چرا جلیلی نباید حرف بزند؟
یزدرسا؛ هرچه نقدهای روشنگرانه به برجام افزایش مییابد، هجمه به منتقدان نیز تشدید میشود. گویا برخی موافقان برجام باکی ندارند تا از هر وسیلهای برای منحرف کردن افکار عمومی از تامل در واقعیت برجام و موشکافی در محتوای آن بهره گیرند. در حالی که انتظار منطقی از موافقان برجام، ارائه پاسخهای مستند و دقیق به نقدهاست. مردم به خوبی پاسخ منطقی را از جوسازی تمییز میدهند. اخیرا آقای محمدرضا تابش-نماینده اردکان- نیز در مصاحبه با ایلنا دعوت از دکتر جلیلی به کمیسیون برجام را «گارد گرفتن مجلس در برابر دولت» نامیده است! یادداشت زیر اشارهای کوتاه دارد به این گونه موضعگیریها؛
حضور مذاکرهکنندگان سابق هستهای در کمیسیون ویژه مجلس برای ارائه دیدگاههای کارشناسانه خود درباره برجام با واکنش منفی برخی رسانهها و صاحبان قلم و تریبون روبرو شده است؛ واکنشهایی که در مواردی قابل توجه، حالت تخریبی یافته و تداعیکننده برخی رویکردهای ناروا در سالیان گذشته است. در این باره حتی یکی از نمایندگان همسو با دولت، در ادعایی تأملبرانگیز، دعوت از تیم سابق را «گارد گرفتن مقابل دولت» دانسته و گفته است: «چه دلیلی دارد در نخستین جلسات این کمیسیون از سعید جلیلی دعوت شود و از او بخواهند که راجع به برجام نظر بدهد؟ چراکه پیش از ورود جلیلی از همان ابتدا نظر او و طیف نزدیک به او معلوم بود. به نظر میرسد چنین اقدامی گارد گرفتن مقابل دولت و دقیقاً خلاف توصیههای رهبر معظم انقلاب درباره برجام و حفظ وحدت است.»
در این باره گفتنی است:
۱ . پرونده هستهای و به تبع آن «برجام»، موضوعی «ملّی» است که تاثیر منحصر به فرد آن در ابعاد گوناگون اقتدار و پیشرفت نظام و نیز زندگی آحاد جامعه بر کسی پوشیده نیست. از این رو هر گونه اقدامی در راستای فروکاهیدن آن به سطح مباحث جناحی و سوءاستفاده سیاسی، مذموم و شایسته شدیدترین نکوهشهاست.
۲ . در صداقت و تعهد تیم مذاکرهکننده قبلی و کنونی، خدشهای وارد نیست و ایراد اتهامهایی چون خیانت، بر خلاف نص فرمایش رهبر معظم انقلاب است. برخی منتقدان باید به یاد داشته باشند که مقام معظم رهبری تیم مذاکرهکننده در دولت یازدهم را با تعابیری همچون امین، غیور، شجاع و متدین یاد کردهاند، و به تعبیری «حُسن فاعلی» در آنان محرز است.
۳ . شایستگیهای شخصیتی تیم مذاکرهکننده و آراستهبودن به ویژگیهایی نظیر امانت، غیرت، شجاعت و تدین، اگرچه وجود «حُسن فاعلی» در آنان را در حدی ستودنی تثبیت میکند، اما نمیتواند مصونیت آنان در برابر خدعههای دشمن و نتیجهگیریهای غیربرتر را تضمین کند؛ چه اینکه به تعبیری، هر حسن فاعلی لزوما به حُسن فعلی نخواهد انجامید و چه بسا تیم مذاکرهکننده علیرغم تلاشهای فوقالعاده و غیرت بالای دینی و ملی، در مواردی نتوانسته باشد در دفاع از دستاوردهای نظام و عزت ملی، به نتایج قابل قبولی دست یافته باشد. از این روست که حضور کارشناسان فن از طیفهای گوناگون در میدان بررسی و نقد دلسوزانه «برجام» قبل از نهایی شدن، برای جلوگیری از سوءاستفاده دشمنان قسمخورده، نهتنها «حق» که «وظیفه»ای دینی و ملی به شمار میآید.
۴ . در این میان، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و بخصوص کمیسیون بررسی برجام، تکلیفی برجسته و تاریخی بر عهده دارند؛ تکلیفی که به ویژه پس از تصریح رهبر معظم انقلاب به ضرورت نقشآفرینی مجلس در فرآیند بررسی برجام، اهمیتی دوچندان یافته است. طبیعی است نمایندگان محترم در راستای انجام وظیفه خود، به استماع دیدگاههای کارشناسان فن بپردازد و دعوت از تیم سابق مذاکرهکننده نیز باید دراین راستا ارزیابی شود.
