"کالک های خاکی" خواندنی نیست؛خوردنی است
*خاموشی: خیلی مانده است که بگوییم تمام خاطرات جنگ را نوشتهایم
حجتالاسلام والمسلمین سیدمهدی خاموشی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی گفت: یادم هست هنوز انقلاب پیروز نشده بود که دشمنان موضوع قومیتها و مذاهب را در ایران راهاندازی کردند گروهکها شکل دادند و خواستند که کشور را از این منظر آسیبپذیر کنند. وقتی فرماندهی جانانه امام را دیدند حرکت بعدی را شروع کردند و با کمک یک دشمن خارجی به کشور حمله کردند. ما در این زمان برای این نقشه پیچیدهای که برایمان کشیده بودند با کمک همین نیروهای بسیج و سپاه و ارتش به مقابله با آنها پرداختیم خاطرات آن روزها آنقدر برایم سخت است که نمیتوانم بگویم.
رئیس سازمان تبلیغات اسلامی به کتاب کالکهای خاکی اشاره کرد و افزود: بعد از جنگ ماجرای توسعه خارجی را پیش کشیدند اتفاقاتی که در این ایام افتاده به شکل وسیعتری میتوانیم در کتاب خاطرات سردار جعفری بخوانیم کسی که از طبقه متوسط جامعه حرکت میکند و میخواهد برای ادامه تحصیل به تهران بیاید وقتی از شهر خودش دور میشود در وهله اول با به تظاهرات انقلاب برمیخورد و کمکم خودش را به جبهه میرساند.
خاموشی در ادامه با بیان اینکه متاسفانه ما به اندازه رزمندگان نویسنده نداشتیم که خاطرات را ثبت کنیم یادآور شد: بچههای ما جانانه جنگیدند و امروز لازم است که این تلاش را در تاریخ ثبت کنیم جبهه باطل آدمهایش را از دست داده است اما جبهه حق میتواند آنچه که به سرش رفته را بیان کند. هنوز خیلی مانده است که بگوییم تمام خاطرات جنگ را نوشتهایم یا قسمت اعظم آن را انجام دادهایم.
وی افزود: کالکهای خاکی فقط به روایت خاطرات نمیپردازد بلکه نقشه راهی است برای نسل امروز اینکه بدانند چگونه این جنگ شکل گرفت و چطور بچههای ما با رهبری امام در این جنگ پیروز شدند. در ابتدای این کتاب راوی به ما می"گوید که چطور ما در مرحله اول جنگ با خودباوری و کار سنگین جهانی توانستیم با کمک فرمایشات امام از این مرحله پیروز بیرون بیاییم. این کتاب میگوید که این نقشه راه به سادگی به دست نیامده است.
خاموشی با بیان اینکه ما هنوز از تجاوز و تعدی دشمنان مصون نیستیم و این کتاب میتواند نقشه راهی برای نسل آینده به منظور حفظ کیان مملکت باشد یادآور شد: باید بگویم که با نوشتن خاطرات سردار جعفری یکی دیگر از هدفهای دفاع مقدس را کشف کردیم. آنچه که در نقل خاطرات دفاع مقدس اهمیت دارد بررسی یک موضوع از زوایای مختلف است. هر چقدر کمتر به سراغ خاطرات برویم و آنها ناقصتر بیان کنیم تاریخ جنگ را ناقص کردهایم.
*حسین یکتا: "کالک های خاکی" خواندنی نیست؛خوردنی است
در این مراسم حسین یکتا برای دقایقی به روی صحنه رفت و ضمن تشکر از حضور اهالی رسانه گفت: من قرار نبود در محضر بزرگانی که در این جمع حضور دارند و صحبتهایشان می تواند کتاب بشود سخنرانی کنم.
