هزینه سیاسی بلوای گمرک در سبد لاریجانی
به گزارش یزدرسا، از یکی، دو روز گذشته کلیپی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود که بازتابهای گستردهای در سطح جامعه داشته است؛ کلیپی که نشان میدهد محمد باسط درازهی، نماینده مردم سراوان در مجلس ضمن درگیری لفظی با یک کارمند اداره گمرک، الفاظی را بر زبان میراند که نظیرشان شاید بیشتر در استادیوم و کف خیابان به گوش میرسد، الفاظی که فارغ از شخصیت آقای نماینده لااقل از یک عضو پارلمان که قرار است عصاره فضایل ملت باشد، دور از ذهن به نظر میرسد.
همان ساعات اولیه شاید کسی فکرش را هم نمیکرد که ماجرا تا این حد پیچیده شود، اما شد و از قضا تکلیف خیلی چیزها را هم روشن کرد. فردای آن روز، برخلاف انتظار اولیه برای ورود هیات نظارت بر نمایندگان به رفتار این نماینده، کار در سطحی بالاتر دنبال و برای رسیدگی به این موضوع نشست غیرعلنی با حضور وزیر اقتصاد و مسئولان گمرک برگزار شد. اینجا بود که آقای نماینده با توپ پر به پشت تریبون رفت و خطاب به همکارانش هشدار داد که اگر امروز من کوتاه بیایم، فردا نوبت شما خواهد بود.
دقایقی بعد از این جلسه، بهروز نعمتی، سخنگوی هیاترئیسه توضیح داد که این نماینده بیش از 45 دقیقه جلوی در گمرک معطل مانده بود و البته دشنامهایی نیز به وی داده شده بود که فیلم منتشرشده صرفا پاسخ او به این دشنامها را نشان میدهد. نعمتی همانجا برای سرهمبندی کردن ماجرا هم که شده، از عذرخواهی وزیر اقتصاد بابت رفتار کارمند گمرک خبر داد و گفت ادامه پیگیریها توسط پزشکیان انجام خواهد شد.
در ادامه انتشار یک فیلم کوتاه از صحبتهای درازهی در این جلسه غیرعلنی که با موبایل یکی از نمایندگان به صورت مخفیانه فیلمبرداری شده بود، ماجرا را وارد فاز جدیدی کرد و باعث شد مجلس یک روز بعد مجددا برای پیگیری موضوع، دومین نشست غیرعلنی خود را تشکیل دهد. حالا حرفهای درگوشی و نقل قولهای درست و غلط از منابع آگاه، ابعاد کمتردیده شده ماجرا را هم رسانهای کرده؛ از جمله انگیزه جناب نماینده برای حضور در گمرک، ماجرای لکسوس آبیرنگ و مالک آن که گفته میشود یک واردکننده بزرگ خودرو است و... . به اینها باید گفتههای وزیر اقتصاد را هم اضافه کرد که ضمن رد شایعات مبنیبر عذرخواهیاش از نماینده سراوان بابت این اتفاق گفت: «در جلسه غیرعلنی مجلس اصلا فرصت نشد من صحبت کنم!»
جان 3 کودک مهمتر بود یا ساحت نماینده؟
چندماهی به انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم نمانده بود که دولت دوازدهم اعلام کرد جشن رسیدن گاز به زاهدان در دهم اسفندماه برگزار میشود. حسن روحانی و چندین نفر از اعضای کابینه و معاونان وی به زاهدان رفتند و روشن شدن آتش مشعل گاز در زاهدان را بهعنوان یکی از بزرگترین اقدامات دولت دوازدهم جشن گرفتند. از آن روز به بعد بود که همه امیدوار بودند بخشی از محرومیت این استان برطرف شود تا مردم زاهدان نیز بتوانند از منابع سرشار کشورشان استفاده کنند. آن روزها البته خیلیها میگفتند با وجود گاز دیگر شاهد اتفاقاتی مانند بروز آتشسوزی و انفجار نخواهیم بود؛ حوادثی که عامل قریب بهاتفاق آنها استفاده از وسایل گرمایشی ناایمن مانند والورهای نفتی بود.