بنابراین طرح ادعاهایی چون «گارد گرفتن مجلس در برابر دولت» به بهانه دعوت و گوش فرادادن به نقدهای تیم پیشین مذاکره کننده، دور از واقعیت به شمار میآید. چه اینکه دعوت از تیم سابق، ضرورتی انکارناشدنی دارد و از قضا چنانچه کمیسیون ویژه از این اقدام غفلت میکرد، شایسته بازخواست و سرزنش میبود که چرا از آنان دعوت نکرده است. اهمیت تیم پیشین مذاکرهکننده به عنوان کارشناسان فن، به گونهای است که شورای عالی امنیت ملی متشکل از سران قوا و دیگر شخصیتهای حقیقی و حقوقی برجسته، به مدت «۱۲ ساعت» پای نقدهای رئیس تیم سابق نشستهاند!
۵ . پس از چند جلسه حضور مسئول سابق تیم مذاکرهکننده، برخی اشخاص و صاحبان تریبون و قلم، هجمهای ناصواب را بر ضد وی آغاز کردهاند؛ هجمهای که نه نسبتی با شعارهای میهندوستانه دارد و نشانی از شعارهای زیبای «دانستن حق مردم است، «نقد پذیری»، «زنده باد مخالف» و ... در آن به چشم میخورد. انتظار منطقی از رسانهها و کارشناسان موافق برجام، ارائه پاسخهای «مستند و دقیق» به نقدهای ارائه شده از تیم سابق مذاکرهکننده است؛ تا بدینوسیله هم نمایندگان محترم مجلس را در ارزیابی نهایی یاری رسانند و هم جامعه بتواند باتامل در نقدها و پاسخهای متقابل، به درکی «غیراحساسی» و «واقعبینانهتر» از مذاکرات هستهای و نقاط قوّت و ضعف آن دست یابد.
۶ . در این میان، برخی مواضع و رویکردهای دولت و رئیسجمهور محترم چندان قابل هضم نیست. از رئیسجمهور گرانقدر که به ویژه در دوران تبلیغات انتخاباتی بر ضرورت نقدپذیری تاکید کرده و درمراسم تنفیذ، از بستن دهان منتقدان به خدا پناه بردهاند، انتظار میرفت فضای مناسبتری را برای اطلاعرسانی درباره مذاکرات و نیز نقد آن توسط کارشناسان فراهم کند؛ اما متاسفانه برخی مواضع ایشان، رسانهها و اشخاص همسو با دولت را برای درشتگویی علیه منتقدان تشجیع کرده و هزینه روانی برای بررسی کارشناسی برجام و طرح نقاط ضعف آن را افزایش داده است.
دکتر روحانی در آخرین موضعگیری قابل تامل خود در این باره گفته است: «عدهای روی کلمات این توافق پرافتخار که من بعدها راجع به آن صحبت خواهم کرد، بحث میکنند و من نخواهم گذاشت "یک عده افراطی" امید این ملت را ناامید کنند»؛ در حالی که افراطینامیدن منتقدان از سوی بالاترین مقام اجرایی کشور آنهم بدون ارائه هیچ مصداق عینی، میتواند پیامدهای بسیارناگواری برای فضای سیاسی جامعه و به تبع، نظام داشته باشد. به راستی چگونه رئیس جمهور محترم از اینکه «عدهای روی کلمات این توافق پرافتخار ... بحث میکنند» آزردهخاطر میشوند، در حالی که بدیهیترین اقدام هر کارشناس برای بررسی یک متن حقوقی و تعهدآور- حتی در حد اجاره یک مغازه کوچک- دقت در کلمات و محتوای توافقنامه است! چه رسد به توافقی که برخی آن را مهمترین توافق در تاریخ جمهوری اسلامی ایران ارزیابی میکنند. بیگمان شناسایی نقاط قوت و ضعف توافق و مقولاتی زیربنایی همچون «لغو» یا «تعلیق» تحریمها بدون دقت فوقالعاده در تکتک کلمات توافق، امکانپذیر نیست.
۷ . سخن پایانی اینکه شخصیتها و اصحاب قلم و تریبون باید از هر اقدام نابجا و موضعگیری نسنجیده که موجب دوقطبیکردن جامعه در موضوع هستهای میشود، به شدت بپرهیزند؛ اقدامی که به شدت مغایر با اهداف نظام اسلامی و در تضاد با منافع ملی است و به جریترشدن بدخواهان ملت میانجامد. تردیدی نیست که دستمایهقراردادن «پرونده هستهای» برای رسیدن به مطامع جناحی و انتخاباتی نیز از همین مقوله و درخور شدیدترین ملامتهاست. بیگمان، نصبالعین قرار دادن رهنمودها و تصریحات رهبر معظم انقلاب در موضوع هستهای، مطمئنترین راه برای عبور از این مرحله بوده و خواهد بود.
منبع : الف(+)