وی ادامه داد: بعضی از کتاب ها خواندنی نیستند بلکه خوردنی هستند. کتاب های خاطرات این ویژگی را دارند. شما داستان و خاطرات جنگ و شهدا را وقتی می خوانید مثل تیری می ماند که به قلبتان می خود. بعضی از این آثار بوی شهید همت و شهید خرازی می دهند.
*صفار هرندی: اصیل ترین روایت را از صحنه های نبرد را آقایان بابایی و بهزاد ارائه دادند
مشاور فرمانده کل سپاه تصریح کرد: با مطالعه این کتاب می توان متوجه شد که یک اتفاق بزرگ چگونه از چند واقعه کوچک تشکیل می شود. ستاره های دست نیافتنی هیچگاه نمی توانند الگوی ما باشند. برای الگو بردای از آنها باید اول دست یافتنی و زمینی باشند تا بتوانیم درکشان کنیم. فرمانده کل سپاه امروز همان کسی است که در کتاب عکس او را زیر پیراهنی مشاهده می کنید. او هم مثل همه انسان های دیگر گاهی از مدرسه فرار می کرد. فرمانده امروز سپاه کسی است که در زمان اوایل جنگ بارها او را پشت در سپاه پاسدارن معطل کردند. بارها می رفت و می آمد اما جواب او را نمی داند و اخرش هم در تشکیلات سازمانی آن زمان پذیرفته نشد! ایشان برای حضور در جبهه دست آخر شیطنت کرد و با استفاده از سربرگ و مهر آن زمان انجمن به یکی از فرماندهان نامه ای نوشت و خودش را به شکل یک دستور به آنها معرفی کرد.
صفار هرندی ادامه داد: آقا عزیز هیچ سابقه نظامی نداشت و در همان روزهای نخست 3 روز آموزش های نظامی دید و بعد مامور شد همان آموزش ها را در جاهای دیگر به سایر رزمندگان بدهد. کسی که امروز فرمانده کل سپاه است در سال 59 کسی او را نمی شناخت. آقا عزیز عضو یک خانواده ساده در کوچه های خاکی یزد بود و امروز کسی است که گردن کشان دنیا برای سرش جایزه تعیین کرده اند.
وی در پایان گفت: امیدوارم تعداد این کتاب ها روزی آنقدر زیاد بشود که دیگر هیچ نامردی نتواند تاریخ جنگ مارا تکذیب کند.
*حسین بهزاد: اگر جای حضرت آقا بودم فرماندهان را بازداشت میکردم
چهارمین نفری که در این مراسم به روس صحنه رفت حسین بهزاد بود که که به همکاری گلعلی بابایی که این کتاب را نوشت.
وی در این مراسم با اشاره به اینکه زمان مصاحبه با سردار جعفری برای تدوین خاطرات 6 ماه بوده است به نکاتی در این باره اشاره کرد و گفت: خاطرات این کتاب در حالی نوشته شد که مصاحبهشونده در اوج فعالیتهای کاریاش بود و 5 نیروی کشوری را تحت نظر داشت. فرماندهی با این همه دغدغه و با وضعیتهای فوقالعادهای که گاهی برای ایشان ایجاد میشد زمان میگذاشت و مصاحبه را انجام میداد.
وی به چگونگی آغاز تدوین خاطرات سردار جعفری اشاره کرد و ادامه داد: آن چیزی که باعث شد ثبت این خاطرات کلید بخورد دیداری بود که با ایشان در یک جلسه داشتیم. در آن دیدار من گفته بودم که اگر جای حضرت آقا بودم از اختیارات فرماندهی کل قوا استفاده میکردم و فرماندهان ارتش و سپاه را بازداشت میکردم. بعد از آن مصاحبهگیرندهها و نویسندگان خاطرات جنگ را به جان آنها میانداختم تا از خاطره تخلیه شوند. به آنها میگفتم که باید چگونگی ورودشان به جنگ و منصبهای مختلف نظامی را بگویند این حرف من موجب کنجکاوی سردار جعفری شد.
