نگاهی به کارنامه ی 180روزه ی روابط عمومی استانداری یزد. یک جوابیه و حاشیه نگاری های بعدی
به گزارش یزد رسا، رضا بردستانی در وبلاگ خود نوشت: پس از انتشار یادداشتی با عنوان « وقتی آش «کینه ورزی»،«جناح بازی»و«مدیریت ضعیف»روابط عمومی استانداری شور می شود! » به قلم رضا بردستانی در سایت های استان یزد اگرچه روابط عمومی استانداری یزد سیاست سکوت را در پیش گرفته است اما آقای .... طی یاداشتی به انتقاد از یاداشت برددستانی که نگاهی به کارنامه ی 180 روزه ی روابط عمومی استانداری یزد بود پرداخت.
و اما بخش هایی از حاشیه نگاری به نقدها که در وبلاگ رضا بردستانی منتشر شده است:
حاشیه نگاری بر یک پاسخ «پاسخی به مو از ماست کشیدن معترضانه یک دوست»
جناب آقای ...
با سلام و ادای احترام و ارادت
ورود به حوزه ای که داعیه داران با سابقه و مدعیان با معلومات و متخصصان استخوان خُرد کرده ای همچون حضرتعالی دارد خود مصداق عینی بی تدبیری است که چون از یک دانش آموز نو پا سر زده است می توان به دیده ی اغماض نگریست ، اما چون زانوی ادب نهادم تا نقدِ موشکافانه ی حضرتعالی بر نوشته ی سراسر عیب خود را بخوانم با کلیاتی مبهم و عباراتی«کیهانی!» رو در رو شدم.
و خوب می دانید و می دانیم که هر دسته و گروهی برای نشان دادن مصداق های دوست داشتنی یا اعتراض های معنا دار خود کلید واژه هایی دارند مثلا همین«دلواپسی» که در کنار دغدغه نشانده اید. من دغدغه دارم اما«دلواپس»نیستم!
نشانه های بیشماری وجود دارد که ایجاد جامعه ی تک صدایی محصول تحزب بی ریشه است!
این سال هایی که از سر گذرانده ایم به یک واقعیت پی برده ایم و آن انحصاری کردن فضا از سوی نیروهای چپ و راست است تا جایی که یکی از رسانه هایی که گاه شما نیز در آن قلم می زنید و می خوانیم و بهره ها می بریم ـ
الحمدلله همچون ما زیر چتر افراط و بی انصافی هم نیست! ـ هیچ گاه اجازه ی حضور هیچ صدایی به جز لحنی که به گوشش آشنا است و به دلش خوش آمدانه ندیدیم.
می پذیریم که خبط و خطایی عظیم مرتکب شدیم از این که به حوزه ی پُر پیچ و خم روابط عمومی ورود پیدا کردیم، اما بپذیرید صلاح کار کجا و من خراب کجا.
در بند مقایسه گرفتار نیامدیم چون اساساً مقایسه را از بُن دشمن داشته ایم و مهم تر این که از گذشته چیز درخوری نیافتیم که در مقام قیاس برآییم.
می پذیریم که برجاده«بی انصافی»، «قلب واقعیات»، «قضاوت عجولانه و نادرست»، «ریل جریان های افراطی»، «ندیدن محسنات»، «زود دست به نقد شدن» و بسیاری چیزهای دیگر گام نهادیم ، اما بپذیرید شما که «قصد دفاع» و «نقد افراد» نداشتید با یک سری عبارات کلی دیگر جایی برای حضور و بروز تضارب آراء نگذاشتید!!
برادر خوبم ! بحث من روابط عمومی فلان اداره یا بهمان سازمان نیست، صحبت بر سر روابط عمومی و امور بین الملل استانداری است.
پنح دوره ی فلان و یک دوره ی بهمان با حضور بزرگی از بزرگان که می شود همان نگاه «کمیت گرایی» به جای بررسی «کیفیت گرایی»!
شما که از نظر من یکی از بهترین گزینه ها ! در این مورد خاص هسیتد ، چرا به پریدن تا لب بام راضی شده اید در حالی که قدرت پریدن برفراز آسمان ها دارید؟!
اظهر من الشمس است انتخاب آقای پاک طینت مورد اعتراض شدید من است زیرا اگرچه انتخاب خوبی است ، اما پاسخگوی اهداف و اندیشه هایی که این دولت را بر سر کار آورد نیست.
واضح و مبرهن است که به این انتخاب نه بعد از 180 روز که بعد از 180ماه هم خوشبین نباشیم چون ادبیاتی که آن را باریک بینانه بر رسیدیم، گویای واقعیاتی تلخ است.
