حداکثر تمتعات را به استثنای زنا ببرد یا نه؟
اسلام که به روح مسائل مینگرد جواب میدهد: خیر، مردان فقط در محیط خانوادگی و در کادر قانون ازدواج و همراه با یک سلسله تعهدات سنگین میتوانند از زنان به عنوان همسران قانونی کامجویی کنند، اما در محیط اجتماع استفاده از زنان بیگانه ممنوع است. و زنان نیز از اینکه مردان را در خارج از کانون خانوادگی کامیاب سازند به هر صورت و به هر شکل ممنوع میباشند.
درست است که صورت ظاهر مساله این است که زن چه بکند؟ پوشیده بیرون بیاید یا عریان؟ یعنی آن کس که مساله به نام او عنوان می شود زن است و احیانا مساله با لحن دلسوزانهای طرح میشود که آیا بهتر است زن آزاد باشد یا محکوم و اسیر و در حجاب؟ اما روح مساله و باطن مطلب چیز دیگر است و آن اینکه آیا مرد باید در بهرهکشی جنسی از زن، جز از جهت زنا، آزادی مطلق داشته باشد یا نه؟ یعنی آن که در این مساله ذینفع است مرد است نه زن، و لااقل مرد از زن در این مساله ذینفعتر است. به قول ویل دورانت: «دامنهای کوتاه برای همه جهانیان بجز خیاطان نعمتی است.»
پس روح مساله، محدودیت کامیابیها به محیط خانوادگی و همسران مشروع، یا آزاد بودن کامیابیها و کشیده شدن آنها به محیط اجتماع است. اسلام طرفدار فرضیه اول است.
از نظر اسلام محدودیت کامیابیهای جنسی به محیط خانوادگی و همسران مشروع، از جنبه روانی به بهداشت روانی اجتماع کمک میکند، و از جنبه خانوادگی سبب تحکیم روابط افراد خانواده و برقراری صمیمیت کامل بین زوجین میگردد، و از جنبه اجتماعی موجب حفظ و استیفای نیروی کار و فعالیت اجتماع میگردد، و از نظر وضع زن در برابر مرد، سبب میگردد که ارزش زن در برابر مرد بالا رود.
چهار جنبه اصلی پوشش اسلامی
شهید مطهری میگوید: فلسفه پوشش اسلامی به نظر ما چند چیز است. بعضی از آنها جنبه روانی دارد و بعضی جنبه خانه و خانوادگی و بعضی دیگر جنبه اجتماعی و بعضی مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او.
ایشان در رابطه با جنبه آرامش روانی آورده است: نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرتهای بیبند و بار هیجانها و التهابهای جنسی را فزونی میبخشد و تقاضای سکس را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباع نشدنی درمیآورد. غریزه جنسی، غریزهای نیرومند، عمیق و دریاصفت است؛ هر چه بیشتر اطاعت شود سرکشتر میگردد، همچون آتش که هر چه به آن بیشتر خوراک بدهند شعلهورتر میشود.
استاد در رابطه با استحکام پیوند خانوادگی نیز آورده: اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج مشروع، پیوند زن و شوهری را محکم میسازد و موجب اتصال بیشتر زوجین به یکدیگر میشود.
فلسفه پوشش و منع کامیابی جنسی از غیر همسر مشروع، از نظر اجتماع خانوادگی این است که همسر قانونی شخص از لحاظ روانی عامل خوشبخت کردن او به شمار برود؛ در حالی که در سیستم آزادی کامیابی، همسر قانونی از لحاظ روانی یک نفر رقیب و مزاحم و زندانبان به شمار میرود و در نتیجه کانون خانوادگی بر اساس دشمنی و نفرت پایهگذاری میشود.
شهید مطهری جنبه دیگر بحث حجاب را استواری اجتماع دانسته و میگوید: کشانیدن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع، نیروی کار و فعالیت اجتماع را ضعیف میکند. بر عکس آنچه که مخالفین حجاب خردهگیری کردهاند و گفتهاند: «حجاب موجب فلج کردن نیروی نیمی از افراد اجتماع است»، بیحجابی و ترویج روابط آزاد جنسی موجب فلج کردن نیروی اجتماع است.
