5 نكته در سخنان اوباما راجع به مذاكرات هسته اي
به گزارش یزدرسا ،آنچه در سخنان اخير وي مشهود است، نوعي تغيير در لحن رئيس جمهور امريكا نسبت به ايران وجود دارد و البته همانگونه كه در ادامه خواهيم ديد، اين تغيير از لحاظ مخاطبين خارجي، ماهيت اقناع كننده و از نظر آماج قرار دادن افكار عمومي و سياست خارجي ايران، ماهيت ترغيب و فريب دارد. در اين زمينه، اشاره به 5 نكته ضروري به نظر مي رسد:
رويكرد ايجابي و نرم افزاري
نكته نخست در تحليل اظهارات اوباما اينست كه وي با خودداري از تهديد ايران يا تاكيد بر اينكه در صورت عدم حصول توافق جامع، چه فشارهاي ديگري را از نوع تشديد تحريم ها و غيره در دستوركار قرار خواهند داد، صرفاً به مزيت هاي داخلي و خارجي حصول توافق براي ايران اشاره كرده و ايران بعد از توافق جامع را در ابعاد داخلي و خارجي توصيف نموده است. در اين خصوص اوباما به نكات زير اشاره كرده است:
ايران فرصت دارد که تکلیف خود را با جهان مشخص کند؛
· ایران باید فرصت رسیدن به توافق نهایی که میتواند تحریمهای فلجکننده علیه این کشور را لغو کند، غنیمت بشمارد؛
· زیرا اگر چنین کنند، استعدادها و ظرافتهایی درون ایران وجود دارد و این کشور ی قدرت منطقهای بسیار موفق خواهد شد؛
· اگر ايران توافق جامع را قبول کند، تحریمها لغو میشود و اقتصاد آنها شروع به رشد میکند و دوباره با جامعه بینالملل متحد میشوند.
اين در حالي است كه اوباما پيش از اين در مجمع عمومي سازمان ملل متحد گفته بود: "اگر ایران تعهدات خود را عمل نکرد تحریم های برداشته شده را مجددا اعمال خواهیم کرد و به فشارها ادامه می دهیم". همچنين در همين نشست تاكيد كرده بود: "اگر ایران از فرصت استفاده نکند، فشارها بر ایران فزونی خواهد گرفت و این کشور بیشتر منزوی خواهد شد."
اما اظهارات اخير به دور از تهديد و «اگر نشود» بلكه متمركز بر «اگر بشود»ها تنظيم شده است. تمركز اوباما بر مفاهيم اقناعي است به طوريكه تاكيدهاي قبلي معطوف به تهديد و قدرت سخت را به قدرت نرم تبديل نموده است. هدف اوباما از اينكه با رويكرد نرم افزاري ايران بعد از توافق جامع موردنظر غرب را سبز و آرام بلكه رو به رشد توصيف كرده، اينست كه بتواند بر اذهان عمومي و به ويژه نخبگان تاثير بگذارد و آنها را به وارد كردن فشار بر سياست خارجي تشويق كند. گفتني است كه طي يكماه اخير نشست هاي متعددي حتي در پايتخت به منظور دفاع از محدودسازي برنامه هسته اي و حتي قبول ايده هاي امريكا در مورد برچيدن اين برنامه برگزار شده و برخي نيز در دفاع از اين تز، به سخنراني پرداخته اند كه نشست دو هفته پيش دانشكده ادبيات دانشگاه تهران از اين جمله است.
به تعبير ديگر، نرم افزارگرائي و رويكرد اقناعي در سخنان اخير اوباما را نيز بايد يكي از نكات مهم در تحليل پيام هاي وي براي ايران در زمينه برنامه هسته اي و آينده مذاكرات تلقي نمود.
تائيد حقوق مشروع دفاعي ايران
نكته دوم، اشاره هاي مثبت به حقوق ايران در برخي زمينه هاي غيرهسته اي است. به واقع، اوباما با تمركز بر اينكه ايران نيز در برخي مسائل غيرهسته اي نظير دفاع ملي داراي حق و حقوق است، خود را حامي ايران و نگرانيهاي منطقه اي كشور قلمداد كرده كه دقيقاً در همان راستاي نكته اولي است كه در بالا اشاره شد. وي در همين راستا، قبول دارد که ایران بعد از آنکه «از یک جنگ هولناک با عراق » در دهه ۱۹۸۰ رنج برده است، «نگرانیهای مشروع و به حق دفاعی» دارد.
به نظر مي رسد كه منظور وي از نگرانيهاي دفاعي، توجه ويژه كشور به ارتقاي توان موشكي است و اوباما نيز مي داند كه ايران حاضر نيست چنين تواني را در ترازوي توافقهاي هسته اي قرار دهد. از همين روست كه با تغيير تاكتيك از شعارهاي قبلي دولت اين كشور براي قرار گرفتن مسائل موشكي در مذاكرات هسته اي، وي بي فايده بودن جدل بر سر اين مساله را درك كرده اما منصرف شدن از اين مساله را معوضي براي تمركز بيشتر بر مسائل هسته اي دانسته و حتي در عرصه غيرهسته اي نيز سياست هاي امنيت منطقه اي ايران در دفاع از نهضت هاي رهائي بخش ضدصهيونيستي را مورد انتقاد قرار داده است.