اتفاق روز سهشنبه اما خبر از این میداد که انگار گاز آنچنان هم که باید و شاید به زاهدان نرسیده. قربانی شدن سه کودک معصوم دوباره باب بحث در مورد محرومیت استانهایی مانند سیستان و بلوچستان را باز کرد و این سوال را به میان آورد که مگر قریب به دو سال پیش خط لوله گاز به زاهدان نرسیده بود؟ و مگر برای آن جشن نگرفته بودید، پس چرا دوباره باوجود ممنوعیت استفاده از وسایل گرمایشی نفتی، به مدرسه گاز نرساندید یا نظارت نکردید که فاجعه آتشسوزی دوباره تکرار نشود؟
مطالبه بحق مردم زاهدان در این روزها اما تحت تاثیر اتفاق عجیب و غریب مجلس و نماینده هماستانی آنها محمد باسط درازهی قرار گرفته است. مجلسیها این روزها به جای اینکه همه دغدغهشان پرداختن به فاجعه زاهدان باشد تا بالاخره بتوانند جلوی تکرار وقایع اینچنینی را بگیرند، در عرض 24 ساعت دوبار برای ماجرای درگیری و فحاشی یک نماینده به کارمند ساده گمرک، جلسه میگذارند و علنا ابراز نگرانی میکنند که نکند چنین اتفاقی برای دیگر نمایندگان مجلس هم تکرار شود!
آقای لاریجانی شما دیگر چرا؟؟؟
روز گذشته اتفاق جالبی افتاد و کلیپ بسیار مهمی از جلسه غیرعلنی مجلس منتشر شد. فردی که ظاهرا از نمایندگان مجلس است و حسابی هم از رفتار همکاران خود کفری شده، در اقدامی عجیب و غیرقانونی از مهمترین بخش نشست غیرعلنی مجلس فیلمبرداری میکند و آن را به دست کاربران فضای مجازی میرساند؛ اقدامی که هرچند خلاف قانون بوده و از سوی لاریجانی دستور رسیده که حراست مجلس موضوع را پیگیری کند، اما به هرحال همین تصاویر کوتاه بسیاری از وقایع و پشتپردهها را روشن کرد و نشان داد که زیر پوست مجلس دهم چه میگذرد. در این ویدئوی کوتاه نشان داده میشود که محمد باسط درازهی علنا از نمایندگان میخواهد که با فوریت و جدیت به ماجرا رسیدگی کنند و این خواسته خود را هم اینچنین توجیه میکند که اگر این کار را نکنید، در آینده چنین اتفاقی برای شما هم رخ خواهد داد!
او در ادامه این سخنان تعجببرانگیز خود میگوید: «اگر وزیر اقتصاد استیضاح نشود و اگر رئیس گمرک و کارمند هتاک برکنار نشوند، همین امروز استعفا میدهم.»در این بین اما عجیبتر از اظهارات محمد باسط درازهی، سخنان رئیس مجلس بود که روایتی متفاوت از آنچه در بیرون از مجلس دیده میشود، به مردم نشان داد. علی لاریجانی که از او انتظار میرود شائبه تقلیل رفتار نمایندگان از سطوح ملی و کلان به سطوح منطقهای را برطرف سازد و موجب ارتقای شأن مجلس شورای اسلامی باشد، با تایید اظهارات درازهی نهتنها شائبه اول را مرتفع نمیسازد، بلکه حالا این شبهه را هم در اذهان ایجاد میکند که مجلس نهتنها به امور ملی نمیپردازد، بلکه خود را از سطوح منطقهای هم پایینتر آورده و فعلا درگیر مسائل فردی شده است. رئیس مجلس در جلسه یادشده خواستار این میشود که انتشاردهنده ویدئوی درگیری نماینده سراوان با کارمند گمرک مشخص و با آن فرد برخورد شود. رئیس مجلس میگوید این کار شوخی نیست و باید معلوم شود چه کسی آن را منتشر کرده است.