بهزاد یادآور شد: با از دست دادن فرماندهان تنها خاطرات آنها از بین نمیرود بلکه حوزه مستندنگاری جنگ ناتمام باقی میماند . ما با از دست دادن احمد کاظمی فقط او را از دست ندادیم بلکه روایت دسته اول نحوه چگونگی تاثیر و شکوفایی لشکر 8 نجف به روایت فرماندهاش را از دست دادیم. نمونه دیگری که از این جنس اتفاق افتاد شهادت سردار نورعلی شوشتری در سال 88 بود که با رفتن ایشان بخشی از پازل جورچین قرارگاه عملیاتی نجف را از دست دادیم چرا که روایت دسته اول از این قرارگاه گرفته نشد.
بهزاد به شخصیت سردار جعفری اشاره و تصریح کرد: ما 2 نوع جنس آدم داریم یک جور آدمهای نرم و یک جور آدمهای سخت من سردار عزیز را آدم سختی قرار نمیدهم. ایشان تمامی اطلاعات را در ذهن دارند. اماکن، اعلام ، اشخاص و ... همه در ذهن ایشان ثبت شده است.
بهزاد در پایان به عنوان اثر اشاره کرد و افزود: نام کتاب کالکهای خاکی انتخاب شده است. کالک کاغذی است که در معماری استفاده میشود. سردار عزیز جعفری معمارزاده است و پدرش از معماران معروف شهر یزد بود. او با ملات و مصالح ساختمان بزرگ شده علاوه بر این تحصیلات دانشگاهیاش را معماری انتخاب کرده است و بعد از آن هم در جنگ نقشهها را روی کالکهای خاکی میکشید. به همین دلیل عنوان اثر کالکهای خاکی انتخاب شده است اما آنچه که مهم این است که ای کاش بتوانیم فرماندهان و رزمندگان جنگ را مجبور به ثبت خاطرات کنیم آنها ابرهای آسمان ادبیات جنگ هستند که دارند فرار میکنند. باید ابنالوقت باشیم.
*/ گلعلی بابایی: سردار عزیز جعفری خاطراتشان را مو به مو به یاد داشتند
در ادامه گلعلی بابایی یکی دیگر از نویسندگان این کتاب به سخنرانی پرداخت.
وی در ابتدا گفت: من در حدود 2 سال با خاطرات سردار جعفری زندگی کردهام مصاحبهها را کلمه به کلمه پیاده می کردم و بعد از آن به مرور خاطرات آقا عزیز از زمان کودکی تا فتح خرمشهر میپرداختم. ما در نظرمان این است که وقتی عظمت انسانها را میبینیم جایگاهشان مانع از آن میشود که به ذهنمان خطور کند و آنها نیز مثل دیگران زندگی عادی داشته باشند.
وی ادامه داد: خاطرات سردار جعفری متنوع است. از زمان پیش از انقلاب شروع میشود و بعد از آن در بهبهه انقلاب، فتح لانه جاسوسی، فعالیتهای انقلابی و در نهایت به جنگ ختم میشود. تمامی این خاطرات شکلگیری انقلاب و هستههای اولیه جنگ را بیان میکنند. من دراین خاطرات دیدم که چگونه واحدها، تیپها و لشکرها شکل گرفتهاند.
بابایی در ادامه به بخشی از خاطرات سردار جعفری و دیدار او با امام اشاره کرد و گفت: سردار جعفری در بیان خاطراتشان نکتهبین و دقیق بودند. همه چیز را مو به مو در خاطر داشتند و همه چیز را یادشان می آمد. اگر موضوعی را تردید داشتند بیان نمیکردند. در برخی از موارد ما برای روشنتر کردن مسائل کتاب مجبور شدیم که به منابع متعدد رجوع و آنها را در پاورقی ذکر کنیم. به همین دلیل حجم این کتاب نسبت به آثار معمول کمی بیشتر شده است.
منبع:مشرق