استمرار مفاهيم پايه اي ادراك امريكائي نسبت به ايران
نكته سوم، تكرار مباني و مفاهيم پايه اي سياست خارجي امريكا در قبال ايران است. اوباما هرچند تلاش كرده تا وضعيت بعد از توافق جامع را براي ايران به «يك باغ» توصيف كند و اميدواري ساختگي براي تهييج افكار عمومي عليه سياست هاي دولت را مديريت نمايد اما همان ادراكات و القائاتي كه تا كنون عليه ايران وجود داشته را كنار نگذاشته بلكه مورد استفاده قرار داده است. اينكه ايران حامي تروريسم است يا برنامه سلاح هسته اي داشته!، پايه ثابت اظهارات اخير اوباما نيز هست و حتي وي با دفاع از رژيم صهيونيستي، رويكرد ايران در اين زمينه را «آتش افروزي» اطلاق نموده است.
قابل شناسائي بودن «توان هسته اي» محدود ايران
نكته چهارم، آمادگي دولت امريكا براي شناسائي يك برنامه هسته اي موردنظر اين كشور در ايران است. وي بدون اينكه تائيد نمايد امريكا تا كنون برنامه هسته اي ايران را به رسميت شناخته است، افزود: "اگر به مذاکراتی که با ایران داشتیم نگاهی بیاندازیم، میبینیم که ما به ایران گفتهایم که ما تمایل داریم توانمندی شما برای تولید یک برنامه کاملاً متعادل هستهای برای نیازهای انرژی را به رسمیت میشناسیم و اینکه یک راه برای انجام این کار وجود دارد که به جهان اطمینان دهد که شما به دنبال ظرفیت گریز سریع ندارید".
در واقع، اوباما تائيد كرده كه اين كشور در طول مذاكرات به ايران پيشنهاد كرده كه «توان هسته اي» محدود را داشته باشد ولي اين توان شاخص هائي را كه غرب براي يك برنامه غيرقابل گريز سريع ضروري مي داند، داشته باشد. محدوديت شديد ظرفيت و همچنين بازرسيهاي منظم بين المللي، از عمده ترين شاخص هاي مذكور به شمار مي روند. اوباما هرچند «توان هسته اي» ايران را «قابل شناسائي» تلقي كرده و به كساني كه در ساختار قدرت امريكا به ويژه كنگره خواستار از بين رفتن اين توان هستند، نه گفته است، اما خواستار محدوديت شديد برنامه هسته اي ايران است. اين محدوديت ها ترجمان همان محورهائي هستند كه اين كشور در مذاكرات جامع به ويژه در رابطه با ظرفيت غني سازي و همچنين تغيير طراحي رآكتور آب سنگين اراك مطرح كرده و دنبال نموده است.
كارساز بودن تحريم ها
نكته پنجم، اصرار بر اينست كه «تحريم ها كارساز» بوده و ايران تحت فشار اين تحريم ها، به ميز مذاكره تمايل يافته و وارد گفتگوهاي منتهي به توافق ژنو شده است. اوباما در اين زمينه تأکید کرد: "یک دلیل وجود دارد که ما را در مذاکرات به اینجا رسانده است. من جامعه بینالملل را در آغاز ریاستجمهوری خود بسیج کردم. تحریمها کارساز بود زیرا تنها همپیمانان معمول ما از آن حمایت نکردند بلکه چین از آن حمایت کرد، ما روسیه را داریم که هنوز از مواضعی که ۱+۵ در مذاکرات اتخاذ کردند، حمایت میکند".
از همين روست كه وي برداشتن تحريم ها را نه اقدامي اوليه و پيش از موعد بلكه منوط به آن كرده كه ايران بتواند ماهيت صلح آميز برنامه هسته اي خود را اثبات كند.
در هر حال، هرچند اوباما در اظهارات اخير خود نگاهي ايجابي به ايران و توافق جامع هسته اي داشته و اين با تهديدهاي بيان شده در اظهارات قبلي مقامات اين كشور تفاوت دارد اما ساير ابعاد و مولفه هاي ادراكي و اعمالي سياست خارجي امريكا عليه كشورمان به قوت خود باقيست و در اين زمينه تنها تغييراتي تاكتيكي قابل ملاحظه است. نهايتاً اوباما با مخاطب قرار دادن ايران، اتخاذ تصميم و به عمل آوردن اقدام براي دستيابي به وضعيت آرماني كه بعد از توافق جامع هسته اي ترسيم نموده را به عهده مقامات ايراني دانسته و توپ را در زمين تلقي كرده است.
منبع : جوان آنلاين
انتهای پیام/ص