استاد مطهری ارزش و احترام زن را جنبه دیگر مربوط به حجاب میداند و میگوید: حریم نگه داشتن زن میان خود و مرد یکی از وسائل مرموزی بوده است که زن برای حفظ مقام و موقع خود در برابر مرد از آن استفاده کرده است. اسلام زن را تشویق کرده است که از این وسیله استفاده کند. اسلام مخصوصا تاکید کرده است که زن هر اندازه متینتر و باوقارتر و عفیفتر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد بر احترامش افزوده میشود.
تحلیل دکتر سوزنچی از رویکرد شهید مطهری پیرامون حجاب و عفاف
دکتر حسین سوزنچی عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (علیه السلام) که تحریر و چکیده کردن آثار استاد شهید مرتضی مطهری را عهده دار بوده است، در رابطه با نظر شهید مطهری پیرامون حجاب میگوید:
در بحث حیا و عفت ایشان به این مطلب میپردازند که مهم ترین فلسفه حجاب، حفظ ارزش و احترام زن است. یعنی زن در روابط خودش با مرد حریمی را قائل باشد که اگر این حفظ شود، ارزش او بالاتر میرود. در منطق فردی از این موضوع تعبیر به عفت می شود. نکتهای که مهم است این است که انسان موجودی اخلاقی و بیش از غریزه است. هر فصلی غیر از جنسش قائل باشیم در آن فصل یک ارجحیتی بر حیوانیت در او نهفته است. آن ارجحیت را با هر تعبیری می توان گفت. حیوان اخلاقی که لازمه آن این ارجحیت است که رفتار های انسان، مدبرانه بوده و بر اساس غریزه صرف نباشد. نمونه بارز آن، غریزه گرسنگی است که یکی از مشترکات انسان و حیوان است. انسان در رفتارهایی که می خواهد این غریزه را اشباع کند متفاوت با حیوانات رفتار میکند(در پخت و پز به عنوان فعل تا غدا خوردن و ...) ما هم میتوانیم مثل حیوانات غذا بخوریم ولی این کار را نمیکنیم. در غریزه جنسی نیز همین طور است برای همین همه انسانها در همه غرایزشان حدی برای رفتارها قائلاند.
یکی از عواملی که بحث پوشش را مطرح کرده بحث غریزه جنسی است یعنی وقتی میگوییم زن باید پوشش داشته باشد به دلیل یک نکته اخلاقی است به نام عفت که نقطه مقابل لجام گسیختگی غریزه جنسی است. در همه جوامع، انسانها این نکته را میپذیرند که انسان باید مقداری پوشش داشته باشد. اصل پوشش محل بحث نیست، حریم و مقدار پوشش محل بحث است که به آن پرداخته میشود مسئله این است که اگر کمتر از این مقدار شود پوشش، ارزش انسان زیر سؤال میرود.
روایت فرزند شهید مطهری از دیدگاه ایشان پیرامون حجاب
همچنین مجتبی مطهري فرزند شهید مطهری و استاد دانشگاه درباره ديدگاه حجاب استاد شهيد مطهري میگوید: مطهري حجاب را به معناي پوشش ميدانست و نه صرف چادر هر چند كه ايشان چادر را حجاب برتر مي دانستند. همان طور كه اسلام هم زن را به پاكي، صفا و پوشش دعوت كرده است.
ايشان معتقد بود كه حجاب و پوشش زنان بايد به گونهاي باشد تا سلامت رواني جامعه تحريك نشود و شخصين والايي كه زنان دارند لكهدار نشود در عين اينكه ايشان معتقد بودند حتي زنان در انتخاب رنگ و لباس پوشيدن هم آزاد هستند.
استاد در پاسخ زناني كه عنوان ميكنند من پوششي اينگونه را ميپسندم و چون خود و خانوادهام راضي هستند، جايي براي اظهارنظر ديگران نميبينم، ميگويد: هر انساني بايد بداند كه براي خود نيست بلكه امانت خداست و اين امانت بايد به سوي او برگردانده شود و اينگونه نيست كه هر فردي بتواند خود رأي باشد بلكه تمام هستي و وجود انسان بايد همانگونه كه خداوند او را پاك آفريده به همان شكل پاك هم به او برگردانده شود و انسان هيچگاه نبايد فراموش كند كه مالك اصلي تنها خداست.