ترجیح منافع شخصی بر مصالح جامعه
ماجرای درازهی در کمتر از 24 ساعت گروهی از نمایندگان را به این جمعبندی رساند که راهحل ماجرا استیضاح وزیر اقتصاد و عزل رئیس و نیز رئیس حراست گمرک است. آنطور که علی کرد، نماینده مردم خاش در مجلس میگوید، حالا 40 نماینده پای طرح استیضاح را امضا کردهاند و این یعنی آنها مصرند تا همین ابتدای وزارت وزیر تازهکار، گربه را دم حجله بکشند. او معتقد است رفتار کارکنان پرسنل گمرک جایگاه مجلس را زیر سوال برده و به همین خاطر وزیر و مدیر زیردستش باید پاسخگو باشند. این اتفاق نوعی بدبینی را نسبت به مجلس رقم زد و باعث شکلگیری این تصور شد که گویا برای برخی نمایندگان، منافع شخصی نسبت به منافع جامعه اولویت دارد. این شائبه در شرایطی تقویت میشود که آتشسوزی دبستان اسوه حسنه به دلیل استفاده تکراری از بخاریهای نفتی غیرایمن و جانباختن سه انسان در این حادثه، در همان روز درون مجلس بازخورد بخصوصی نداشت و استیضاح و جلسه علنی و غیرعلنی که هیچ، حتی کسی را به صرافت کشاندن وزیر آموزش و پرورش به مجلس برای پاسخگویی هم نینداخت.
پیگیریهای بیدریغ نمایندگان برای یک موضوع شخصی و احضار وزیر اقتصاد به مجلس آنهم در شرایط حساس تحریم و بحبوحه بررسی بودجه 98 آنهم در کوتاهترین زمان ممکن، البته در حالی است که دستبهکار شدن مجلس برای ترمیم تیم اقتصادی کابینه هشت ماهی به طول انجامید. به بیان دقیقتر، از دی ۹۶ که صدای اعتراضات جامعه بابت فشارهای اقتصادی بلند شد، تا شهریور ۹۷ زمان برد تا ضرورتی که همه نسبت به آن واقف بودند و بر تسریع در آن تاکید داشتند – ترمیم تیم اقتصادی کابینه- محقق شود و استیضاح وزیر وقت اقتصاد رقم بخورد. امروز اما گویا تسویهحسابهای شخصی و منافع گروهی انگیزههای قویتری را برای نمایندگان پدید آورده و آنها را برای ثبت رکوردی جدید در تاریخ مجلس مصمم کرده است.
عجایب مجلس دهم
محمدقسیم عثمانی روز گذشته در نطقی مهم به نمایندگان یادآور شد: «وقتی چنین اتفاقاتی میافتد، در بوق و کرنا میکنیم که حیثیت مجلس از بین رفت یا وزیر را استیضاح میکنیم که موضوع تعیینتکلیف شود یا او را تهدید به استیضاح میکنیم. یادمان میافتد که مجلس در راس امور است، اما هرگز به این نکته توجه نمیکنیم که اگر مجلس در راس امور و عصاره ملت است، رفتار ما تا چه حد نشان از عصاره ملت بودن دارد؟ یادمان نرود که امام فرمودند مجلس در راس امور است و نگفتند نمایندگان در راس امور هستند.»
این حرف تنها درددل نماینده بوکان در مجلس نیست، که به واقع درددل بسیاری از مردم است؛ مردمی که یک روز میبینند نمایندگانشان مجلس را رها کردهاند با خانمی که از اروپا آمده، عکس سلفی میگیرند و روز دیگر به ناگاه برای ایجاد یک استثنا در قانون، طرح دوفوریتی برای آقایی در شهرداری تهران به صحن میآورند و روز دیگر مهمترین توافق خارجی کشور را تنها ظرف 20 دقیقه تصویب میکنند و به عواقب آن هیچ توجهی ندارند.
