ID : 9011940

همسويي تجديدنظرطلبان با ضدانقلاب به بهانه اسيدپاشي


واقعه اسيد‌پاشي در اصفهان در حالي كه موضعگيري‌هايي متفاوت را در سطح اجتماع به همراه داشته است اما زمينه‌اي شد براي بهره‌برداري جرياني كه در‌صدد است در بازي‌هاي رسانه‌اي و تبليغاتي خود را هواخواه مردم جامعه نشان داده و به هر بهانه‌اي رقيب انتخاباتي خود را مورد هجمه و تخريب قرار دهد.

به گزارش یزدرسا ،واقعه اسيد‌پاشي در اصفهان در حالي كه موضعگيري‌هايي متفاوت را در سطح اجتماع به همراه داشته است اما زمينه‌اي شد براي بهره‌برداري جرياني كه در‌صدد است در بازي‌هاي رسانه‌اي و تبليغاتي خود را هواخواه مردم جامعه نشان داده و به هر بهانه‌اي رقيب انتخاباتي خود را مورد هجمه و تخريب قرار دهد.


در حالي كه بازخواني عملكرد اين جماعت طي سال‌هاي گذشته به خوبي نشان مي‌دهد كه تحقق اهداف حزبي آنها هميشه در مقابل حقوق اجتماعي مردم و مطالبات جامعه در اولويت بوده است.


امروز هم رسانه‌اي شدن حادثه اصفهان فرصتي را پديد آورده كه جريان دوم‌خرداد تلاش كند به جامعه اين را القا كند كه آنها حامي مردم در مقابل حاكميت بوده و خواسته‌هاي اساسي مردم را از طريق رسانه‌هاي خود و از تريبون‌هاي مختلف پيگيري خواهند كرد تا بلكه با استراتژي« اتخاذ مواضع همسو با نيازهاي و مطالبات جامعه» زمينه بازگشت خود را به اجتماع و حاكميت فراهم كرده و به اين و‌سيله نظام را جهت بازگشت در عمل انجام شده قرار دهند. اما بازخواني بخشي از كارنامه جبهه دوم‌خرداد در طول دوران هشت ساله حاكميت آنها نه تنها تصويري واقعي از وابستگان به اين طيف را نمايان مي‌كند بلكه مي‌تواند سدي باشد در مقابل تحقق اهداف حزبي و جناحي آنها جهت بازگشت آرام و خزنده به حاكميت.



  سياست


در حوزه سياست خارجه دولت اصلاحات بايد گفت كه طرح مسئله مذاكره با امريكا و كاهش تنش ميان دو كشور، چه در داخل و چه در خارج، به عنوان مهم‌ترين هدف ديپلماتيك در اين دوره به صورت جدي دنبال شد و در نهايت به انفعال و وادادگي دولتمردان نسبت به اصول و مباني انقلاب اسلامي در حوزه ديپلماسي انجاميد، تا آنجايي كه ايران به رغم اعلام رسمي مبني بر دست كشيدن از حمايت حزب‌الله لبنان و سوريه «محور شرارت‌ها» شناخته شد.


اين را هم بايد اضافه كرد كه يكي از مهم‌ترين اجزاي سازنده سياست خارجه طيف هواخواه ليبراليسم در داخل، «خوش‌بيني به نظام سلطه و در رأس آن امريكا» بوده كه ردپاي همين تفكر را مي‌توان در مواضع بسياري از منسوبان اين جريان جست‌وجو كرد. از جمله كساني كه به صورت متناوب از تريبون‌هاي مختلف، دموكراسي امريكايي‌ها گرفته تا فرهنگ مردم اين كشور را مورد تعريف و تمجيد قرار داده و لشكركشي‌هاي متجاوزانه نظاميان اين كشور به ديگر كشورها را مشروع جلوه داده، سعيد حجاريان از چهره‌هاي شناخته شده و مغز متفكر اين جريان است. وي در يكي از مواضع چالش‌برانگيز خود در شهريور سال 82 اعلام مي‌كند: «شعار امريكا ايجاد دموكراسي در همه جاي دنياست، چندين جا هم كه رفته اين كار را كرده است.» عمادالدين باقي يكي از فعالان و محكومان فتنه 88 هم مانند ديگر دوستان خود اينگونه به ستايش امريكايي‌ها به عنوان مردمسالاري نگاه مي‌كند: «بهترين مردمسالاري، مردمسالاري به شيوه امريكايي‌هاست.»



