ID : 17605133
ظرف دو سال پیشبینی ولی فقیه محقق شد

«نفوذ» عامل فروپاشی شوروی/ اسلام با مارکسیسم فرق دارد


نامه تاریخی امام خمینی (ره) خطاب به میخائیل گورباچف آخرین رهبر و دبیر کل حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی مبنی بر پیش‌بینی مرگ کمونیسم و ضرورت پرهیز شوروی از اتکا به غرب، آن‌هم در شرایطی که این کشور هنوز به‌عنوان یک مجموعه برقرار و برلین به‌عنوان نماد جدایی شرق و غرب فرونریخته و حاکمیت کمونیسم بر مردم جمهوری‌های این کشور برقرار بود؛ به وی تسلیم شد.

یزد رسا به نقل از یزندا؛ یازدهم دی‌ماه 1367 اولین روز سال 1989میلادی نامه معروف و تاریخی پیر فرزانه انقلاب امام خمینی (ره) خطاب به میخائیل گورباچف آخرین رهبر و دبیر کل حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی مبنی بر پیش‌بینی مرگ کمونیسم و ضرورت پرهیز شوروی از اتکا به غرب، آن‌هم در شرایطی که این کشور هنوز به‌عنوان یک مجموعه برقرار و برلین به‌عنوان نماد جدایی شرق و غرب فرونریخته و حاکمیت کمونیسم بر مردم جمهوری‌های این کشور برقرار بود؛ به وی تسلیم شد .


بااین‌حال امام خمینی در نامه عبرت‌آمیز خویش از صدای شکسته شدن استخوان‌های مارکسیسم سخن به میان آورد و وی را از روی آوردن به غرب برای حل مشکلات اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی و اجرای اصلاحات آمریکایی بر حذر داشتند و نوشتند:« مشکل اصلی کشور شما مالکیت ،اقتصاد و آزادی نیست .مشکل شما عدم اعتقاد واقعی به خداست ،همان مشکلی که غرب را هم به ابتذال و نیستی کشیده و یا خواهد کشانید مشکل اصلی شما مبارزه طولانی و بیهوده باخدا و مبدأ هستی و آفرینش است جناب آقای گور باچف برای همه روشن است که ازاین‌پس کمونیسم را باید در موزه‌های تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد، چراکه مارکسیسم جواب گوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست».


گورباچف در پاسخ برای نامه امام اهمیت فراوانی قائل شده ولی از متن جواب وی پیدا بود که ابعاد معنوی پیام امام را درک نکرده است و صرفاً تلاش کرده بود تا از یک‌سو اقدامات خود در جهت ترویج آزادی‌های سیاسی در شوروی را تشریح و از سوی دیگر دستاوردهای اقتصادی کمونیسم را از 1917به بعد توصیف کند.


نزدیک بر دو سال بعد و طی اتفاقات، دیدارها و پیمان‌نامه‌های هشتم تا بیست و پنجم دسامبر 1991 اتحاد جماهیر شوروی منحل شد به‌این‌ترتیب یک امپراتوری بزرگ تاریخ باآن‌همه زرادخانه اتمی و موشکی، ده‌ها هزار تانک و صدها زیردریایی و پیشرفت‌های فضایی، همانند برف بر شیروانی داغ ذوب شد و به صفحه تاریخ پیوست بدون آنکه رفراندوم سراسری برگزار شود و نظر مردم اتحادیه استعمال شده باشد.


فروپاشی اتحاد شوروی این وضع را تثبیت کرد که ضمن شناسایی نقش فرهنگ‌ساز سیاست‌مداران نباید از واقعیت‌ها غافل ماند که نادیده گرفتن «نفوذ» ویژگی‌های مذهبی و باورها و سنت‌های ملت‌ها بر روند شکل‌دهی فرهنگ باعث عواقب ناگوار خواهد شد .


طرح آمریکایی –غربی با کمک بارز آلمان و انگلیس یعنی  بهترین استفاده از « عوامل داخلی ازجمله فقر شدید اقتصادی، فشار بر مردم،اختناق شدید، فساد اداری و بروکراسی و انگیزه‌های قومی و ملی» شوروی را که یک ابرقدرت به‌تمام‌معنا شناخته می‌شد، با یک طرح کاملاً هوشمندانه و صرف مقداری پول برای خریدن برخی اشخاص و به کار گرفتن رسانه‌های تبلیغی، توانستند طی یک طرح سه‌چهارساله و یک نتیجه‌گیری شش‌هفت‌ماهه  به‌کلی منهدم کرده و از بین ببرد و این طرح موفق شود.


این طرح در درجه اول یک پروژه رسانه‌ای بود که عمدتاً به‌وسیله تابلو، شعارنوشته ،روزنامه، فیلم و ... اجرا شد و بعد از عوامل رسانه‌ای و ابزارهای فرهنگی در درجه دوم عامل سیاسی و اقتصادی بود .


حال طراحان این قضایا برای جمهوری اسلامی ایران هم‌چنین خوابی را دیدند و  می‌پندارند ایران اگر به سرنوشت شوروی دچار شود به کشوری در سطح کشور دوره‌ی پهلوی بازخواهد گشت.


اما اشتباه دشمنان ما در محاسبات و در شناخت واقعیت است و چون بر اساس این اشتباه برنامه‌ریزی می‌کنند درنهایت شکست می‌خورند.


آن‌ها برای دفاع از رژیم پهلوی برنامه‌ریزی کردند و با همه قدرت هم ایستادند ولی در شناخت ملت در شناخت دین اشتباه کردند لذا شکست خوردند اینجا هم شکست خواهند خورد و سرنوشتشان جز این نخواهد شد .


اسلام مارکسیسم نیست، مارکسیسم موردقبول مردم شوروی هم نبود زیرا دین در حزب کمونیسم جایگاهی نداشت.


اسلام دین عشق  و ایمان مردم است، اسلام همان چیزی است که این ملت بزرگ به خاطر آن عزیزان و پاره‌های تن خود را به جهاد راه خدا فرستادند و می‌فرستند و بعد که جسد آغشته به خون آن‌ها برمی‌گردد خدا را شکر می‌کنند!


نظام اسلامی نظام کمونیستی نیست نظامی جوان، منعطف، پرتلاش و مردمی است و در طول هفتادوچند سال حکومت شوروی تا قبل از انتخابات روسیه هیچ انتخاباتی برگزار نشده بود ولی مابعد از پیروزی انقلاب و در این مدت 37 ساله، بیش از 21 انتخابات برگزار کرده‌ایم.


آیا این‌ها باهم قابل‌مقایسه است؟ در آنجا زندگی نمایندگان طبقه پرولتاریا زندگی کاخ کری ملینی بود اما در اینجا سادگی را می‌توان در زندگی رهبرمان مشاهده کرد.


نظام کمونیستی با نظام جمهوری اسلامی که مبنی بر انتخابات ورای مردم است و هر چهار سال یک‌بار انتخابات مجلس و ریاست جمهوری برگزار می‌شود متفاوت است؛ در سطح رهبری از این‌ها نیز بالاتر است به این دلیل که رهبری معنوی تعهد معنوی دارد و سخنش برای مردم و مسئولان این مرزوبوم حجت است .


پس «نفوذ» در ایران و براندازی جمهوری اسلامی این خیال خام است، حال هرچه که طراحی کنند، تلاش کنند، تحریم کنند، آغوش باز کنند ،اتفاقی دیدار کنند، دست دوستی دهند و آدم بخرند؛ براندازی ولایت‌فقیه یک خیال خام است.

انتهای پیام/س*




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.