وقتی مردم میبینند نمایندهشان در مجلس به جای امور کلان مملکتی مشغول بازی کودکانه با تلفن همراه خود است یا نماینده دیگری همه را کنار میزند تا به رئیسجمهور برسد و دست او را ببوسد، یا نمایندهشان به جای عدالتخواهی دغدغه حمایت از پدر نجومیبگیر خود را دارد، یا آن یکی در حال پخش گلابی در صحن علنی است، منتقد شده و میگویند چرا نباید مجالس اخیر هم مانند مجلس دهههای 60 و 70 به جای حاشیه، در متن امور و سیاست کشور باشند و بیش از آنکه تلاش کنند برای هر نطق خود شعر و تصنیف آماده کنند، به تهیه و تدوین لایحههای تخصصی و دقیق بپردازند. به واقع مردم انتظار یک مجلس قوی و کارگشا آن هم در شرایط امروز کشور را دارند و نگرانند که با این نوع رفتار نمایندگان چه آیندهای در انتظار کشور است!
فرافکنی ممنوع
اتفاق گمرک سراوان را خیلیها به نظارت استصوابی ربط دادند و به کنایه آن را نتیجه عصاره فضایل شورای نگهبان خواندند. این عده که سعی داشتند هر طور که هست از آب گلآلودشده در این روزها ماهی خود را بگیرند، ترجیح دادند ماجرا را اینطور صورتبندی کنند که اگر چنین نظارتی وجود نداشت و کسان دیگری جایگزین نمایندگان فعلی در پارلمان میشدند، حتما امروز شاهد چنین اتفاقاتی نمیبودیم. سردبیر روزنامه آفتاب یزد در توئیتی نوشت: «این ویدئو دقیقا نشان میدهد عصاره فضایل شورای نگهبان چه طعم و مزهای دارد!» پاسخ اما خیلی پیچیده نیست و نگاهی کوتاه به حواشی فراوان شوراهای شهر و شهرداران منتخب آنها در گوشه و کنار کشور به خوبی عیار این ادعا را نشان میدهد.
در این رابطه از تهران که بگذریم، از فساد جنسی چهار عضو شورای شهر بابل با یک زن برای رقابت بر سر هیاترئیسه شورا و انتشار فیلمهای آن و پرداخت رشوههای ۳۷۰ میلیون و ۴۵۰ میلیون تومانی برای لو نرفتن ماجرا به این سادگیها نمیتوان گذشت. به این فهرست باید دستگیری ۹ عضو شورای شهرستانهای استان تهران به اتهام ارتشا و تبانی در معاملات شهرداری را هم اضافه کرد. این البته به جز 6 نماینده دیگری است که به اتهام جعل مدرک تحصیلی و کارت پایانخدمت و سوءاستفاده از موقعیت شغلی برای آنها حکم سلب عضویت از شورا صادر شد.
همه اینها در شرایطی است که شورای نگهبان هیچگونه ورودی در هیچ سطحی به انتخابات شورای شهر نداشته و این انتخابات عملا در غیاب نظارت استصوابی برگزار میشود. به این مساله حداقل دو نکته دیگر را نیز باید اضافه کرد: اول اینکه ترکیب نمایندگان نشان میدهد بسیاری از آنها با سطوحی پایینتر از سطح انتظار بهویژه در شهرستانها توانستهاند از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند. دوم اما ادعای کسانی است که میگویند نظارت استصوابی نگذاشت ما وارد انتخابات و نهایتا مجلس شویم. امروز مجلس به زعم اصلاحطلبان فراکسیونی با ۱۲۰ نماینده یعنی یک سوم مجلس را در اختیار دارد و سوال اینجاست با چنین ادعایی چگونه منتقد شورای نگهبان هستند.
منبع: فرهیختگان