  فرهنگ


پس از دوران كارگزاران و در هشت ساله اصلاحات حمله به باورهاي اعتقادي و استحاله فكري-‌فرهنگي قشر جوان جامعه آغاز شد، براي اين هدف بايد عمليات فراگير و گسترده رواني- رسانه‌اي آغاز مي‌شد. رويگرداني مردم از فرهنگ انقلاب و اسلام يكي از مهم‌ترين اهداف رهبران تئوريك اين جبهه به حساب مي‌آمد به صورتي كه مي‌توانيم صدها مطالب و گزارش و سخنراني از شخصيت‌ها و رسانه‌هاي وابسته به اين جريان پيدا كنيم كه در آن به باورهاي اعتقادي مردم توهين شده و نسبت به استحاله فرهنگي و اعتقادي جامعه تلاش شده بود.


به همين منظور شخصيت‌هاي برجسته اين جريان در كنار رسانه‌هاي پرتعدادشان به صورت منظم و هماهنگ در جهت تغيير باورها و ارزش‌هاي اعتقادي و اجتماعي حركت كردند، به گونه‌اي كه سيد‌محمد خاتمي اعلام مي‌كند: «اگر اين حجاب و پوشش مانع حضور زن و بروز شخصيت زن شود، قطعاً مضر است. مشكل اين نيست كه زنان چگونه لباس بپوشند، مشكل اين است كه زنان بتوانند در عرصه‌هاي مختلف حضور داشته باشند.» (مصاحبه خاتمي با شبكه ان‌اچ‌كي) يا وي در اولين سالگرد دوم خرداد در دانشگاه‌‌ تهران عنوان مي‌دارد: «اگر دين هم در برابر آزادي قرار گيرد، اين دين است كه بايد محدود شود، نه آزادي.»


از اين دست موضعگيري‌ها بسيار مي‌توان ذكر كرد كه تنها به نمونه‌هايي اشاره مي‌كنيم:


محسن كديور: ‌«امروز خدا در جامعه هيچ‌كاره است و همه‌كاره مردمند.»
ابراهيم اصغرزاده: «عليه خدا هم مي‌توان تظاهرات كرد. اگر مجوز راهپيمايي به هر گروه بر اساس قانون داده شود اشكال ندارد حتي عليه خدا.»


اكبر گنجي: «در يك جامعه مدرن، جدايي دين از سياست يك امر بديهي است. ايران نيز در حال حاضر از فاز قبل مدرن به فاز مدرن پيش مي‌رود.»


سعيد حجاريان: ‌«همجنس‌بازي در كشور ما بايد آزاد باشد و از جهت حقوقي نبايد ممنوع باشد، گرچه از نظر اخلاقي زشت است.»
همانطور كه اشاره شد، بي‌تفاوتي نسبت به نشر و نهادينه‌سازي باورها و ارزش‌هاي اسلامي و مقابله با نابهنجارهاي ضدارزشي در جامعه - به‌ خصوص مطبوعات زنجيره‎اي، فيلم‎هاي سينمايي، كاست‌هاي موسيقي وكتاب- در اثر تلقي سكولاريستي از فرهنگ، كار را به جايي رساند كه مقام معظم رهبري در سخنراني‌هاي خود به‌شدت از وضع فرهنگ و رسانه آن دوره گلايه نمودند.

 

   اقتصاد
بي‌توجهي به مشكلات اقتصادي و معيشتي مردم و تمركز روي شعارهاي سياسي- جناحي نظير « توسعه سياسي»، « آزادي بيان و انديشه»، «‌گفت‌وگوي تمدن‌ها»، ‌«جامعه مدني»، « دانستن حق مردم» و « احياي حقوق شهروندي» باعث شد تا هيچ تحولي در حوزه معيشت و اقتصاد اتفاق نيفتاده باشد، آنچنانكه بي‌ترديد بخش عمده‌اي از بحران‌هاي اقتصادي امروز جامعه ما ريشه در ناكارآمدي دوم خردادي‌ها در دوران مسئوليت‌شان دارد.


به هر روي با توجه به كارنامه ناموفق طيف دوم‌خرداد در طول حاكميت‌شان بر قوه مجريه و مقننه- كه به بخش كوتاهي از آن اشاره شد- بايد گفت پدرخوانده‌هاي اين جريان بهتر است به‌جاي طراحي عمليات پيچيده براي اتخاذ مواضع نرم و همسو با مطالبات اجتماعي مردم جهت بازگشت زير‌پوستي و رسمي به قدرت با پذيرفتن اشتباهات فاحش خود در عرصه اجرايي و مديريتي كشور از غائله‌سازي‌هاي خود عليه حاكميت و مردم عذرخواهي كرده و با تجديدنظرطلبي در اصول اعتقادي، فكري و رفتاري كنوني خود به دفاع و حمايت از اصول و آرمان‌هاي انقلاب اسلامي بپردازند تا از يك سو اميدوار به آراي مردمي در انتخابات پيش رو شده و از سوي ديگر بندهاي كارنامه ناموفق خود را سروساماني ببخشند. 

 

منبع:جوان آنلاین

انتهای پیام/ص




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.