به واقع وقتی می گوییم عدم تعادل بین ظرف و مظروف یعنی کسانی که به این اجماع رسیدند که روابط عمومی استانداری را می توان به پاک طینت سپرد در دو اندیشه گرفتار آمده بودند یا روابط عمومی استانداری را خیلی جدی نگرفتند یا اطرافشان بزرگتر از پاک طینت نبود که به واقع نبود که اگر بود چشمانشان آدم های با برنامه تر را دیده بودند!
بال گشودن و تا لب بام پریدن که نامش پرواز نیست پریدن است و توقع نداشته باشید ما که انتظار پروازی بلند منشانه داشته ایم به پریدن هایی این چنین کوته بینانه! معترض باشیم.
شما می گویید « هر انسان نقاط ضعف و قوتی دارد»، قبول مگر روابط عمومی استانداری محلی برای آزمون و خطا یا کسب تجربه است؟!
شما می گویید ایشان باعث شده اند و کمک کرده اند تا«رویکرد روابط عمومی استانداری یزد از رویکرد تحکم فردگرایانه به روابط عمومی ها و رسانه ها به رویکرد تعامل جمع گرایانه با اهالی روابط عمومی و رسانه تغییر یافته» من می گویم رویکرد همچنان تحکم فردگرایانه با رنگی دیگر حاکم است دلیل می خواهید: سکوت های مخرب و گاف های پی در پی! شاهد مثال همان هایی که نوشتیم:
من دغدغه دارم گفتن یک مسئول ارشد روابط عمومی، مفتخرم نوشتن و بر زبان راندن
مدیر کل روابط عمومی استانداری و مجموعه ای از دغدغه های من همان ترویج تحکم فردگرایانه هست یا نه؟
وظیفه ی روابط عمومی ویژه ترین دستگاه اجرایی هر استان چیست؟! ....... از این که یک آشنا به حرفه ی خطیر روابط عمومی مطالب سراسر نقص مرا خوانده است بر خود می بالیم اما بغضی پنهان و آزار دهنده در هنگام مطالعه ی نظرات حضرتعالی به ما فهماند حتی عقاب های این کنام را به پرواز های تا لب بام دلخوش داشته اند.
«دلواپس»نیستیم اما انحصار طلب و یک سویه نگر همچون تفکری که فلان سایت به اصطلاح اصلاح طلب را می چرخاند و برخی هرگز به مخیله اشان خطور نکرده است از نزدیکی آن بگذرند هم در ما جایی ندارد.
نقد پذیر هستیم، اما زیر بار حرف های کلی و بی مصداق برو هم نیستیم.
کاش آن روزها که التماس می کردیم دست بردارید از این اعتلاف های آبکی تا حداقل شورای شهر را داشته باشیم یکی بود مثل شما تا بشود دو کلام با او حرف زد. «دلواپس»نیستیم اما زیر چتری که برخی ایستاده اند تا خیس نشوند هم نمی رویم. ....
احترام دارید چون با علم و آگاهی صحبت می کنید اما محکوممان نکنید به عباراتی مبهم و کلی که آن وقت احساس می کنیم هر روز کیهان می خوانید نه اعتماد و آفتاب و شرق.....
ضعیف بودن گزینه ها تیشه به ریشه ی اصلاحات است و ما سکوت نخواهیم کرد. احترام دارید چون افکارتان را در نوشته های نغزتان می خوانیم و دوست داریم اما دغدغه هایمان را«دلواپسیِ»معنادار تعبیر نکنید.
می پذیریم در علوم مرتبط با روابط عمومی نوپا و کودکیم ولی انتظار داریم بپذیرید پاک طینت گزینه ی دست چندمی بود که می شد برای روابط عمومی استانداری معرفی کرد حداقل شما بپذیرید این انتخاب و این گزینه و این مشورت که منتهی شد به مدیر شدن پاک طینت همانا بی انصافیِ محض بود در حق استاندار این شهر!
این حداقل اخیر را بپذیرید که دوستان منصفانه رفتار نکردند. حالا اگر دوست دارید ما را مفتخر به «بی انصافی»، «قلب واقعیات»، «قضاوت عجولانه و نادرست»، «حرکت بر ریل جریان های افراطی»، «ندیدن محسنات»، «زود دست به نقد شدن» و «دلواپسی» کنید می توانید.
به شما فقط یک«دست مریزاد»مهربانانه می گوییم.
منبع: وبلاگ رضا بردستانی