وی با بیان اینکه شروط مطرح شده از سوی ایران قابل تحقق نیست، افزود: ایران عنوان میکند آمریکا باید همه تحریمها را بردارد. این موضوع هم شامل تحریمهای مرتبط با فعالیتهای هستهای و هم تحریمهایی که به مسائل حقوق بشر و تروریسم مربوط میشود. از سوی دیگر ایران خواستار این است که آمریکا باید به ایران زمان بدهد که راستی آزمایی کند که آیا تحریمها در واقع برداشته شده است. سومین شرط ایران نیز این است که رئیسجمهور فعلی آمریکا باید تعهد بدهد که وی و رؤسایجمهور بعدی از برجام خارج نشوند. ایران همچنین مدعی است که آمریکا باید در قبال خروج از برجام به ایران خسارت بپردازد.
ساداتیان گفت: از نگاه تحلیلگران داخلی نیز دولت رئیسی سردرگم است و نمیداند بهدنبال چه هدفی است.
وی با تکرار این مطلب که «آمریکا بهدنبال این است که با رویکرد توافق موقت بتواند به برجام بازگردد و دستش برای برخورد با ایران بازتر از گذشته شود»، اظهار داشت: در داخل به دولت روحانی اجازه داده نشد مرحله نهایی یا دور هفتم مذاکرات را انجام دهد و در شرایطی که این امکان وجود داشت که در دولت روحانی توافق حاصل شود اما به دلایلی ترجیح داده شد که اگر قرار است توافقی نیز صورت گیرد در دولت صورت گیرد. اگر توافق در دولت روحانی صورت میگرفت نتایج و مواهب توافق در نهایت به دولت رئیسی میرسید با این وجود این اتفاق رخ نداد. درباره اظهارات این دیپلمات سابق باید گفت که اولا؛ دولت جدید برخلاف دولت روحانی، خواستار لغو موثر تحریمهاست، بدین معنا که فارغ از برچسبها و عناوین قلابی تحریمهای آمریکا، ایران تعهدات خود را در برجام تمام و کمال انجام داشته و انتظار دارد که در مقابل، از لغو تحریمها بهرهمند شود، نه اینکه طرف آمریکایی هرگاه اراده کرد، بازی شل کن و سفت کن راه بیندازد، هرگاه هم میلش نکشید، کل تعهدات را زیر پا بگذارد. از این جهت اتفاقا دولت جدید کاملا هوشمندانه عمل میکند و دولت سابق در مذاکرات و توافق و پس از آن تا همین مذاکرات چند ماه قبل در وین، سردرگم عمل کرد.
به عبارت دیگر اگر ادعای آقای ساداتیان را بپذیریم، طرف ایرانی صرفا باید به آمریکا اجازه بازگشت به برجام و دسترسی به مکانیسم ماشه (بازگرداندن خودکار تحریمها) را پیدا کند، اما نه خسارتهای قبلی را جبران کند، نه تحریمها را به نحوی که ایران انتفاع اقتصادی پایدار داشته باشد، لغو کند، و نه تضمین درباره عدم تکرار کلاهبرداری گذشته بدهد. با این اوصاف باید بررسی کرد که امثال آقای ساداتیان، سنگ ملت ایران را به سینه میزنند یا سنگ دولت آمریکا را که پشت در مانده است!؟ (طور دیگری هم میشود سوال را مطرح کرد و آن اینکه اگر آمریکا نه خسارت میدهد، نه تضمین و نه تحریمها را بهطور جدی برنمیدارد - که همین هم هست - امثال آقای ساداتیان باید دقیقا توضیح بدهند آمریکاییها در آخرین مذاکرات، غیر از توقع گرفتن مجوز بازگشت به برجام، قرار بوده کدام امتیاز واقعی را به دولت روحانی بدهند، باز هم هیچ!؟